از ما و ژاپنیها چه تصویری در جامجهانی باقی ماند؟
دو میراث متفاوت
ساموراییها در این بازی با درخششی فوق تصور دو گل از یکی از مدعیان اصلی فتح جام جلو افتادند، اما در نهایت بهخاطر کوتاهی قامتشان که یک خصیصه فیزیکی و غیرفنی است، روی هوا دو گل از بلژیک خوردند و سپس با دریافت گل سوم روی یک ضدحمله سریع در ثانیه پایانی با جام وداع کردند. این بازی نکات فنی بسیار زیادی داشت که جداگانه مورد بررسی قرار میگیرد، اما در کنار آن ژاپنیها از حیث فرهنگی هم شب بینظیری داشتند. آنها که در زمین بازی با وجود جلو افتادن از حریف هرگز به ضدفوتبال و اتلاف وقت رو نیاوردند، بعد از پایان مسابقه هم به صف شدند و مقابل هوادارانشان تعظیم کردند. بعد از آن تماشاگران ژاپنی با چشمان گریان و در حالی که به شدت بابت از دست دادن بخت صعود و رویارویی با برزیل غمگین بودند، روی سکوها اقدام به جمعآوری زبالهها کردند.
البته تماشاگران ژاپنی مدتها است که بعد از پایان مسابقات ورزشی این کار را انجام میدهند، اما این بار تکرار عادت پسندیده زبالهزدایی در اوج اندوه و تاثر و با چشمان خیس واقعا جالب توجه بود. ژاپنیها اما گل طلایی را یکی، دو ساعت بعد زدند؛ جایی که بازیکنان و مربیان این تیم در پایان کارشان در رختکن، محوطه آنجا را کاملا تمیز کردند و نوشتهای به زبان روسی با این مضمون روی میز گذاشتند: «ممنون از همه پذیراییهایتان.» حالا تصاویر مربوط به این اتفاقات دارد در تیراژ وسیع در شبکههای اجتماعی پخش میشود و همه را به تحسین وا میدارد. چشمبادامیها که از نظر فنی به وضوح نسبت به دوره قبلی جامجهانی پیشرفت داشتند، در بعد فرهنگی هم کاری کردند که محبت و احترام دنیا نسبت به آنها بیشتر شد؛ اساسا مگر فلسفه و هدف غایی و نهایی حضور در مسابقات ورزشی چیزی بیش از این است؟
قطعا «غاز» خواندن مرغ همسایه عادت خوبی نیست و مسلما نباید فقط حسن دیگران و عیب خودیها را دید، اما گاهی از این دست مقایسهها لازم است تا اشکالات را بشناسیم و در صورت امکان در مسیر رفع آنها حرکت کنیم. از این جهت بد نیست تصویر رختکن تمیز ژاپنیها و زباله جمع کردن هواداران این تیم را کنار تصاویری قرار دهید که از حضور هواداران ایرانی در جامجهانی بهجا مانده؛ قابهایی که مهمترینشان شب قبل از بازی ایران و پرتغال در سارانسک به ثبت رسید، جایی که دهها هوادار تیم کشورمان مقابل هتل محل اقامت پرتغالیها تجمع کردند و تا نیمهشب با سر و صدا مانع از استراحت بازیکنان تیم ملی این کشور شدند. آش آنقدر شور شد که کریس رونالدو پشت پنجره آمد و ملتمسانه از مردم خواست بروند، اما جماعت تا زمان حضور پلیس متفرق نشدند و در تصاویری هم که از خودشان میگرفتند، با افتخار از این اقدام سلحشورانه یاد کردند!
وقتی پای رونالدو به ماجرا باز میشود، طبیعی است که کل دنیا نسبت به آن حساسیت به خرج میدهد. پس آن شب این تصاویر از هواداران ایران در سطحی وسیع پخش شد و آن حربه ناسالم بهعنوان یک تکنیک زشت ضدفوتبال در حافظه تاریخ باقی ماند. حالا ما این سو هستیم و ژاپنیها آن سو؛ تازه توجه داشته باشید که قابهای زیبای به جا مانده از ژاپنیها مربوط به رفتارهای آنها پس از حذف از جامجهانی است که طبعا اوج اندوه و تاثر در آن وجود دارد، ما اما شاهکارمان را زمانی خلق کردیم که شب قبل از بازی سوممان بود و همه امیدوارانه راجع به اولین صعود تاریخ سخن میگفتند. حالا وزن این یادگاریها را مقایسه کنید و ببینید از نظر فرهنگی، برآیند حضور در جامجهانی برای ما و ژاپنیها چطور بود، کداممان سود کردیم و کداممان زیان دیدیم؟
ارسال نظر