بررسی دو آفت واکنشهای مجازی به قرعهکشی جامجهانی
رقابت تحقیر!
آفت اول؛ خود تحقیری
درست از همان زمانی که روشن شد تیمملی کشورمان در دشوارترین گروه جامجهانی قرار گرفته، بسیاری از هواداران و هممیهنان شروع به شوخی با این ماجرا کردند. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم در ۷۲ساعت اخیر بیش از صد هزار شوخی متفاوت با این موضوع انجام شده است. برخی در همان دقایق اول بعد از قرعهکشی پیشنهاد کردند ایران از گروهش «لفت» بدهد و برخی دیگر مدعی شدند گروه تروریستی داعش مسوولیت گروه ایران در قرعهکشی را قبول کرده است! همینطور شوخی پشت شوخی انجام میشد و کاربران برای اینکه بامزهتر و موفقتر باشند، رقابت تحقیر تیمملی ایران را در پیش گرفتند. انگار توییت هرکس بامزهتر بود و در آن تیمملی ایران ضعیفتر و توسریخورتر به نظر میرسید، امتیاز بالاتری دریافت میکرد و بیشتر در کانون توجه قرار میگرفت. ما همه این شوخیها را کردیم و ندانستیم که هر کدام از آنها به مثابه میخی است که در قلب قهرمانانمان فرو میرود. به این بخش از ماجرا فکر نکردیم که هدف اصلی همه این طنازیها، بازیکنان جوانی هستند که بیش از هر چیز دیگری نیاز به تقویت روحی دارند. در سه روز گذشته ما مردمی بودیم که به جای «خدا قوت» گفتن به بازیکنانمان، ته دلشان را خالی کردیم و آنها را از عاقبت شوم شرکت در جامجهانی ترساندیم.
واقعا که دست مریزاد! همه این نمکپرانیها درحالی انجام میشود که تیمملی ایران بر خلاف تمام کشورهای مهم آسیا هیچگاه سابقه فاجعهآمیزی مقابل بزرگان دنیای فوتبال نداشته است. یعنی اگر عربستان هشت گل از آلمان خورده یا کرهشمالی هفت گل از پرتغال دریافت کرده، ما همیشه لقمه گلوگیری برای غولها بودهایم. تیم کشورمان همین اواخر یک نمایش ستودنی برابر روسیه ارائه داد و پیش از نیز سابقه بردن شیلی و آزار دادن آلمان را در کارنامه داشتهایم. حتما باید به این فهرست، بازی شاهانه تیمملی کشورمان مقابل آرژانتین در جامجهانی قبلی را هم بیفزاییم. آرژانتین در آن دوره تا فینال پیش رفت و همه دنیا معترفند که حقش قهرمانی بود، اما این تیم برابر هیچ رقیبی به اندازه ایران اذیت نشد و نهایتا با چاشنی شانس و اشتباهات داوری به پیروزی رسید. از قضا آن زمان هم پیش از بازی با آلبیسلسته جوکهای زیادی برای تیمملی ساختند، اما دیدیم تیم خوب ساخته شده ایران با برداشتهای فکاهی ما خیلی فرق دارد. حالا هم که جوکها و شوخیها هزار برابر شده و صدای ملیپوشانی مثل آزمون و جهانبخش را در آورده، مطمئنیم تیمملی در روسیه میدرخشد و از پیش بازندهها را «رو سیه» میکند.
آفت دوم؛ لشکرکشی بیادبانه
این یکی اما هیچ درد جدیدی نیست. بلافاصله بعد از پایان قرعهکشی، تعداد قابل توجهی از کاربران ایرانی که چهار سال پیش به صفحه لیونل مسی حمله کرده بودند، این بار به صفحه کریستیانو رونالدو یورش بردند و او را به جرم همگروهی با ایران با الفاظ رکیک نواختند. این بار البته چون مجری بانوی مراسم در پی درخواست ایرانیان از لباس مناسب برای پخش تلویزیونی در کشورمان استفاده کرده بود(!) او از گزند لشکرکشی زامبیها در امان ماند و جای خودش را به کافو داد؛ ستاره پیشین رم و تیمملی برزیل که جرمش فقط خارج کردن گوی ایران از داخل گلدان بوده! در مورد این جماعت که صرفا هم محدود به فوتبال و حوزه ورزش نمیشوند، گفتنیها گفته شده و چیز تازهای برای اضافه کردن وجود ندارد. خیلی از آنها شاید حتی مسابقات تیمملی را تماشا هم نکنند. بخش زیادی از این جماعت صرفا به دنبال محملی برای سرگرم شدن و تخلیه فشارهای روانی میگردند. آنها بیشتر از اینکه سزاوار ملامت باشند، مایه ترحم هستند. مگر بیماری روحی و نقصان روانی تعریفی غیر از این دارد؟ این بخش از ماجرا ریشههای عمیق فرهنگی و اجتماعی دارد که در تمام این سالها مغفول مانده. پس همچنان لشکرکشیهای بیمارگونه ادامه خواهد داشت؛ هر روز با یک مصداق و بهانه تازه!
ارسال نظر