در مورد یک سرمایه اجتماعی بزرگ به نام علی دایی
«نوکر مردم» را نگه دارید
از زمان حرفهای شدن فوتبال در ایران، همیشه بدگمانیهای زیادی نسبت به این حوزه وجود داشته و بسیاری از منتقدان، کارشناسان و حتی مدیران دولتی از پول هنگفتی که صرف این رشته ورزشی میشود، گلهمند بودهاند. در اینکه در فوتبال هم مثل خیلی از دیگر حوزهها ریختوپاشهای بیهوده وجود دارد تردیدی نیست، اما دستکم در چنین بزنگاههایی روشن میشود درخت تناور فوتبال ایران چندان هم بیثمر نبوده است. ما امروز بر شاخههای این شجره، میوههایی مثل علی دایی و علی کریمی را میبینیم که در مواقع لزوم، میتوانند کام میلیونها ایرانی را شیرین کنند؛ کسانی که مرزهای جاودانگی را فتح کردهاند و چارچوب شخصیتیشان هرگز در قامت یک ورزشکار صرف محدود نمانده است.
جامعهشناسان بر این باورند که وجود سرمایههای اجتماعی برای هر کشوری در جهان به شدت ضرورت دارد؛ چه اینکه در مواقع بحرانی از قبیل سیل، زلزله، قحطی، جنگ داخلی یا هر مصیبت دیگری، توان بالقوه این سرمایهها میتواند به فعل برسد و یک قدرت عظیم اجتماعی در مسیر حل مشکلات به وجود بیاورد. کارکرد دیگر سرمایههای اجتماعی این است که هر زمان به هر دلیلی اعتماد عمومی نسبت به مدیریت دولتی کمرنگ شد، آنها وارد کارزار میشوند و ابتکار عمل را به دست میگیرند. شمار این قبیل سرمایهها در ایران انگشتشمار است و فوتبال کشورمان باید به خودش ببالد که در حال حاضر دستکم دو تن از مهمترین آنها را در دامن پرورانده و به بلوغ رسانده است. آری؛ این ثمره فوتبالی است که خیلی از سیاسیون بامداد تا شامگاه از پشت تریبونها آن را میکوبند، اما کار به اینجا که میرسد تسلیم اقتدار و کاریزمای آن میشوند.
علی دایی در واکنش به برخی حواشی امدادرسانیهای اخیرش گفته: «من کاری به سیاست ندارم و فقط نوکر مردم هستم»؛ از قضا همین استغنا و عدم استفاده ابزاری از شهرت یکی از مهمترین مولفههای شکلگیری یک سرمایه اجتماعی است. شاید دایی در این سالها مثلا بر سر وصول مطالباتش از باشگاهها چک و چانههای زیادی زده باشد، اما میدانیم و میدانید که امثال او و کریمی با توجه به محبوبیت و مقبولیتی که دارند، میتوانستند در صورت پیوند خوردن با کانونهای قدرت، یکشبه راه صدساله را بروند. حالا که آنها زندگی کنار مردم را برگزیدهاند، وظیفه همه است که این سرمایهها را نگه دارند؛ اول خودشان که راه را گم نکنند و از مسیر ارزشمند فعلی خارج نشوند، سپس اصحاب ثروت و قدرت که خودخواهانه برای تصاحب آنها خیز بر ندارند. بگذارید این جماعت «نوکر مردم» باقی بمانند. زلزله کرمانشاه، آخرین بحران ایران نیست.
ارسال نظر