بازخوانی مشهورترین ادعاهای مربوط به کمکاری در جمع سرخابیها
کابوس خیانت!
دنیای اقتصاد: پرویز مظلومی اخیرا مصاحبه کرده و گفته در بازی فینال جام حذفی در فصل قبل، به او خیانت شد. این اولین باری نیست که مظلومی خودش را قربانی «خیانت» بهشمار میآورد؛ چنانکه نخستین بار هم نیست که اصولا چنین مسالهای در فوتبال ایران مطرح میشود. خیلی از باشگاههای ما و بهطور مشخصتر پرسپولیس و استقلال که محبوبیت زیادی دارند، همیشه کانون طرح شایعاتی از این دست بودهاند. مدام در مورد خیانت به مربیان در این دو تیم مطلب نوشته شده و شایعه ساختهاند، در حالی که صحت و سقم این حرف و حدیثها هیچوقت قابل تایید نبوده؛ طوری که کسی نمیداند واقعا کمکاری صورت گرفته یا مربیان ناکام با طرح چنین فرضیهای سعی در توجیه عملکرد خودشان داشتهاند.
دنیای اقتصاد: پرویز مظلومی اخیرا مصاحبه کرده و گفته در بازی فینال جام حذفی در فصل قبل، به او خیانت شد. این اولین باری نیست که مظلومی خودش را قربانی «خیانت» بهشمار میآورد؛ چنانکه نخستین بار هم نیست که اصولا چنین مسالهای در فوتبال ایران مطرح میشود. خیلی از باشگاههای ما و بهطور مشخصتر پرسپولیس و استقلال که محبوبیت زیادی دارند، همیشه کانون طرح شایعاتی از این دست بودهاند. مدام در مورد خیانت به مربیان در این دو تیم مطلب نوشته شده و شایعه ساختهاند، در حالی که صحت و سقم این حرف و حدیثها هیچوقت قابل تایید نبوده؛ طوری که کسی نمیداند واقعا کمکاری صورت گرفته یا مربیان ناکام با طرح چنین فرضیهای سعی در توجیه عملکرد خودشان داشتهاند. با هم بعضی از مشهورترین و پرسروصداترین شایعات مربوط به خیانت در دو باشگاه پرسپولیس و استقلال را مرور میکنیم.
خیانت در استقلال
در باشگاه استقلال همیشه کموبیش حرف از خیانت مطرح بوده است. در میانههای همین فصل و با تداوم نتایج نهچندان مطلوب استقلال در لیگ برتر، شایعاتی مبنی بر کمکاری برخی از بازیکنان در فضای مجازی منتشر شد. این زمزمهها به ویژه از زمانی جنبه جدیتر پیدا کرد که یکی از پیشکسوتان باشگاه به شکل تلویحی به موضوع کمکاری تعدادی از آبیپوشان اشاره کرد. اگر به عقبتر برگردیم، باز هم چنین نمونههای بحثبرانگیزی میبینیم. اواخر دهه۷۰ این مساله به شدت مطرح بود که عدهای از بازیکنان به ناصر حجازی خیانت میکنند. این شایعات به ویژه به بازی نیمهنهایی لیگ قهرمانان بین استقلال و دالیان و نیز آن بازی معروف با سایپا که به شکست آبیها و اخراج حجازی منجر شد اشاره داشت و همان زمان هم مطبوعات به آن پرداختند. بعد از آن در هفته پایانی لیگ اول حرفهای شایعه خیانت به منصور پورحیدری مطرح شد. استقلال در آن هفته فقط باید یک مساوی از ملوان در انزلی میگرفت تا قهرمان شود، اما آبیها باختند و جام را به پرسپولیس تقدیم کردند.
از همه جالبتر اما ادعای نصفه و نیمه پرویز مظلومی در مورد کمکاری تعدادی از بازیکنانش در دربی معروف شماره ۷۴ بود؛ همان مسابقهای که ایمون زاید ظرف ۱۰ دقیقه آخر سه گل زد و پرسپولیس را به پیروزی رساند. مظلومی که تا مدتها بهخاطر شرایط آن بازی شوکه بود، بعدتر کمکم این موضع را انتخاب کرد که در آن بازی اتفاقات غیرعادی رخ داده، وگرنه ممکن نبوده تیم ۱۰نفره، ظرف ۱۰دقیقه شکست دو بر صفر را با پیروزی عوض کند. واضح است که بین همه این نمونههای تاریخی، غیرقابل درکترین ادعا مربوط به همین دربی۷۴ و حرفهای مظلومی میشود! سرمربی پیشین آبیها این روزها به مناسبت کنار رفتن استقلال از جام حذفی، بار دیگر مساله شکست ۷ماه پیش خودش برابر ذوبآهن در بازی فینال فصل قبل را باز کرده و مدعی شده درون و بیرون از زمین به او خیانت شده بود. احتمالا منظور مظلومی از خیانت در فضای بیرون از زمین مربوط به حرف و حدیثهایی بود که پیرامون عزل او قبل از مسابقه فینال به وجود آمد.
خیانت در پرسپولیس
پرسپولیس هم همیشه آبستن چنین شایعاتی بوده است. آخرین قهرمانی قرمزها در لیگ برتر به مسابقات دوره هفتم مربوط میشود که سال ۸۷ به پایان رسید. در آن سال بهطور جدی این شائبه مطرح بود که یک مثلث سه نفره از بازیکنان اصلی به افشین قطبی خیانت میکنند. کار آنقدر بیخ پیدا کرد که دو نفر از آن سه نفر در طول فصل از ترکیب کنار گذاشته شدند و یک نفر بهطور کامل از باشگاه اخراج شد! همچنین گفته میشد رابطه سایر بازیکنان هم با قطبی چندان خوب نبوده؛ طوری که مثلا وقتی یکی از بازیکنان یک بار دروازه تیم حریف را باز کرد، تا محل نیمکت دوید و با دور زدن قطبی، خودش را در آغوش دستیار ایرانی او انداخت! این ماجرای دستیار ایرانی جاهطلب، همان سالها به یکی از سوژههای جذاب سریال طنز «مرد دوهزار چهره» هم تبدیل شد! پیشتر در لیگ چهارم حرفهای نیز شائبه خیانت در پرسپولیس بهطور گستردهای مطرح شده بود.
موضوع به زمان حضور راینر سوبل آلمانی روی نیمکت سرخها مربوط میشود. این مربی معتقد بود برخی از بازیکنان و نیز عوامل کادرفنی چندان با او همسو نیستند. او آخر فصل در برنامه نود حضور یافت و حتی گفت وقتی لب خط میرفته و نکتهای را به بازیکنان گوشزد میکرده، دقایقی بعد برخی از نفرات کاری کاملا برعکس توصیه او انجام میدادند! اوج اتهامات مربوط به خیانت بازیکنان اما مربوط به لیگ دهم میشود؛ جایی که علی دایی سرمربی پرسپولیس بود. در یکی از بازیها که تیم او چهار گل دریافت کرد، کاپیتان تیم بازوبند سرگروهی را روی مچ دستش بست که این مساله به یک بحران وحشتناک در فوتبال ایران تبدیل شد. دایی بعد از آن بازی استعفا داد، استعفایش پذیرفته نشد و پس از بازگشت به تیم، علاوه بر بهبود نتایج به تدریج این بازیکن را هم از ترکیب کنار گذاشت. اگر به پرسپولیس امسال هم نگاه کنیم، رگههایی از این مساله را در تیم فعلی میبینیم؛ جایی که نوراللهی و عالیشاه خودشان را سرباز کردند تا بین دو نیمفصل راهی تراکتورسازی شوند. این مساله به هیچوجه به مذاق مدیران باشگاه خوش نیامد تا آنها در اظهاراتی تند و بیسابقه، این دو نفر را به «بیتعصبی» متهم کنند.
ارسال نظر