در حاشیه حمله به صداوسیما بهخاطر دعوت از هنرمندان
معمای ابدی مهمانان تلویزیونی
گروه ورزش: جمعه گذشته مطابق معمول شبکه سوم سیما برای پخش دربی حساس پایتخت تدارک گستردهای دیده بود و این بازی و حواشی آن را از ساعتها قبل روی آنتن برد. با این وجود بلافاصله بعد از پایان شهرآورد، حملات گسترده و کمنظیری به تلویزیون صورت گرفت و بسیاری از رسانهها و تحلیلگران از رویکرد برنامه «فوتبال برتر» گله کردند. اینبار اما علت اصلی انتقادها، نه کارگردانی ضعیف تلویزیونی بود و نه مشکلات مربوط به گزارشگر بازی؛ آنچه جنجال به پا کرد، دعوت مسوولان این برنامه از چند بازیگر سینما و تلویزیون بود.
گروه ورزش: جمعه گذشته مطابق معمول شبکه سوم سیما برای پخش دربی حساس پایتخت تدارک گستردهای دیده بود و این بازی و حواشی آن را از ساعتها قبل روی آنتن برد. با این وجود بلافاصله بعد از پایان شهرآورد، حملات گسترده و کمنظیری به تلویزیون صورت گرفت و بسیاری از رسانهها و تحلیلگران از رویکرد برنامه «فوتبال برتر» گله کردند. اینبار اما علت اصلی انتقادها، نه کارگردانی ضعیف تلویزیونی بود و نه مشکلات مربوط به گزارشگر بازی؛ آنچه جنجال به پا کرد، دعوت مسوولان این برنامه از چند بازیگر سینما و تلویزیون بود. مهران غفوریان، سام درخشانی، کامبیز دیرباز و امیرعلی دانایی بازیگرانی بودند که با افشای تعلقات رنگیشان روی آنتن سعی کردند فضای متفاوتی برای مخاطبان دربی بسازند، اما از قرار معلوم این پروژه موردپسند منتقدان واقع نشده و بسیاری از علاقهمندان و بهویژه اصحاب رسانه به تندی از جامجم گله کردهاند. لابهلای انبوه انتقادات و حملات، میشنویم و میخوانیم که فنیترین دربی این سالهای تهران باید پذیرای کارشناسانی میبود که بتوانند با تحلیل و آنالیز مسابقه، به دید مخاطب وسعت ببخشند؛ اتفاقی که با دعوت از امثال غفوریان و دیرباز رخ نداد. سوال مهم اما این است که اگر منصفانه به ماجرا نگاه کنیم، شبکه سه تا چه اندازه سزاوار این شماتتها است؟
میهمانان تکراری، انتقادات همیشگی
در این سالها دهها نفر بهعنوان میهمان و کارشناس به برنامه پخش مستقیم مسابقات داخلی و خارجی دعوت شدهاند، اما به جرات میتوان ادعا کرد تقریبا حضور هیچکدام از آنها نتوانسته طیف مشکلپسندان را راضی کند. در همین دربی اخیر که شبکه سه بهخاطر دعوت از هنرمندان مورد هجوم واقع شده، شبکه ورزش در برنامه شبهای فوتبالی سعی کرد با فرا خواندن یک مربی و کارشناس قدیمی به نام جلال چراغپور، از دید «فنی» به قضیه نگاه کند، اما مرور مطالب منتشر شده در فضای مجازی به وضوح نشان میدهد همین رویکرد شبکه ورزش هم با انتقادات گستردهای روبهرو شده است. گفتهاند چراغپور در حال ارائه اطلاعات غلط به مخاطبان بوده و نوشتهاند که او با کدام رزومه عملکرد مربیان حاضر در دربی را ارزیابی میکند؟ این مشکلی است که تقریبا در مورد همه چهرههای تلویزیونی مسابقات ورزشی مطرح بوده است.
کسانی مثل صدر، حاجرضایی، صالح، ذوالفقارنسب و دیگران بارها و بارها حین پخش مسابقات مهم به استودیو آمدهاند، اما مخاطبان زیادی از آنها ایراد گرفتهاند و تلویزیون را به استفاده از متدهای کلیشهای متهم کردهاند. سیما برای فرار از این فضا به سمت استفاده از خبرنگاران ورزشی رفت، اما این طرح هم باعث رضایت منتقدان دائمی نشد. بعدها دعوت از پیشکسوتان فوتبال نیز مورد آزمایش جامجم قرار گرفت، اما نهتنها باعث کاهش حملات نشد، بلکه به اعتراضات دامن هم زد. پرسیدند امثال خلیلی و روانخواه که هربار موقع دربی به تلویزیون میروند چقدر بار فنی دارند و چه کمکی میتوانند به مخاطب بکنند؟ سوال خوبی بود، اما سوال مهمتر این است که شما اگر به جای تلویزیون باشید چه میکنید؟ اگر قرار به کنار گذاشتن کارشناسان همیشگی، بیمحلی به پیشکسوتان و عدم دعوت از اصحاب رسانه و هنرمندان باشد، برنامه تلویزیونی را چطور باید روی آنتن فرستاد؟ خوب است بدانیم شبکههای متمولی مثل «بیناسپورت» قطر عمدتا از کارشناسان و روزنامهنگاران معتبر اروپایی استفاده میکنند، اما وقتی چنین بودجهای در صداوسیمای ایران وجود ندارد، چه باید کرد؟ کاش گاهی به جای حمله صرف، یک آلترناتیو دقیق با ذکر مصداق و جزئیات هم معرفی کنیم تا به نگاه یکسویه متهم نشویم.
ارسال نظر