شانه‌ای برای گریه کردن نداری!

پس از پایان بازی، ابتدا محمدرضا زنوزی مالک باشگاه در بیانیه‌ای خشمگینانه علیه مهدی تاج، ضمن اشاره به مهندسی داوری و نیز تاکید بر فحاشی قومیتی در قزوین، تهدید به کناره‌گیری از لیگ برتر کرد. همزمان باشگاه هم بیانیه‌های پیاپی و تند و تیزی صادر می‌کرد، اما انگار دل زنوزی آرام نگرفت و او به صورت داوطلبانه در یک برنامه تلویزیونی در شبکه ورزش حضور یافت تا به دفاع از تیمش بپردازد. اظهارات مالک تراکتور تقریبا مثل همیشه بود و البته به شکل چشم‌گیری تندتر. او بار دیگر پرسپولیس را متهم به کسب قهرمانی‌های برنامه‌ریزی‌شده کرد و در ادامه مدعی شد استقلال هم با پنج هزار‌ میلیارد تومان، گران‌ترین تیم لیگ را بسته.

تعداد ادعاها و اتهاماتی که زنوزی به این و آن می‌زد، از شماره خارج بود؛ از جمله اینکه مدعی شد پسر مسعود سلطانی‌فر، وزیر پیشین ورزش در قهرمانی‌های پرسپولیس نقش داشته و نیز فحاشی‌های صورت گرفته به تراکتوری‌ها در بازی فصل گذشته با چادرملو، در اثر توافق مدیران پرسپولیس با رئیس هیات فوتبال یزد بوده است! این اظهارات آن‌قدر بی‌محابا بود که شماری از نام بردگان روی خط تلفنی برنامه آمدند و از خود دفاع کردند. تندترین واکنش هم مربوط به رئیس هیات فوتبال یزد بود که با یادآوری حرکت عجیب شجاع خلیل‌زاده در آن شهر، یک جمله بسیار جنجالی به زبان آورد. توضیح اتفاقات آن شب جنجالی، از حوصله این مطلب خارج است، اما در نهایت چنان که می‌دانید، کار محمدرضا زنوزی به گریستن روی آنتن زنده رسید. او ادعا کرد برای خدمت به همشهریانش و نیز کل فوتبال ایران آمده بود، اما حالا کار به جایی رسیده که شاهد تشدید فحاشی‌ها هستیم و این، اتفاق خوشایندی نیست.

راستش گریه کردن در تلویزیون یک فرمول همیشه برنده است که هر کسی با هر عملکردی از آن استفاده می‌کند، معمولا بخش قابل‌توجهی از همدلی افکار عمومی را به دست می‌آورد. حتی بغض وحید‌ هاشمیان هم با وجود نتایج و نمایش‌های بسیار بد پرسپولیس، برخی را تا حدی تحت‌تاثیر قرار داد. با این حال چنین اتفاقی برای زنوزی رخ نداد و بعد از برنامه، بسیاری از کاربران در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی به انتقاد از او پرداختند. حتی تقریبا در تمامی خبرگزاری‌های رسمی هم انتقادات تندی از زنوزی به عمل آمد. او شانه‌ای برای گریه کردن نداشت، شاید به این دلیل که خودش بیش و پیش از همه به شکاف‌های قومیتی دامن زد و با اظهارات عجیب و نسنجیده، موجب تولید تفرقه و نفرت‌پراکنی  بین هواداران تیم‌های مختلف شد. حقیقت تلخی است، اما نمی‌توان بذر کینه کاشت و میوه مهر چید.