سرخابیها آمده بودند که نبازند؛
تعطیل، مثل عصر جمعه!
ابزار سرخابیها در فاز حمله هم خوب است؛ این طرف امثال اورونوف و بیفوما و علیپور و عمری و عالیشاه و آن طرف ستارگانی مثل آسانی و کوشکی و سحرخیزان و منیر حدادی که به هر شکلی بود به دربی رسید. به اضافه، خط دفاعی نسبتا ضعیف و آسیبپذیر دو تیم هم میتوانست کمک کند یک بازی پرحادثهتر ببینیم، اما اتفاقی که در عمل رخ داد، کاملا متفاوت بود.
پرسپولیس و استقلال در حالی وارد دربی ۱۰۶ شدند که فقط آمده بودند نبازند. به یقین میتوان گفت هر دوی آنها هم در پایان مسابقه از نتیجه مساوی بدون گل راضی بودند. بازی با میدانداری قرمزها شروع شد و آنها طی بیست دقیقه اول موقعیتهای نسبتا خوبی نیز درست کردند. در چند نوبت اورونوف و یک بار هم امید عالیشاه فرصت گلزنی داشتند.
هر چه جلوتر رفتیم اما بازی به تعادل کشیده شد و استقلال بختهای بهتری به دست آورد؛ از جمله یک توپ ریباند که علیرضا کوشکی آن را از دست داد. نیمه دوم با برتری فاحش آبیها شروع شد و آنها ده، پانزده دقیقه جهنمی برای پرسپولیس ساختند. بهترین بخت استقلال را در این دقایق، سعید سحرخیزان در مصاف تک به تک با پیام نیازمند از دست داد. باز هم بازی خیلی زود به تعادل کشیده شد و تا پایان مسابقه فقط دو فرصت جدی دیگر دیدیم؛ شوت اسماعیل قلیزاده که از بالای دروازه پرسپولیس بیرون رفت و ضربه بسیار خطرناک بیفوما که در آخرین دقایق میتوانست دروازه استقلال را فرو بریزد.
خوبی نتیجه مساوی این است که هر دو تیم میتوانند پشتش پنهان شوند. آخر بازی، رسانه رسمی استقلال از «شایستگی» این تیم سخن گفت و رسانه رسمی پرسپولیس هم به تداوم رکورد شکستناپذیری سرخها در دربی و ورود آن به سال نهم بالید. بازنده اما، هوادارانی بودند که بعضا بلیت این دیدار را در بازار سیاه تا دهمیلیون تومان هم خریدند، اما در عمل با مسابقهای مواجه شدند که تعطیل تعطیل بود؛ درست مثل عصر جمعه!