قمار همه و هیچ!

نتایج او چندان قابل دفاع نبوده و البته در تازه‌ترین مسابقه‌اش، در خانه با دو گل به تراکتوری باخت که یک نیمه کامل ۱۰ نفره بود. اگر نظر ما را بخواهید، رک و روراست، بدون تعارف باید بگوییم تارتار از نظر حرفه‌ای در اندازه‌های نیمکت پرسپولیس به نظر نمی‌رسد و مخصوصا با توجه به سبک غالب دفاعی در اغلب تیم‌هایش بعید است نظر هواداران را جلب کند. به هر حال این یک فرض است که شاید هم غلط باشد و اصلا روزی تارتار با سرخ‌ها بهترین نتایج را بگیرد.

با این وجود یک نکته کاملا بدیهی به نظر می‌رسد و به تجربه هم ثابت شده؛ اینکه حضور روی نیمکت پرسپولیس و استقلال برای مربیان داخلی یک شمشیر دو دم است؛ در بعضی موارد این موقعیت باعث ارتقای آن مربی می‌شود که به عنوان مثال می‌شود به امیر قلعه‌نویی و یحیی گل‌محمدی اشاره کرد، اما در موارد خیلی بیشتری، ناکامی در این تیم‌ها مربی مورد نظر را چند پله پایین می‌برد یا اصلا باعث محو او می‌شود. به عنوان مثال علیرضا منصوریان در نفت تهران در قامت یک مربی بسیار موفق ظاهر شد و حتی فاصله‌ای تا قهرمانی در لیگ برتر هم نداشت؛ با این حال حضور ناموفق در استقلال ضربه بسیار بدی به وجهه او وارد کرد و با وجود نشستن روی چند نیمکت دیگر، هرگز نتوانست آن کاراکتر قبلی را بازیابی کند، در نتیجه مدت‌هاست که به حاشیه رانده شده. مثال بهتر حتی می‌تواند حمید استیلی باشد؛ مردی که عملکردش در استیل‌آذین و شاهین بوشهر واقعا بد نبود، اما از هول حلیم هدایت پرسپولیس در لیگ افتاد و بعد از آن تجربه اسفبار در ابتدای دهه نود، به کلی از این عرصه کنار رفت. حتی می‌شود به امثال پرویز مظلومی و محمود فکری هم اشاره کرد. بنابراین فارغ از اینکه پرسپولیسی‌ها خیال همکاری با تارتار را دارند یا نه، خود او در مورد این رویا باید دوراندیش‌تر باشد، وگرنه ممکن است هم اعتبارش را از دست بدهد و هم بازار امن و پول‌سازی را که هم‌اکنون در اختیار دارد و سالی یک تیم می‌گیرد.