نایب رئیس سندیکای شرکتهای تولیدکننده برق در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» عنوان کرد
زمستان پراسترس برای نیروگاهها
یکی از بزرگترین مشکلات این روال وابسته بودن قیمت برق به تزریق نقدینگی به شرکتهای توزیع است؛ در واقع با کم و زیاد شدن پول تزریقشده توسط توانیر به شرکتهای توزیع، قیمت برق در بورس نیز تغییر میکند، کما اینکه اخیرا با تغییر نهچندان زیاد در پول تزریقی، بهای هر کیلووات ساعت برق در بورس انرژی نزول کرد. علاوه بر این امروز که در پیک مصرف قرار داریم و نیروگاهها بیشترین درآمد را در این مقطع سال دارند، نسبت به مدت مشابه سال قبل درآمدشان کاهش یافته و کسی در خصوص آثار کاهش ۵۰ درصدی مصرف برق در زمستان و رقابت نیروگاههای دولتی و خصوصی در زمینه قیمت، شفافسازی نکرده و نیروگاهداران در این زمینه بهشدت نگرانند.
در همین خصوص نایب رئیس سندیکای شرکتهای تولیدکننده برق معتقد است: نقدینگی که از طریق توانیر به شرکتهای توزیع در بورس انرژی تزریق میشود، ماهانه حدود ۲هزار میلیارد تومان و سالانه ۲۴هزار میلیارد تومان است در حالی که سال گذشته نیز همین مبلغ را به نیروگاهها پرداخت میکردند. از سوی دیگر درآمد نیروگاهها که در صورتهای مالی آنها درج میشود بهدلیل پایینتر بودن قیمت در بورس نسبت به بازار، کاهش پیدا کرده است و متاسفانه طی این مدت شرکتهای تولیدکننده در صورتهای مالی زیاندهتر شدهاند؛ در واقع اگرچه ممکن است وضعیت نقدینگی نیروگاهها فعلا کمی بهتر شده باشد ولی درآمد نیروگاهها نسبت به قبل کمتر شده است. از سوی دیگر ۴۰درصد نیروگاهها دولتی هستند و در بورس انرژی با خصوصیها رقابت میکنند و طبیعی است اگر وارد زمستان شویم و میزان مصرف ۵۰درصد کاهش پیدا کند و از طرفی نیاز شدید نیروگاهها به نقدینگی برای تعمیرات و اورهال بعد از پیک، قیمتها در بورس بهشدت افت خواهد کرد و نیروگاهها شاید حتی به تامین نقدینگی لازم برای اداره امور جاری نیروگاه هم نرسند.
رضا ریاحی میافزاید: قیمتهایی که امروز در بورس معامله میشود، مربوط به زمان پیک است و زمانی که نیروگاهها در بازار برقشان را میفروختند، علاوه بر مبلغ انرژی، نرخ آمادگی را هم دریافت میکردند که در تابستان و پیک مصرف مبلغ آمادگی بالاتری دریافت میکردند؛ بنابراین همیشه در بازار قیمتها در تابستان بیشتر از زمستان است. از این رو برای مقایسه قیمت در بازار و بورس باید متوسط قیمت سال را مبنا قرار دهیم چون قیمتی که هم اکنون در بورس شکل گرفته، مربوط به پیک مصرف است و در زمستان قطعا این قیمتها افت میکند. بنابر این متوسط قیمت فروش نیروگاهها از متوسط قیمت فروش آنها در سال گذشته کمتر میشود؛ بهویژه اینکه سقف قیمتی بازار برق نسبت به سال گذشته تغییری نکرده است و این مساله روی بورس انرژی سایه میاندازد؛ بنابراین اینکه عدهای عنوان میکنند که قیمتها مطلوب است، باید نرخهای بورس را نسبت به قیمت برق در بازار و در پیک مصرف سال گذشته محاسبه کنند و من معتقدم در کل، درآمد نیروگاهها در بورس انرژی نسبت به بازار برق سال گذشته کاهش یافته است.
متن پیش رو ماحصل گفتوگوی «دنیایاقتصاد» با رضا ریاحی، نایب رئیس سندیکای شرکتهای تولیدکننده برق در رابطه با مسائلی همچون نرخ برق در بورس انرژی، وضعیت نیروگاهها در زمستان، نحوه عملکرد دولت چهاردهم در صنعت برق و... است که در ادامه میآید.
طبق قانون نرخ خرید برق از نیروگاهها باید در چه زمانی توسط وزارت نیرو اعلام شود؟
طبق مقررات هیات تنظیم برق (مصوبه صورتجلسه ۳۲۱ ماده ۴)، سقف قیمت انرژی و نرخ آمادگی سال آینده باید در اسفند ماه هر سال اعلام و برای تایید در اختیار وزیر نیرو قرار بگیرد، اما با وجود اینکه چند ماه از سالجاری گذشته کماکان این ابلاغیه صادر نشده است و متاسفانه وزارت نیرو قانونی را که خودش وضع کرده، اجرا نمیکند و این رفتار اعتماد را در زمینه سرمایهگذاری از بین میبرد چرا که ممکن است هر لحظه قوانین را تغییر دهند یا قانونی را که وضع کردهاند زیر پا بگذارند؛ نمونههای مختلفی از بیتوجهی به قوانین مصوب وجود دارد؛ به طور مثال قراردادهایی که در بازار برق بین نیروگاهها و شرکت مدیریت شبکه منعقد میشود، توسط هیات تنظیم بازار برق مصوب شده است و در این قراردادها تصریح شده که از زمان فروش برق توسط نیروگاه، مدیریت شبکه باید ظرف یک ماه پول نیروگاهها را پرداخت کند که متاسفانه شاهد این امر نبودیم یا در همین قراردادها آمده که السی بانکی به نفع نیروگاه باز شود که اجرایی نشد. نکته تاسفبار اینکه عنوان میشود که در بازار برق پرداختی به نیروگاهها انجام نخواهد شد و اصلا به این موضوع توجه نمیشود که قراردادی بین نیروگاه و وزارت نیرو وجود دارد و وزارت نیرو نمیتواند یکطرفه تعهدات قراردادی را نفی بکند و قوانین و قراردادها را زیر پا بگذارد و چنین اقداماتی فضای بیاعتمادی به وجود میآورد؛ بنابراین باید ثبات قوانین و پایبندی به تعهدات وجود داشته باشد؛ در غیراین صورت همه چیز تحتالشعاع قرار میگیرد و کل فضای سرمایهگذاری مخدوش میشود.
با توجه به خرید مستقیم برق از نیروگاهها توسط شرکتهای توزیع، گفته میشود افزایش قیمت برق سال جدید در ارقام بورس انرژی که تقریبا هر کیلووات 110 تومان معامله میشود، گنجانده شده است. ضمن پاسخ به این سوال اصولا به نظر شما تا چه میزان اهداف شرکتهای تولیدکننده برق با وضعیت جدید محقق شده است؟
قیمتهایی که امروز در بورس معامله میشود، مربوط به زمان پیک است و زمانی که نیروگاهها در بازار برقشان را میفروختند، علاوه بر مبلغ انرژی، نرخ آمادگی را هم دریافت میکردند که در تابستان و پیک مصرف مبلغ آمادگی بالاتری دریافت میکردند؛ بنابراین همیشه در بازار قیمتها در تابستان بیشتر از زمستان است. از این رو برای مقایسه قیمت در بازار و بورس باید متوسط قیمت سال را مبنا قرار دهیم چون قیمتی که هماکنون در بورس شکل گرفته، مربوط به پیک مصرف است و در زمستان قطعا این قیمتها افت میکند. بنابراین متوسط قیمت فروش نیروگاهها از متوسط قیمت فروش آنها در سال گذشته کمتر میشود؛ بهویژه اینکه سقف قیمتی بازار برق نسبت به سال گذشته تغییری نکرده است و این مساله روی بورس انرژی سایه میاندازد؛ بنابراین اینکه عدهای عنوان میکنند که قیمتها مطلوب است، باید نرخهای بورس را نسبت به قیمت برق در بازار و در پیک مصرف سال گذشته محاسبه کنند و من معتقدم در کل، درآمد نیروگاهها در بورس انرژی نسبت به بازار برق سال گذشته کاهش یافته است.
پرداخت نقد به نیروگاهها را میتوان به عنوان یک امتیاز در بورس انرژی دید؟
نقدینگی که از طریق توانیر به شرکتهای توزیع در بورس انرژی تزریق میشود، ماهانه حدود 2هزار میلیارد تومان و سالانه 24هزار میلیارد تومان است در حالی که سال گذشته نیز همین مبلغ را به نیروگاهها پرداخت میکردند. از سوی دیگر درآمد نیروگاهها که در صورتهای مالی آنها درج میشود بهدلیل پایینتر بودن قیمت در بورس نسبت به بازار، کاهش پیدا کرده است و متاسفانه طی این مدت شرکتهای تولیدکننده در صورتهای مالی زیاندهتر شدهاند؛ در واقع اگرچه ممکن است وضعیت نقدینگی نیروگاهها فعلا کمی بهتر شده باشد، ولی درآمد نیروگاهها نسبت به قبل کمتر شده است. از سوی دیگر 40درصد نیروگاهها دولتی هستند و در بورس انرژی با خصوصیها رقابت میکنند و طبیعی است اگر وارد زمستان شویم و میزان مصرف 50درصد کاهش پیدا کند و از طرفی نیاز شدید نیروگاهها به نقدینگی برای تعمیرات و اورهال بعد از پیک، قیمتها در بورس بهشدت افت خواهد کرد و نیروگاهها به احتمال زیاد حتی در تامین نقدینگی لازم برای اداره امور جاری نیروگاه در نیمه دوم سال با مشکل مواجه خواهند شد. تازه در بهترین حالت این درآمدها در حد تامین هزینه جاری نیروگاه است و به هیچ وجه پاسخگوی هزینههای سرمایهگذاری نیروگاه نیست.
چرا هیچگاه بورس انرژی واقعی مدنظر فعالان صنعت برق شکل نگرفته و اصولا این بورس چه شاخصههایی باید داشته باشد؟
اگر قرار بر ایجاد بورس انرژی واقعی باشد، باید اصول بازار رقابتی در آن حاکم باشد؛ اولا تولیدکننده و مصرفکننده باید واقعی باشند؛ به این معنا که تولیدکننده به صورت دستوری قیمت ندهد و بر اساس نیازهای واقعی قیمت ارائه کند و مصرفکننده هم کسی باشد که نیاز اساسی به برق داشته باشد به گونهای که اگر برق را خریداری نکند، دچار مشکل شود، اما امروز شاهدیم که شرکتهای توزیع به عنوان خریداران حضور دارند در حالی که اگر این شرکتها برق نخرند، اتفاقی برایشان نمیافتد چون صرفا واسطه هستند و مصرفکننده نهایی برق نیستند؛ همچنین نیروگاه دولتی که صرفا باید حقوق و دستمزد را تامین کند و مسالهای به نام سرمایهگذاری ندارد، نباید در کنار یک نیروگاه بخش خصوصی قرار بگیرد که هم باید سرمایهگذاری را مستهلک کند و هم هزینههای جاری را تامین کند. نکته دیگر اینکه مکانیزم بورس باید به گونهای باشد که قیمت توسط عرضه و تقاضا تعیین شود نه اینکه بازار جانبی مانند بازار برق وجود داشته باشد که سقف قیمتهای این بازار موازی روی بورس سایه بیندازد؛ هفته گذشته میزان تزریق پول به شرکتهای توزیع کاهش پیدا کرد و بلافاصله قیمتها در بورس نزولی شد. با توجه به این معضلات ما پیشنهادهایی برای اصلاح این معضلات به وزارت نیرو ارائه کردهایم اما باید تمایل و اراده لازم توسط وزارت نیرو برای عملیاتی شدن آنها وجود داشته باشد.
برخی معتقدند نگاه به صنعت برق به عنوان یک خدمت به زمان پرداخت نشدن مابهالتفاوت قیمت تکلیفی و قیمت تمامشده برمیگردد و انحراف صنعت برق از این زمان آغاز شد.
یکی از مشکلات اساسی تامین نقدینگی است؛ عمده سرمایهگذاریها در بخش تولید بر اساس اخذ تسهیلات از صندوق توسعه ملی بوده و متاسفانه مبالغی که نیروگاهها در بازار برق و بورس انرژی دریافت میکنند، پاسخگوی سرمایهگذاری و بازپرداخت اقساط صندوق نیست و فقط برای پرداخت هزینههای جاری کفایت میکند و طبیعی است که صندوق هم برای سرمایهگذاری جدید حاضر به همکاری نباشد؛ بنابراین بر اساس تسهیلات گذشته برخی نیروگاهها که مربوط به برنامه چهارم و پنجم بودهاند وارد مدار شدند، اما در برنامه ششم هیچ نیروگاهی وارد مدار نشده اما متاسفانه با علم به این مساله وزارت نیرو اقدامی برای حل مشکل تسهیلات نمیکنند و وزارت نیرو به احداث چندهزار مگاوات نیروگاه توسط صنایع اتکا کرده است در حالی که با توجه به رشد 6 درصدی مصرف سالانه عملا با این میزان تولید اتفاق عمدهای در رفع ناترازی برق نمیافتد چرا که چرخه سرمایهگذاری به گونهای نیست که نیروگاهها بتوانند اقساط صندوق توسعه ملی را پرداخت کنند و مجدد برای پروژههای جدید بتوانند تسهیلات دریافت کنند؛ متاسفانه صنعت برق در مسیری قرار گرفته است که ممکن است مشکلات آن طی چند سال آینده به میزانی برسد که چند سال کشور با خاموشیهای بسیار طولانی مواجه شود؛ و این تجمیع مشکلات و رفع نشدن به موقع آن باعث میشود تا در زمان بحران نیازمند هزینههای سرسامآوری در مدت زمان محدود باشیم که تامین آن بهسختی امکانپذیر خواهد بود.
دولت چهاردهم و وزارت نیرو باید در بخش تولید برق چگونه عمل کنند؟
به نظر من نحوه حکمرانی در صنعت برق ایراد اساسی دارد در حالی که سیستم مدیریت صنعت برق در دنیا تغییر کرده است؛ امروز منابع مالی صنعت برق از طریق مشترکان وارد شرکتهای توزیع و برقهای منطقهای میشود و نهایتا این منابع در توانیر متمرکز میشود و متناسب با نیاز بخشهای مختلف تولید، توزیع و انتقال این نقدینگی تخصیص داده میشود، این یک سیستم مدیریت متمرکز است و اگر در این سیستم بخواهند منابع را درست تخصیص دهند، باید اطلاعات کافی و دقیقی از پاییندست سیستم داشته باشند تا منابع را با توجه به اولویتها بهدرستی هزینه کنند و از آنجا که چنین سیستمی در حال حاضر در صنعت برق ما وجود ندارد و سیستم اطلاعات کافی و جامعی در دسترس نیست، بنابر این نمیتوان اولویتها را درست تشخیص و تخصیص داد و بعضا نقدینگی را در جاهایی هزینه میکنند که اولویت نیست و در پارهای موارد نقدینگیها در یک فرآیند چانهزنی از پایین به بالا تخصیص مییابد و مدیریت منابع بهدرستی انجام نمیشود؛ بنابراین بنده معتقدم شرکتهای توزیع، انتقال و تولید باید به صورت یک مجموعه واحد در هر منطقه خودشان را اداره کنند و اگر دچار کمبود منابع شدند، خودشان موظف باشند درآمدزایی کنند و بتوانند درآمد و هزینههایشان را متعادل کنند. به عبارتی برای درآمدزایی و هزینهکرد پول حساس شوند، اما در حال حاضر چون از جیب توانیر خرج میکنند حساسیت کافی به این موارد ندارند.