در میزگرد «دنیای اقتصاد» با دو عضو هیات رئیسه کمیته سازندگان تابلوی سندیکای صنعت برق ایران مطرح شد
ضرر تابلوسازان از قراردادهای دولتی
آسیب خودتحریمی به تابلوسازان
این شرایط یک طرفه که ضرر و زیان تولیدکنندگان تابلو برق را به همراه دارد، باعث شده تا این بخش تولیدی هم در راستای بهروز شدن و استفاده از فناوریهای نوین حرکت نکند تا وزارت نیرو هم از تجهیزات با راندمان بالا و همگام با استانداردهای جهانی بیبهره باشد. برای بررسی چالشها و راهکارهای پیش روی تولیدکنندگان تابلو برق «دنیای اقتصاد» میزگردی با حضور غیاثالدین طاهری، مدیرعامل شرکت نواندیشان کلید گستر پویا و عضو هیات رئیسه کمیته سازندگان تابلوی سندیکای صنعت برق ایران و سپهر معاف، عضو هیاتمدیره شرکت تولید ملزومات برق و عضو هیات رئیسه کمیته سازندگان تابلوی سندیکای صنعت برق ایران ترتیب داده که مشروح آن در ادامه میآید.
در بخش توزیع و انتقال هم اکنون شاهد اتلاف انرژی بالایی هستیم و متاسفانه توجه چندانی به تولیدکنندگان مربوط به این بخش نشده است. به عنوان متخصصانی که در زمینه تولید تابلوهای برق فعالیت میکنید، چه ارزیابی از وضعیت موجود دارید؟
طاهری: در بخش تابلوسازی سه نوع تحریم داریم. یک نوع آن مربوط به تحریم توسط صاحبان تکنولوژی است و امکان ایجاد این ارتباط برای رشد صنعت امروز وجود ندارد و اگر ارتباطاتی هم ایجاد میشود به صورت انتقال تکنولوژی نیست. نوع دوم تحریم توسط دولت و به طور خاص وزارت نیرو اتفاق میافتد که با قوانین پیچیده بیشتر دنبال کارهای نمایشی هستند؛ کما اینکه وزارت نیرو با علم به اینکه امکان واردات وجود ندارد، هیچگونه حمایتی از تولید داخلی ندارد. نوع سوم تحریم هم به جامعه تابلوسازان اختصاص دارد. در این بخش با وجود اینکه امکان تهیه برخی قطعات با کیفیت و استاندارد در داخل کشور وجود دارد، این کار انجام نمیشود.
این اتفاقات در حالی رقم میخورد که سال ۱۳۶۲ که صنعت برق رشد و بالندگی خود را آغاز کرد، بسیاری از صنایع در ابتدای راه بودند اما متاسفانه این صنعت دچار نوعی عقبماندگی شد که به نظر من یکی از مهمترین علل این اتفاق به فقدان زیرساختها از جمله نبود یک آزمایشگاه کامل برای تولیدات صنعت برق برمیگردد و مختص تابلوی برق نیست. در این خصوص هیچگاه اقدام موثری انجام نشده و جا دارد مسوولان ما از خود بپرسند که تا کی باید برای یک آزمایش از اروپا و آمریکا کمک بگیریم. البته من به هیچ عنوان موافق بستن مرزها نیستم و تمام برندهای بزرگ صنعت برق هم بخشی از قطعات را از کشورهای دیگر خریداری میکنند، اما این پتانسیل در صورت حمایت مسوولان در کشور ما وجود دارد.
معاف: قبل از هر چیز لازم است به این نکته اشاره کنم که در بخش توزیع و انتقال تابلو برقهای مورد استفاده شامل تابلوهای فشار ضعیف در بخش توزیع و فشار متوسط در بخش توزیع و انتقال و همچنین تابلوهای حفاظت و کنترل است که در بخش انتقال کاربرد گسترده دارند. یکی از چالشهای تابلوسازان در مسیر توسعه و پیشرفت مشکلاتی است که شرکتهای دولتی و از جمله توانیر در پیش پای تولیدکنندگان قرار میدهند. به عنوان مثال شرکت توانیر در آییننامه جدید ارزیابی در خصوص الزام به تایپ تست محصولاتی همچون تابلوهای توزیع و اندازهگیری و فشار ضعیف صرف هزینه و زمان زیادی را به تولیدکنندگان تحمیل میکند، ضمن اینکه این هزینه تاثیری در افزایش کیفیت محصول نهایی برای تولیدکننده و مصرفکننده نخواهد داشت.
بنابراین یکی از مشکلات ما موانع دولتی پیش پای تولیدکننده است. این در حالی است که در این عرصه شاهد حمایتها نیستیم. به طور نمونه در قدم اول شرکتها آزمایشگاهی برای انجام تحقیق و توسعه تولیدات خود ندارند و برای انجام هر تست باید در کشورهای دیگر هزینههای گزافی پرداخت کنند. ضمن اینکه در مراحل بعدی هم شرکتها نیازمند حمایتهای بانکی، تامین ارز و... هستند، اما متاسفانه این حمایت در کشور وجود ندارد. ذکر این نکته ضروری است که عمر تکنولوژی در صنعت تابلو برق ۵ تا ۱۰ سال است و پس از تولید یک محصول باید به دنبال محصول جدید باشیم، اما همانطور که اشاره کردم، شرایط فراهم نیست. در کنار این موارد ما نیازمند واردات برخی از قطعات هستیم، اما مشکلاتی مانند دریافت کارت بازرگانی، ثبتسفارش، مشکلات تخصیص ارز، فرآیندهای گمرک و... راه توسعه را بر تولیدکننده میبندد.
میزان مطالبات تولیدکنندگان تابلو برق از دولت چه میزان است؟
طاهری: وقتی در تنگناهای مالی دولت به پرداخت مطالبات شرکتها بیتوجهی میکند، به طور طبیعی شرایط بسیار سختتر و هر حرکتی در جهت توسعه متوقف میشود. به طور کلی با وجود تمام تلاشهای سندیکا، اتفاق مثبتی در بخش پرداخت مطالبات تولیدکنندگان تابلو برق شاهد نبودهایم و از طرفی قراردادها شبیه قرارداد ترکمنچای یکطرفه است به گونهای که بعد از سه سال ممکن است تولیدکننده بتواند مطالباتش را دریافت کند، اما در شرایط تورمی و رشد نرخ ارز این مطالبات تا چند برابر کاهش ارزش دارد؛ به گونهای که بر اساس محاسبات اگر هیچ پروژهای از طرف شرکتها انجام نشود، از نظر مالی عملکرد موفقتری داشته است.
معاف: زمانی که در مناقصه شرکت میکنیم، حاشیه سود را 15 تا 20درصد در نظر میگیریم. از طرفی فاصله دعوت به مناقصه تا باز کردن پاکات شرکتها حدود سه ماه طول میکشد و دو ماه بعد از این مدت برنده مشخص میشود؛ بنابراین به طور کلی 5 ماه بین زمان ارائه پیشنهاد و برنده شدن برای شروع پروژه فاصله وجود دارد و بعد از آن نیز به فرض برنده شدن، پس از ارایه ضمانتنامه پیشپرداخت، دریافت پیشپرداخت به طور متوسط 4 ماه طول میکشد؛ بنابراین در کشوری که تورم واقعی 100 درصدی داریم، 20درصد سود همان ماههای ابتدایی در تورم هضم میشود و در آن زمان اگر تولیدکننده انصراف خودش را اعلام کند، ضمانتنامه شرکت ضبط میشود و اگر کارش را آغاز کند، یک تا دو سال بعد از پایان پروژه میتواند پولش را از دولت دریافت کند که در این صورت نهتنها سودی عایدش نمیشود بلکه با توجه به تورم مداوم کشور، ضرر و زیان بالایی متحمل شده است.
چرا بخش خصوصی با علم به این موضوع علاقهمند به انعقاد قرار داد با دولت است؟
طاهری: یک سری المانها وجود دارد که المانهای هزینهای نام دارد و شرکتها برای اینکه زنده بمانند حتی با علم به اینکه قراردادها با ضرر و زیان همراه است، باید کار کنند، اما قطعا تمام تخممرغها را در سبد نمیچینند و هر چه جلوتر میرویم در کشور میزان استقبال از این قراردادها در بخش تابلوسازی کمتر میشود؛ بنابراین به ناچار سهمی را برای دولت تا 20درصد تعیین میکنیم.
معاف: بخش تابلوسازی تقریبا عمر حدود 40 تا 50ساله دارد و در طول این مدت این صنعت از 100درصد واردات به تولید داخلی رسیده است. شرایط اقتصادی در زمان شکلگیری این صنعت با امروز بسیار متفاوت بوده و امروز با چند دسته شرکت مواجهیم؛ شرکتهایی که از چند دهه پیش به این عرصه ورود کردهاند و امروز با توجه به شرایط کشور به سمت هلدینگ شدن یا ورود به دیگر حوزههای تولیدی و بازرگانی رفتهاند. دسته دوم شرکتهایی هستند که از شرکتهای بزرگ جدا شدهاند و عمدتا متوسط نامیده میشوند و با یکسری فعالیتهای موازی دست و پا میزنند تا خودشان را در نقطه سر به سر نگه دارند. دسته سوم هم شرکتهای نوپا هستند که در اغلب موارد دچار ورشکستگی میشوند. با قاطعیت اعلام میکنم که انعقاد قراردادها با دولت هیچ منفعتی برای هیچ شرکت تابلوسازی در هیچ سطحی دارد.
تا چه اندازه از فهارس بها رضایت دارید؟
طاهری: واقعیت این است که بخش بزرگی از فهارس بها در بخش تابلوسازی بیشتر شبیه نمایش است و با وجود اقدامات انجام شده توسط سندیکا در مورد المانهای مختلف کسی توجهی به این مساله ندارد و اگر این روند قرار است ادامه پیدا کند، اصولا فهارس بها نیازی نیست اما اگر از صنعت تابلوسازی خواسته میشود که در کمیتههای تخصصی قیمتها را پیشبینی کند، در بدنه حاکمیت باید مورد توجه قرار بگیرد نه اینکه صرفا با نگاه به بودجه اقدام به چکش کاری ارقام کنند. شوربختانه صنعت تابلوسازی در سطح دوم پروژه قرار میگیرد و سطح اول پیمانکاری است که اجرا و تحویل کل پروژه را بر عهده دارد اما به نظر من مبناها باید از سطح تخصصی آغاز شود.
معاف: از مجموع حدود 25 فصل فهرست بها حدود 4 فصل به تابلوسازی مربوط میشود، اما از ابتدا شرکتهای تابلوساز نقشی در تهیه و تدوین این فهارس بها نداشتند و شرکتهای پیمانکاری عمدتا دنبال تهیه این فهرست بها برای تنظیم کارها بودهاند، اما سندیکا در سالهای اخیر اقداماتی انجام داده که حداقل اطلاعات شاخصهای فصلی فهرست بها که برای تعدیل استفاده میشود، نقش پررنگتری داشته باشد و حداقل در سهماهه سوم سال گذشته و سهماهه اول سالجاری اثر پیشنهادهای سندیکا را دیدیم که این اتفاق بسیار مثبتی بود تا حداقل پیمانکاران از آن استفاده کنند. در مورد اینکه خود تابلو سازها چگونه میتوانند در زمینه تهیه فهرست بها موثر باشند، ایجاد ارتباط مطلوب با سندیکا برای تغییر ردیفهای بلااستفاده که در صنعت استفاده نمیشوند، بسیار موثر است و در هیات رئیسه جدید در نظر داریم با حمایت دبیر کمیته و دبیر سندیکا این فرآیند را پیش ببریم تا کفه ترازو را تا حدودی به سمت شرکتهای تابلوسازی بیاوریم.
با توجه به تجربهای که در زمینه تابلوسازی دارید، چه پیشنهاد و راهکارهایی برای بهتر شدن وضعیت دارید؟
طاهری: باید ذهنیت و تفکر افراد تصمیمگیر و تصمیمساز را تغییر بدهیم و امروز این تغییر رویه را نمیبینم؛ با وجود این معتقدم باید راهاندازی کمیتههای تخصصی به شکل واقعی اتفاق بیفتد. به طور نمونه وزارت نیرو و وزارت صمت به طور مشترک کمیتهای تشکیل بدهند و بعد از جلسات با کمیته متناظر در سندیکا سریعا برای رفع مشکلات اقدام کنند، اما امروز تولیدکننده، دولت و تولید هر کدام حرف متفاوتی میزنند در حالی که باید اقدامات بر پایه اثرگذاری مثبت برای کشور برنامهریزی شود و این امکانپذیر نیست، مگر اینکه به یک تعامل درست برسیم. نکته دیگر اینکه باید همه عوامل را با هم ببینیم و با حفظ اصول، یک نسخه بومی تهیه کنیم تا در این صورت شاید در یک بازه 5 ساله مشکلات را حل کنیم.
ما حدود 500 تابلوساز داریم و قادریم کارهای بزرگی انجام دهیم اما وزارت نیرو باید بخشی از ریسکهای تولید را بپذیرد؛ اگر امروز تابلوساز برای ارتقای تکنولوژی دچار مشکل است، باید وزارت نیرو نگاه حمایتی داشته باشد و اولین گام این است که اگر شرکتی تابلو جدیدی تولید کرد، از طریق بیمه ریسکها را پوشش بدهد. قطعا در 5 سال آینده میتوان گفت صنعت تابلوسازی 70درصد به تواناییهای خودش متکی است و در غیراین صورت وضعیت از امروز هم بدتر میشود.
معاف: ما امروز در شرایط تحریم خارجی، تحریم دولتی و خود تحریمی هستیم و در برخی بخشها مانند تحریمهای خارجی قادر به اقدام موثری نیستیم و حرف ما صرفا یک شعار است، اما در بخش تحریمهای دولتی با نشستها، رایزنیها و مذاکرات میتوان جلساتی را برای رفع این گونه تحریمها برگزار کرد و از مسوولان در این زمینه نیز کمک خواست؛ کما اینکه برخی از افراد صراحتا عنوان میکنند که دنبال حمایت از تولید نیستیم. امروز مشکل تامین مالی و همچنین چندنرخی بودن ارز بسیار مهم و حیاتی هستند؛ به این معنا که نمیشود با ارز نیمایی با تولیدکننده قرارداد بست که اصولا وجود ندارد و خریدهای ما با ارز آزاد انجام شود. همچنین مشکلات ثبتسفارش تا واردات کالا غیرقابل توجیه و به منزله یک سم برای تمام تولید است.
کلام پایانی اینکه ما در صنعت تابلوسازی تا 300هزار تابلو ظرفیت تولید داریم و ظرفیت مورد نیاز کشور بیش از 100هزار تابلو در سال نیست و باید امکان صادرات را برای شرکتها فراهم کنند و این اتفاق زمانی میافتد که تحریمهای بانکی رفع شود. متاسفانه شرایط به گونهای رقم خورده که به جرات میتوان گفت بسیاری از شرکتها بهویژه شرکتهای کوچک با 30درصد ظرفیت تولید میکنند؛ بنابراین تولید نیاز به حمایت به شکل واقعی و پرهیز از شعار دارد.