استفاده از فناوری برای پوشش خطرات بازار انرژی
پوشش ریسک یک استراتژی مدیریت خطرات است که شامل ایجاد موقعیتهایی در بازار است که ریسک موقعیت موجود را جبران میکند. پوشش ریسک را میتوان با استفاده از ابزارهای مختلفی از جمله انعقاد قراردادهای آتی، اختیار معامله و سوآپ انجام داد. از سوی دیگر، تجارت، خرید و فروش ابزارهای مالی در بازار با هدف کسب سود یا صرفهجویی در هزینه است.
بحران اخیر انرژی با قیمتهای بیثبات، اختلالات عرضه و تنشهای ژئوپلیتیکی برهمگان عیان شده که با حمله روسیه به اوکراین نیز تشدید شده است. از سوی دیگر، فرآیند انتقال انرژی همواره با اختلالات مربوط به فناوری، تغییرات نظارتی و تغییر در نیازهای مصرفکننده همراه بوده است. هر دوی این رویدادها ابهام زیادی در بازار ایجاد میکنند که پوشش ریسک و معاملات صنعت برق را بحرانیتر میکند. یکی از راههای محافظت در برابر خطرات بحران انرژی و موفقیت دوران انتقال، تنوع بخشیدن به منابع انرژی است. این فرصتی را برای سرمایهگذاری در ذخیرهسازی انرژی خورشیدی، بادی و فناوری ذخیرهسازی باتری، در محل یا خریداری شده از شخص ثالث از طریق قرارداد خرید برق شرکتی (CPPA) ایجاد میکند. قرارداد خرید برق شرکتی یک قرارداد بلندمدت است که بر اساس آن یک کسب و کار موافقت میکند برق را مستقیما از یک تولیدکننده انرژی خریداری کند.
این با رویکرد سنتی خرید برق صرفا از تامینکنندگان برق دارای مجوز، که اغلب به عنوان PPAهای برق شناخته میشوند، متفاوت است. با امضای CPPA، شرکتها میتوانند قیمت ثابتی را برای برق تعیین کنند، که میتواند به آنها کمک کند هزینههای انرژی خود را مدیریت کنند و ردپای کربن خود را کاهش دهند. قراردادهای CPPA همچنین میتوانند ثبات قیمت در درازمدت را تضمین و شرکتها را در برابر نوسانات بازارهای سنتی انرژی محافظت کنند. به طور کلی، CPPA میتواند یک استراتژی پوشش ریسک موثر برای شرکتهایی باشد که به دنبال مدیریت هزینههای انرژی و کاهش اثرات زیست محیطی خود هستند. به عنوان مثال، یک مرکز تولیدی در تگزاس که مصرف انرژی سالانهای بالغ بر ۷۶/ ۸ گیگاوات ساعت دارد، یک سیستم خورشیدی ۲ مگاواتی و یک تاسیسات ذخیره باتری یک مگاوات ساعتی متصل به یک ریزشبکه نصب کرده است را در نظر بگیرید. میانگین قیمت برق برای این تاسیسات ۱۴ سنت به ازای هر کیلووات ساعت است. اگر سیستم خورشیدی شمسی شش ساعت در روز برق تولید کند و باتری یک بار در روز شارژ و دشارژ شود، صرفهجویی در هزینه و درآمد احتمالی را میتوان به صورت زیر تخمین زد:
• سیستم خورشیدی از شش ساعتی که ظرفیت تولید ۲ مگاواتی آن کار میکند روزانه ۱۲ مگاوات ساعت برق تولید میکند.
• تقاضای بار صنعتی این کارخانه ۲۴ مگاوات ساعت در روز است، اما به دلیل عدمتطابق بین ساعات تولید برق خورشیدی و فعالیت تولید واحد، تنها ۶ مگاوات ساعت از برق تولید شده توسط پنلهای خورشیدی را مصرف میکند.
• با تخلیه باتری یک مگاوات ساعت در روز برای مصارف صنعتی، کارخانه به جای ۲۴ مگاوات ساعت، تنها ۱۷ مگاوات ساعت در روز از برق شبکه استفاده میکند، که این امر منجر به صرفهجویی در هزینه روزانه ۹۸۰ دلار و صرفهجویی ماهانه حدود ۲۹۰۰۰ دلاری میشود.
• با توجه به تولید تنها ۶ مگاوات ساعتی از ۱۲ مگاوات ساعت برق تولیدشده روزانه توسط آرایه خورشیدی، و اختصاص یک مگاوات ساعت دیگر برای شارژ باتری، ۵ مگاوات ساعت باقیمانده میتواند درآمد روزانه ۵۰۰ دلاری را در صورت فروش به قیمت ۱۰ سنت به ازای هر کیلووات ساعت به شبکه و یک جریان درآمد ماهانه ۱۵۰۰۰ دلاری را ایجاد کند.
• همه اینها باعث صرفهجویی در انرژی و پرداخت ماهانه ۴۴۰۰۰ دلاری برای این کارخانه خیالی در تگزاس میشود.
البته این یک مثال بسیار ساده است و عواملی مانند بار واقعی و مشخصههای تولید خورشیدی را نادیده میگیرد و همچنین فرصتهای درآمد آربیتراژی که برای باتری وجود دارد و افزایش صرفهجویی با اجتناب از اوج قیمت برق شبکه و فروش مجدد انرژی اضافی به شبکه در زمانهای بهینه را در نظر نمیگیرد. این سایت همچنین میتواند با مشارکت در پاسخ به تقاضا یا بازارهای خدمات جانبی درآمد کسب کند، که عرضه و تقاضا را در صورت شکست غیرمنتظره تولید برای حفظ سطوح فرکانس متعادل میکند.