عضو هیاتمدیره «کلیدگستر پویا» در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» هشدار داد
رشد «کمّی» دانشبنیانها؛ بدون رعایت شاخص ها
فراهم نبودن شرايط آزمايشگاهي سرعت دانشبنيانهای صنعت برق براي ورود به بازار را كند كرده است
اگرچه به رسم سالهای گذشته با تعیین توسعه تولید دانشبنیان به عنوان سیاست کلان اقتصاد کشور، عمده نهادهای مرتبط با تمرکز بر این موضوع به هدفگذاری، تدوین برنامه و ابلاغ دستورالعملهای مختلف پرداختهاند، اما با گذشت ۵ ماه از سال، هنوز سطح اقدامات اجرایی برای توسعه دانشبنیانها، چندان قابل قبول نیست. در همین راستا عضو هیاتمدیره شرکت دانشبنیان کلیدگستر پویا، تاکید میکند: عملیاتی شدن شعارها و سیاستهای کلان تدوینشده در حوزه دانشبنیانها نیازمند برنامهریزیهای دقیق و شفاف است که تا امروز دراین خصوص اقدامات جدی صورت نگرفته است. غیاثالدین طاهری همچنین بر ارزیابی سازمانیافته شرکتهای دانشبنیان تاکید میکند و حاکم شدن نگرش کمی برای افزایش تعداد دانشبنیانها بدون رعایت دقیق شاخصهای مربوطه را یک زنگ خطر جدی برای ایجاد رانت و فساد در این حوزه برمیشمرد.
وی از سوی دیگر با اعلام این مطلب که دولت با رعایت تمام استانداردها باید بر استفاده از محصولات ساخت داخل به مشاوران و پیمانکاران داخلی برای پروژهها تاکید کند، میگوید: در صورت عدم پاسخگویی شرکتهای داخلی به نیازهای کشور، آن زمان دولت باید از مجموعههای خارجی بهره گیرد. چرا که توجه به این مساله، باعث توسعه شرکتهای دانشبنیان در آینده خواهد شد. به اعتقاد طاهری، یکی دیگر از مشکلات شرکتهای دانشبنیان، انجام آزمایشهای محصولات آنها است. چرا که بسیاری از تستها با توجه به اینکه شرایط آزمایشگاهی فراهم نیست در خارج از کشور انجام شده و همین مساله سرعت توسعه و ورود به بازار این شرکتها را کند کرده است. از همین رو برای بررسی چالشهای شرکتهای دانشبنیان صنعت برق، «دنیای اقتصاد» گفتوگویی با غیاثالدین طاهری، عضو هیاتمدیره شرکت دانشبنیان کلیدگستر پویا انجام داده که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
با توجه به اینکه امسال با نام «تولید؛دانشبنیان، اشتغالآفرین» نامگذاری شده و شرکت کلیدگستر پویا هم یکی از مجموعههای دانشبنیان صنعت برق محسوب میشود، به نظر شما آیا در سال جاری اقدام یا برنامه جدیدی برای حمایت و توسعه دانشبنیانها صورت گرفته است؟
شرکتهای دانشبنیان عمدتا فعالیت و تولیداتی بر پایه دانش فنی دارند. این محصولات علاوه بر دانشمحور بودن باید قابلیت تجاریسازی نیز داشته و از سویی دارای مزیتهای اقتصادی لازم جهت عرضه در بازار باشند. شعار انتخاب شده برای سال جاری، با توجه به شرایط کلان اقتصاد کشور، بسیار مناسب است، چرا که در صورت اجرای صحیح، میتواند از مسیر سیاستهای حمایتی، زمینهساز توسعه دانشبنیانها شود. اما واقعیت این است که با وجود دستورالعملها و قوانین پرشماری که از سوی مجلس و دولت ابلاغ و از سویی نشستها، همایشها و سمینارهای متعددی که در این خصوص برگزار شده، هنوز اقدامی که در توسعه و رونق دانشبنیانها به شکل جدی تاثیرگذار باشد، انجام نشده است. شرکت کلیدگستر پویا به عنوان یکی از مجموعههای دانشبنیان صنعت برق از ابتدای سال پیگیریهای گستردهای برای بهرهمندی از امتیازات و حمایتهای پیشبینی شده برای فعالان این حوزه داشته، اما متاسفانه همچنان نمیتوان تفکیک خاصی بین شرکتهای دانشبنیان با سایر فعالان صنعت برق قائل شد. در حقیقت تاکنون هیچ سیاست متمایز و موثری برای دانشبنیانهای صنعت برق اجرایی نشده است.
از طرفی این شرکت با وجود پیگیری و مراجعات متعدد، حتی نتوانست از امتیازات و تسهیلاتی که قرار بود از طریق صندوق نوآوری و شکوفایی و صندوقهای مکمل آن در نظر گرفته شود، بهرهمند شود. در واقع تجربه نشان داده که حتی سامانههای پیشبینی شده برای شناسایی و حمایت از دانشبنیانها هم متاسفانه کارآیی لازم را نداشتهاند. این مساله نشان میدهد که اجرایی کردن شعار سال به دلیل نبود زیرساختهای لازم در حوزههای مرتبط عملا امکانپذیر نیست و همه وعدهها در حد حرف باقی میماند. نکته کلیدی این است که بیشترین زیان ناشی از مهیا نبودن زیرساختها به فعالان بخش خصوصی تحمیل میشود.
اصلیترین مشکلاتی که شرکتهای دانشبنیان با آن مواجه هستند، چیست؟
یکی از جدیترین موانع پیش روی شرکتهای دانشبنیان، مساله تامین مالی است. به بیان سادهتر سیستم بانکی کشور هیچ امتیاز خاصی برای دانشبنیانها که عمدتا از توان مالی محدودتری نسبت به سایر بخشهای صنعت برخوردارند، قائل نیست. بر همین اساس گشایش اعتبار اسنادی یا اخذ تسهیلات برای یک شرکت کوچک دانشبنیان مشمول هزینههای هنگفتی است که تامین آنها بسیار دشوار است. بانکها برای ارائه خدماتی نظیر اعتبار اسنادی ریالی معمولا سپردههای بلندمدت شرکتها را مدنظر قرار میدهند در حالی که قاعدتا یک مجموعه تولیدکننده دانشبنیان که گاه نوپا بوده و بنیه مالی قابل توجهی هم ندارد، اساسا نمیتواند منابع مالی را که باید در چرخه تولید، صرف رونقبخشی به فعالیتهایش شود در بانک سپردهگذاری کند.
بنابراین حل این مشکل فقط با ورود دولت به موضوع و امتیازدهی به سطح ارزشآفرینی شرکتهای دانش بنیان، امکانپذیر است. به این معنا که شرکتهای دانشبنیان با مجوز دولت به بانکها معرفی شده و متناسب با میزان ارزشی که محصول آنها برای اقتصاد کشور ایجاد میکند، از تسهیلات و سایر خدمات بانکی بهرهمند شوند. مساله دیگر این است که بوروکراسی حاکم بر نظام اداری کشور، دامنگیر دانشبنیانها است. به عنوان مثال یک شرکت دانشبنیان که میخواهد طبق بخشنامهها و دستورالعملهای ابلاغ شده از تسهیلات ویژه برای خرید زمین در شهرکهای صنعتی استفاده کند، عمدتا با عدم همکاری شهرکهای صنعتی مواجه میشود. درصورتی که بر اساس قوانین بالادستی شرکتهای دانشبنیان برای تهیه زمین و ایجاد زیرساختهای اولیه جهت تولید محصول خود باید از حمایت شهرکهای صنعتی برخوردار شوند.
البته نباید این مساله را از نظر دور داشت که یک شرکت دانشمحور در صورت فراهم بودن زمینههای لازم، قطعا در توسعه فعالیتهای خود موفق شده و میتواند به افزایش اشتغالزایی و توسعه اقتصادی کشور کمک کند. اما متاسفانه این ظرفیت در غالب موارد نادیده انگاشته میشود. از سوی دیگر، دولت با رعایت تمام استانداردها باید استفاده از محصولات ساخت داخل را به مشاوران و پیمانکاران داخلی برای پروژهها تاکید کند و در صورت عدم پاسخگویی شرکتهای داخلی به نیازها، از مجموعههای خارجی بهره گیرد. چرا که توجه به این مساله، باعث توسعه شرکتهای دانشبنیان خواهد شد. از دیگر چالشهای اصلی شرکتهای دانشبنیان، میتوان به انجام تستهای محصولات آنها در آزمایشگاههای خارج از کشور اشاره کرد. چرا که بسیاری از تستها با توجه به اینکه در کشور شرایط آزمایشگاهی فراهم نیست در خارج از کشور انجام میشود و همین مساله مانع سرعت توسعه و ورود به بازار این شرکتها شده است.
به نظر میرسد در زمینه شناسایی دانشبنیانها هم چالشهایی وجود دارد. آیا ارزیابیها برای تایید دانشبنیان بودن یک شرکت به درستی انجام میشود؟
زمانی که سال با محوریت دانشبنیان نامگذاری شد، این نگرانی وجود داشت که تعیین این محور برای شعار سال و در نتیجه سیاستهای کلی اقتصادی و صنعتی کشور، میتواند به یک شمشیر دو لبه تبدیل شود. به این معنا که اگر سیاستهای کارآمد و صحیحی برای اجرایی کردن این شعار تدوین شود، قاعدتا نتایج مناسبی برای کشور به دست خواهد آمد، اما در غیر این صورت قطعا زمینه را برای سوءاستفادههای گسترده فراهم خواهد کرد. به طور کلی در ارزیابیهای شرکتهای دانشبنیان دو رویکرد متفاوت وجود دارد. در رویکرد اول که نگرشی کمی دارد، شرکتها حتی در صورت تولید یک محصول دانشمحور، به عنوان دانشبنیان شناخته میشوند. اما در رویکرد کیفی، تعداد شرکتها اهمیت چندانی ندارد و سطح ارزشآفرینی، خلاقیت، به روز بودن و اثربخشی محصولات شرکتهای دانشبنیان در حوزههای علمی و اقتصادی اهمیت کلیدی دارد.
آنچه در فضای کنونی کشور مشاهده میشود، نشان میدهد عمده تمرکز نهادهای حاکمیتی بر رویکرد کمی است. به هر حال به نظر میرسد با توجه به نامگذاری سال و امتیازات و ظرفیتهایی که برای توسعه دانشبنیانها در نظر گرفته شده، زمینه برای سوءاستفاده برخی از شرکتها فراهم شده است. متاسفانه میبینیم که برخی شرکتها با وجود اینکه شاخصهای یک مجموعه دانشبنیان را ندارند اما خود را به این حوزه وارد کرده و تلاش میکنند از حمایتهای پیشبینیشده برخوردار شوند. به همین دلیل دولت و معاونت فناوری ریاستجمهوری و سایر نهادهای مرتبط باید در ارزیابی، شناسایی و معرفی شرکتهای دانشبنیان با دقت، جدیت و شفافیت بیشتری عمل کنند، چرا که در غیر این صورت عملا نتیجهای جز بالا رفتن آمار به دست نخواهیم آورد و توسعه حقیقی در بخش دانشبنیانها رخ نخواهد داد. البته در حال حاضر کارگزاریهایی به عنوان نمایندگان معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور ایجاد شدهاند که شرایط شرکتها را برای کسب شاخصهای مربوط به دانشبنیانها بررسی کرده و در نهایت شرکتها را بر اساس سطح علمی و مالی محصولات آنها رتبهبندی میکنند. از همین رو انجام ندادن دقیق این ارزیابیها، یک زنگ خطر جدی برای اقتصاد و صنعت کشور بوده که میتواند در نهایت به ایجاد رانت در این حوزه منجر شود.
برای جلوگیری از ایجاد چنین شرایطی چه باید کرد؟
قطعا اگر کیفیت محصولات، سهم آنها در تامین نیازهای کشور در حوزههای مختلف و همچنین میزان خلق ارزش آنها در سطح اقتصاد کلان کشور، به درستی و بر مبنای استانداردها و دستورالعملهای مشخص ارزیابی شود، قطعا مانع سوءاستفادهها خواهد شد. یکی از موضوعات کلیدی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که شرکتهایی که کالا یا تجهیزی تولید میکنند، آیا صاحب تکنولوژی بوده و پایه علمی ساخت آن محصول را داشته و توانستهاند دانش ساخت آن را بومیسازی کنند؟ بنابراین توسعه دانشبنیانها زمانی میتواند در اقتصاد کشور اثرگذار باشد که همه این موارد به درستی اعمال و پیادهسازی شده باشد. به این معنا که تنها شرکتهایی به عنوان دانشبنیان پذیرفته شوند که علاوه بر کسب دانش و تکنولوژی ساخت یک کالا، توان بومیسازی کردن آن را مطابق با نیازها و شرایط جغرافیایی کشور داشته باشند.
اگر شرکتهای دانشبنیان براساس معیارهای درست و دقیق برگزیده و انتخاب شوند، قطعا میتوانند در چرخه اقتصاد کشور تاثیرگذار واقع شوند و این موضوع برای صنعت برق نیز کاملا مصداق دارد. بنابراین وقتی تجهیزات مهم و کلیدی صنعت برق بر پایه دانش، تکنولوژی روز و خلاقیت ساخته شوند، علاوه بر اینکه نیاز به واردات کاهش مییابد، کشور صاحب تکنولوژی ساخت آن محصول شده و قاعدتا میتواند بر بازارهای بینالمللی نیز تمرکز کند. در واقع امتیاز دیگری که ساخت تجهیزات دانشبنیان برای صنعت برق کشور دارد، ایجاد امکان ارائه خدمات پس از فروش با کیفیت و دسترسی بهتر است.
به علاوه ساخت داخل این تجهیزات، تامین آنها را برای اجرای پروژههای زیرساختی در زمان کمتر تسهیل و از خروج ارز جلوگیری کرده و سطح آسیبپذیری صنعت برق را نیز در مقابل تحریمها کاهش میدهد. بنابراین توسعه محصولات دانشبنیان نیازمند یک دوره زمانی طولانیمدت و البته اعمال سیاستهای حمایتی معقول برای تجاریسازی محصول و بازارسازی برای آن است.
واردات مواد اولیه، تجهیزات واسطهای یا حتی محصول نهایی در صنعت برق قطعا مشمول هزینههای بسیاری برای سازندگان این صنعت است. آیا پوشش بخشی از این نیازها از مسیر تولیدات شرکتهای دانشبنیان امکانپذیر است؟
قطعا دستیابی به این هدف مستلزم ایجاد زیرساختهای کلیدی در شرکتها است. در کنار آن صیانت از ظرفیتهای مجموعههای دانشبنیان از مسیر سیاستهای حمایتگرانه هم نقشی حیاتی در این حوزه دارد. البته همه این سیاستها باید به شکلی تدوین و پیادهسازی شوند که زمینهساز ایجاد رانت و فساد در این حوزه نباشند. از این رو فراهم کردن امکانات و بسترهای لازم برای جا انداختن محصولات دانشبنیان در بازار از مسیر ارتباط موثر و سازمانیافته دولت و بخش خصوصی هم قاعدتا یک اصل اثرگذار در این بخش است. البته قاعدتا شرکتهای دانشبنیان هم باید کالاهای باکیفیتی به بازار عرضه کرده که از نظر کیفیت قابلیت جایگزینی با نمونههای مشابه را نیز داشته باشند تا بتوانند اطمینان کارفرما را به محصولات دانشبنیان ایرانی جلب کنند. موضوع قیمت رقابتی و ارزانتر بودن نسبت به نمونههای خارجی هم از اهمیت وافری برای توسعه بازارهای محصولات دانشبنیان برخوردار است.
با توجه به موارد ذکر شده، آیا محصولات دانشبنیان شرکت کلیدگستر پویا توانسته راه خود را به بازارهای هدف داخلی باز کند؟
محصولات دانشبنیان شرکت کلیدگسترپویا با هدف پوشش بازارهای وزارت نیرو، صنایع نفت و گاز و پتروشیمی، صنایع فولادی و دیگر صنایع طراحی و ساخته شده است. البته مهمترین اقدام این شرکت دستیابی به تکنولوژی و دانش ساخت این محصولات بوده است. حال پس از طی این پروسه، خوشبختانه موفق شدهایم، گواهینامههای لازم را اخذ کرده و هماکنون در حال طی مراحل لازم برای کسب تاییدیه توانیر و قرار گرفتن در وندور لیست این شرکت هستیم. در همین راستا انجام ارزیابیهای لازم از سوی شرکت توانیر و پژوهشگاه به آزمایشگاههای مختلف ارجاع داده شده و گواهینامههای مربوطه از سوی مراجع مورد تایید توانیر نیز صادر شده است. در حال حاضر کلیدهای فشار متوسط شرکت کلیدگستر پویا با هدف پوشش بازارهای صنعت برق، نفت و گاز، پتروشیمی، صنایع فولادی و نیز دیگر صنایع کشور طراحی و ساخته شده است. در واقع تولید همه انواع کلیدهای فشار متوسط یکی از مهمترین و کلیدیترین اهداف شرکت کلیدگستر بود که خوشبختانه توانستیم به آن دست یابیم.
مزیت مهم دیگر محصولات شرکت کلیدگستر، دستیابی به دانش ساخت انواع کلیدها است، بهطوری که امروز قریب به 80 درصد این تجهیز ساخت داخل بوده و 20 درصد باقیمانده هم مربوط به تامین مواد اولیه یا تجهیزات واسطهای است که تولید آنها در داخل کشور به هیچ عنوان اقتصادی نیست. نکته کلیدی دیگر این است که محصولات شرکت کلیدگستر از نظر قیمت بسیار مناسبتر از انواع مشابه خارجی است و همین مساله عملا منافع شرکتهای کارفرما را نیز تامین میکند.
مزیت دیگر این تجهیزات این است که تولید، تامین و تحویل آنها به مشتری در کمترین زمان ممکن انجام میشود که همین مساله پیشبرد به موقع پروژهها را امکانپذیر میکند. ضمن اینکه ارائه خدمات پس از فروش به صورت آنلاین را هم میتوان به دیگر مزیتهای این محصول اضافه کرد. به نحوی که اگر ایراد یا خرابی به وجود بیاید، تعمیر یا جایگزینی به سرعت انجام خواهد شد. جلوگیری از خروج ارز آن هم در شرایطی که متوسط نیاز سالانه کشور به این نوع تجهیز بیش از 6 هزار کلید است، مزیت مهم دیگری است که قطعا میتواند به اقتصاد کشور کمک شایانی کند. اشغالزایی، ایجاد ارزش افزوده، ارتقای ساخت داخل، کاهش تلفات و تامین نیازهای صنعت کشور بدون نگرانی از ابعاد و وسعت تحریمها هم جزو امتیازاتی هستند که تولید دانشبنیان این کالا برای صنعت و اقتصاد کشور در پی دارد. حال آنکه در این مسیر تنها حمایت قانونمند دولت از کلیدگستر و سایر شرکتهای دانشبنیان و اجرایی کردن سیاستهای حمایتی تدوینشده میتواند راه را برای توسعه دانشبنیانها و افزایش سهم آنها در اقتصاد کشور هموار کند.