اثر مخرب خاموشیها بر صنایع بزرگ
بیشترین تاثیر نامطلوب ناشی از خاموشی برق مربوط به بخش صنعت و معدن، به عنوان موتورمحرک رشد اقتصادی کشور است. از همین رو اهمیت این بخش به عنوان عامل مولد اشتغال پایدار درافزایش تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه برکسی پوشیده نیست. بخشی که در کنار تجارت، ۴۰ تا ۴۵ درصد سهم تولید ناخالص داخلی، بیش از ۳۳ درصد سهم اشتغال و ۷۵ درصد سهم صادرات غیرنفتی کشور را شامل میشود. خاموشی برق هزینههای هنگفت مستقیم و غیرمستقیمی بر صنعت و معدن تحمیل کرده است. شرایط پیچیده و اثرات گسترده خاموشی برق، برآورد هزینههای تحمیلی را مشکل ساخته و همواره نتایج محاسبات نیز تحت تاثیر تفسیر این مسائل قرار گرفته است. از همین رو هزینههای مستقیم خاموشی برق به چهار دسته کاهش تولید، ایجاد ضایعات مواد اولیه خط تولید، اورهال زودهنگام تجهیزات و هزینههای راهاندازی مجدد و در نهایت هزینه فرصت عوامل انسانی در دوران خاموشی، تقسیم میشود. البته به موارد ذکر شده، میتوان هزینه موارد جزئی همچون اقداماتی در جهت اصلاح طراحی تولید و گسترش ظرفیت تاسیسات و تجهیزات برق اضطراری و... را نیز اضافه کرد.
محاسبات مربوط به هزینههای غیرمستقیم تحمیل شده به علت درهمتنیدگی اقتصاد، بهسادگی امکانپذیر نیست. نتایج بررسیهای یکی از معتبرترین موسسات مطالعاتی دنیا، NFIB آمریکا، در زمینه خاموشیهای واحدهای تولیدی ایالت کالیفرنیا، نشان میدهد هزینههای غیرمستقیم خاموشیها ۹/ ۱۶درصد مقدار تولید فعالیتها بوده است. این مقدار بیش از دو برابر هزینههای مستقیم خاموشیهای تحمیل شده ۳/ ۶ درصدی بر آنها است؛ از این رو میتوان نتیجه گرفت هزینههای غیرمستقیم کمتر از هزینههای مستقیم تحمیل شده بر اثرخاموشی نیست. با توجه به اینکه بیشترین مصرف برق صنایع کشور متعلق به تولید آلومینیوم، مس، زنجیره فولاد و کارخانههای سیمان است؛ متاسفانه خاموشی برق در اواخر بهار، تابستان و متاسفانه در زمستان سال جاری نتایج نامطلوبی بر صنعت و معدن بهجا گذاشته و آثار آن همچنان باقی خواهد ماند. نکته دیگر اینکه بهطور متوسط حدود ۳۳ درصد از کل برق تولید شده در ایران در بخش صنعت مصرف میشود و بیش از ۳۱ درصد از انرژی مصرفی این بخش هم مربوط به صنعت فولاد است. در نامه انجمن فولاد به شورای عالی امنیت ملی درباره قطعی برق در تابستان سال جاری عنوان شده که خاموشیهای برق باعث از دست رفتن حداقل ۸۲ روز کامل تولید صنعت فولاد تا انتهای تابستان سال جاری بوده و زیان مستقیم ناشی از این توقف تولید برای اقتصاد ملی بالغ بر ۶ میلیارد دلار است. این به آن معنا است که بهطور متوسط کشور برای خاموشیهای گسترده خود تنها در بخش فولاد روزانه حدود ۱۹۰۰ میلیارد تومان خسارت متحمل میشود.
از طرفی در صنعت سیمان در تابستان شاهد خاموشیهای گسترده بودهایم. بهطور متوسط در دوره تابستان خاموشیها ۳۵ درصد کاهش تولید را بر این صنعت تحمیل کرده و در نهایت منجر به کاهش عرضه این محصول و افزایش چشمگیر نرخ سیمان شده است.
همچنین کارخانههای تولید شمش آلومینیوم کشور به علت ساختار کورههای خود امکان خاموشی ندارند و اگر به هر دلیلی خاموش شوند روشن کردن مجدد کورهها علاوه بر غیر معقول بودن، به هزینه و زمان مضاعفی نیاز دارد که این موضوع زیان هنگفتی به صنایع وارد میکند. به گفته دبیرکل سندیکای آلومینیوم ایران، در مجموع خاموشیهای مکرر ضرر زیادی را به صنایع پاییندستی وارد کرده است؛ بهطوریکه میزان تولید آنها بهشدت کاهش یافته و هدررفت مواد اولیه افزایش یافته و باعث واردشدن آسیبهای کیفی جدی به بدنه تولید شده است. اگر چه کارخانههای تولید شمش آلومینیوم دچار قطعی برق نشدهاند، اما بهعلت حساسیت بالا در فرآیند تولید این محصول، کیفیت برق برای آنها از اهمیت بالایی برخوردار است که متاسفانه برخی از این تولیدکنندگان در ایام پیک مصرف، از کیفیت برق خرسند نیستند.
به گزارش اتحادیه بینالمللی آهن و فولاد تا سال ۲۰۲۵، شرکتهای تولیدکننده فولاد ایران بهطور پایه۹۴۰۰ مگاوات برق پایه (ظرفیت عملی) برای مصرف نیاز خواهند داشت. با توجه به نسبت مصرفکنندگان فولاد به تولید کشور، حدود ۱۰۳ گیگاوات نیروگاه با ظرفیت عملی برای پاسخگویی به نیاز صنایع فولادی نیاز بوده که بعید است بتوان طی سه سال باقی مانده حدود ۴۳ گیگاوات نیروگاه با ظرفیت عملی احداث کرد. اما سوال دیگری که مطرح میشود این است که آیا واقعا تولید برق و مصرف انرژی در کشور ما پایین است؟ و باید دید علت کاهش انگیزه برای سرمایهگذاری ساخت نیروگاه در کشور ما چه بودهاست؟ در حال حاضر کل ظرفیت منصوبه نیروگاه کشور حدود ۸۶ گیگاوات است و طبق آخرین گزارش منتشر شده از سوی وزارت نیرو ۶۹ گیگاوات از این میزان مربوط به نیروگاههای حرارتی است که این امر ایران را در جایگاه نهم بزرگترین تولیدکنندگان برق حرارتی جهان قرار میدهد. اما متاسفانه به نظر میآید به علت راندمان پایین مصرفکنندگان، بهویژه مصرفکنندگان صنعتی، از این میزان برق تولیدی به درستی استفاده نمیشود. از طرفی قیمت ارزان انرژی در کشور نه تنها باعث هدررفت آن شده، بلکه حتی اساس تامین انرژی کشور مبنی بر گاز طبیعی بوده و به گفته مسوولان دیسپاچینگ ملی، گاز بهطور متوسط در ایام پیک مصرف حدود ۸۶۰ میلیون متر مکعب گاز به شبکه سراسری تزریق میشود. این حجم ازمصرف در حالی صورت میگیرد که ایران چهارمین مصرفکننده بزرگ گاز دنیا بوده و هیچ تناسبی با سهم خود در اقتصاد دنیا ندارد. در حقیقت ایران به تنهایی بیش از دو برابر اتحادیه اروپا گاز مصرف میکند.
اما علت اصلی عدم سرمایهگذاری در بخش تولید برق توجیهناپذیری اقتصادی آن است که در نهایت منجر به ناترازی تولید و مصرف در برق شده است. عواملی همچون استخراج رمز ارز هم، که بارها مورد تاکید مقامات قرار گرفته است، از علل فرعی خاموشیهای اخیر است. حقیقت امر این است که میزان سرمایهگذاری برای ساخت نیروگاه بهصورت ارزی و با ارقام بالا است. از این رو تناسبی با درآمدهای ریالی و ناچیز ناشی از فروش برق در ایران ندارد. از طرفی نیروگاههای غیردولتی تولیدکننده برق امکان کسب درآمد ارزی ندارند و درآمد آنها به صورت ریالی است. به همین دلیل نیروگاهها در صورتی توانایی دریافت و بازپرداخت تسهیلات ارزی از محل صندوق توسعه ملی دارند که نوسانات نرخ ارز برای آنها پوشش داده شود. چراکه این نیروگاهها قادر به بازپرداخت وامهای خود با نرخ چند برابری ارز نیستند. البته قوانینی برای محافظت تولیدکنندگان و سرمایهگذاران از نوسانات ارزی در برنامههای توسعه اقتصادی طراحی و تدوین شده، اما متاسفانه تاکنون نتیجهای نداشته است.