ارزشگذاری انرژی، پیکسایی و راهکارهای پایدار
میانگین رشد ۱۰ ساله پیک برق در ایران، ۲/ ۵ درصد بوده است و بنابراین سالانه نیاز به احداث حدود ۵هزار مگاوات نیروگاه جدید وجود دارد، تا امکان تامین برق در پیک تابستان فراهم آید. سرمایهگذاری متناسب با این نیاز، علاوه بر احداث نیروگاه، شامل شبکههای فوق توزیع و انتقال متناظر نیز هست. قطعا یکی از گزینههای پیشرو بهعنوان جایگزین سیاست افزودن به ظرفیت نیروگاههای فسیلی موجود، توجه به بهرهوری انرژی و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر است. سرمایهگذاری در بهرهوری انرژی میتواند با هزینه سرمایهگذاری در بخش عرضه انرژی برای پوشش ایام پیک مصرف شبکه برق، مقایسه شود، زیرا معمولا هزینه سرمایهگذاری لازم برای بهرهوری انرژی از مقدار مشابه برای ایجاد ظرفیت تولید کمتر است؛ بهعلاوه هزینههای عملیاتی دیگر در مورد بهرهوری انرژی وجود نخواهد داشت. همچنین سرمایهگذاری در بخش بهرهوری انرژی بسیار سریع نیز به نتیجه میرسد و زمان بازگشت سرمایه کمتری دارد؛ به همین دلیل، صنعت خدمات انرژی در جهان، به سرعت در حال رشد است و مورد حمایت همهجانبه سیاستگذاران انرژی کشورهای در حال توسعه و صنعتی قرار دارد. به این ترتیب کلیه فعالیتهایی که در جهت کاهش تقاضا در ساعات اوج مصرف روزانه یا در روزهای اوج مصرف سالانه صورت میگیرد، در قالب مدیریت بار قابل طبقهبندی هستند. با مدیریت بار و هدایت انرژی به سمت مصرف بهینه علاوه بر پیشگیری از مصرف بیش از اندازه انرژیهای اولیه و جلوگیری از اتلاف سرمایههای ملی، تاثیر عمدهای در جهت کاهش آلودگیهای محیط زیست خواهد داشت. لزوم توجه به چنین سیاستی، محدود به دلایل ذکر شده نیست. «سناریوی وضع موجود» مساوی با معضلات عدیده اجتماعی، اقتصادی و به تدریج سیاسی خواهد بود. از این رو، کشورها اگر در کوتاهمدت نیمنگاهی به تامین برق از منابع فسیلی داشته باشند، در سیاست بلندمدت آنها چنین راهحلی بسیار کمفروغ است. توجه به عمر نیروگاههای موجود در ایران نشان میدهد ۳۵ درصد ظرفیت نیروگاهی کشور دارای عمر بیشتر از ۲۰ سال و حتی نیروگاههایی با قدمت بیش از ۳۰، ۴۰ و ۵۰ سال است. این نکته به معنای لزوم توجه جدیتر به تامین برق از سویی و تامین برق پاک(هماهنگ با نیازهای آتی و رویکردهای جهانی) از سوی دیگر است، چراکه متوسط طول عمر مفید نیروگاههای حرارتی ۳۰ سال بوده و هزینه احداث هر کیلووات نیروگاه سیکل ترکیبی، حدود ۶۰۰ یورو است. مطالعات نشان دادهاند که بهرهوری انرژی در ایران به دلیل پایینبودن قیمت انرژی برق و حاملهای انرژی مانند گاز طبیعی مغفول مانده است. این در حالی است که در کشورهای صنعتی با وجود آزاد بودن قیمت برق و گاز، دولتها به طرحهای بهینهسازی انرژی و تولید برق تجدیدپذیر و پاک یارانه میدهند. در نتیجه، چنین طرحهایی برای جذب سرمایه، جذابتر نیز میشوند. نکته قابل توجه دیگر این است که معمولا بخش زیادی از حمایت از بهرهوری انرژی و انرژیهای تجدیدپذیر به حمایت از فناوریهای نوظهور نیز اختصاص مییابد و توجه به موضوعات تحقیق و توسعهای، هزینههای اولیه اجرای پروژههای پایلوت و پذیرش بخشی از ریسکها و هزینهها نیز برای تثبیت موضوع نیاز است. این حمایت زمانی موجهتر جلوه میکند که دولتها ترجیح میدهند سرمایهگذاریها به راحتی بیشتری بتواند توسط بخش خصوصی (و حتی مردم عادی) دنبال شود و راهحل بیشتر معطوف به تولید برق در زمان پیک برق باشد و این همان ویژگی ذاتی نیروگاههای تجدیدپذیر است که میتوانند برق را در ظرفیتهای کاملا متنوع(از خانگی تا نیروگاهی و قابلیت سرمایهگذاریهای کوچک مردمی تا نیروگاهی بخشهای توانمندتر) تولید کند. نتایج مطالعات نشان میدهد با توجه به شرایط اقلیمی و شاخصهای فنی تابشی خورشیدی و بادی کشور، حدود ۷۰ درصد برق از نیروگاههای تجدیدپذیر در ماههای گرم سال تولید میشود که این موضوع انطباق زیادی با الگوی مصرف برق در کشور داشته و میتواند علاوه بر کمک به پیکسایی موجب کاهش حجم سرمایهگذاری کلان در شبکه برق به منظور پاسخگویی به توان مورد نیاز شبکه در ساعات پیک نیز شود. از اینرو، افزایش ﺳﻘﻒ منابع انرژی تجدیدپذیر در سبد انرژی کشور ضرورت توجه بیش از پیش به این مساله را میطلبد. کاهش هزینههای زیستمحیطی، صرفههای اقتصادی، ایجاد بستر مناسب برای تولید انرژی و توسعه پایدار، ایجاد بسترهای مناسب شغلی و سرمایهگذاری نتیجه برنامهریزی و حرکت به سوی انرژیهای تجدیدپذیر خواهد بود. از طرفی با دستیابی به تکنولوژی و دانش فنی مربوط به ساخت تجهیزات، نصب، بهرهبرداری و نگهداری از نیروگاههای مربوطه میتوان از فرصتهای مناسب سرمایهگذاری و اشتغالزایی در این بخش استفاده کرد و از پتانسیلهای فراوان آن بهره جست. بهرهوری انرژی را نیز میتوان با تولید برق تجدیدپذیر و پاک مقایسه کرد، با این تفاوت که تقاضای انرژی را کاهش داده و موجب عدم نیاز به احداث نیروگاههای جدید میشود. این موضوع با شاخصهای توسعه پایدار نیز بسیار همخوانی دارد و هر دو گزینه(بهرهوری و تولید برق تجدیدپذیر) را به اصلیترین روشهای تامین برق پایدار در سراسر دنیا تبدیل کرده است. در عین حال، آسان و تقریبا رایگانبودن سوختهای فسیلی در ایران، بهعنوان کشوری که بیشترین منابع فسیلی جهان را در اختیار دارد، میتواند سبب یک غفلت تاریخی از روشهای پایدار و سازگار با محیط زیست و حتی عدم توجه به ارزش واقعی منابع فسیلی باشد. دریغ است منابع فسیلی ما با قابلیتها و فرصتهای گوناگونی که در حال و آینده نصیب کشورمان میکنند، به سادهترین و ارزانترین روشها مورد مصرف قرار گیرند. حتی دمدستیترین روش، یعنی امکان مانور در بازارهای صادراتی منابع فسیلی، روش مقرون به صرفهتری از مصرف راحت آنها در نیروگاههایی با راندمانهای کنونی است. در کنار اینکه روشهای کنونی، با عدم اخذ قیمتهای واقعی از مصرفکنندگان، سبب تشویق به مصرف انرژی و بازدهیهای نابخردانه در صنایع ما شده و صنایعی مانند فلزات اساسی، هزینههای مصرف انرژی را به حساب سودهای خود شارژ میکنند؛ هزینهای که از جیب بخش انرژی ایران مانند صنعت برق و تبدیل انرژی و سبب دور شدن آنها از سرمایهگذاریهای مورد نیاز، به ویژه در راهکارهای بلندمدت بوده است.