چرا ایران از قافله انرژیهای نو عقب مانده است؟
موانع توسعه تجدیدپذیرها
هر چند طبق پیشبینی اکونومیست در سال ۲۰۲۰، مصرف جهانی تجدیدپذیرهای غیر برقآبی با رشد دو رقمی، ۴۱ درصد افزایش مییابد، اما شواهد حاکی است ایران از این کورس جا مانده. «اکونیرو» در مصاحبه با اکبر ادیبفر، بهدنبال چرایی سهم کمرنگ تجدیدپذیرها در تولید برق ایران رفته است. در این برنامه مسیر توسعه تجدیدپذیرها از نگاه رئیس هیاتمدیره انجمن انرژیهای تجدیدپذیر نشانهگذاری شده است.
به گزارش «دنیایاقتصاد»، اکبر ادیبفر، رئیس هیاتمدیره انجمن انرژیهای تجدیدپذیر ایران در پاسخ به اینکه آیا ما از قافله انرژیهای تجدیدپذیر در دنیا عقبافتاده یا مسیر را درست رفتهایم، گفت: انرژیهای تجدیدپذیر هفتگانه هستند و هر کشوری نسبت به توانایی و پتانسیلهایی که دارد باید از منابع خود استفاده کند. در یکی از مقالاتی که از سوی «مکنزی انرژی» ارائه شد، ۱۴۸ کشور مورد بررسی قرار گرفتهاند که مشخص میکند ۵۵ نوع انرژی وجود دارد و ۳۰ سکتور میتوانند آنها را مصرف کنند. در واقع یک مکعب ۴۰۰ تا ۵۰۰ قطعهای بهدست میآید که بهطور مثال مشخص میکند در ایران چه نوع انرژیهایی وجود دارد، چه نوع مصارفی تعریف شده است و در نهایت متناسب با این منابع انرژی، باید مصارف را مدیریت کرد. ادیبفر در ادامه افزود: ما در ایران پیکهای تابستانه داریم، در نتیجه با توجه به شرایط جغرافیایی و گرمای زیاد در کشور، مشخص است که بیشتر مصرف انرژی ما برای برودت هوا مورد استفاده قرار میگیرد. این در حالی است که در کشوری مانند ارمنستان که از ما سردسیرتر است، پیکهای زمستانه وجود دارد. بنابراین هر کشوری بنا به شرایط خود نوع مصرف انرژیاش را انتخاب میکند.
پتانسیلهای ایران
رئیس هیاتمدیره انجمن انرژیهای تجدیدپذیر ایران گفت: ایران کشوری پهناور است و در منطقه خشک و گرم قرار دارد. از سوی دیگر به خط استوا نزدیک هستیم و به همین دلیل در منطقهای قرار گرفتهایم که تابش آفتاب نسبتا خوبی دارد و میتوان گفت در طول سال ۳۰۰ روز آفتابی داریم. بنابراین میتوان نیروگاههای خورشیدی را از جنوبیترین نقطه ایران تا شمالیترین استانها گسترش و توسعه داد. او افزود: یکی از مزایای دیگر بهجز تابش خوب آفتاب در ایران، مناطقی است که دمای پایینی دارند و ارتفاعات بیشماری است که در کشور وجود دارد. قاعدتا ارتفاع هر چقدر بیشتر باشد به خورشید نزدیکتر هستید. مثلا تهران را در نظر بگیرید، بالای ۱۰۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا دارد، بنابراین نسبت به پنلی که میخواهد قرار بگیرد در سطح آبهای آزاد، به خورشید نزدیکتر است. ایران بهعنوان یک کشور خورشیدی هایلند شناخته میشود.
ادیبفر اظهار کرد: در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر اگر بخواهیم در مورد پتانسیلهای آن در ایران صحبت کنیم، باید گفت منبعی که بهوفور در ایران وجود دارد باد و خورشید است. از نظر اقتصادی نسبت به ۷ انرژی تجدیدپذیر دیگر در دنیا، باد و خورشید اقتصادیتر شدهاند؛ یعنی بهازای هر کیلووات ساعتبرقی که میخواهد تولید شود، میتوان با استفاده از این دو روش با هزینه کمتری برق تولید کرد. او ادامه داد: درست است که پتانسیلهای زیادی در زمینه نفت و گاز در کشور وجود دارد، اما خورشید هم داریم. از سوی دیگر بالغ بر ۶۰هزار مگاوات نیروگاه بادی میتواند در کشور نصب شود. اما سوال اینجاست که چرا نتوانستهایم از این پتانسیلها بهخوبی استفاده کنیم؟رئیس هیاتمدیره انجمن انرژیهای تجدیدپذیر ایران در اینباره گفت: پیشبینی مکنزی نشان میدهد تا سال ۲۰۳۵، ۵۰ درصد کل انرژیهای دنیا از انرژیهای تجدیدپذیر تامین خواهد شد؛ یعنی کمتر از ۱۵ سال دیگر. همچنین پیشبینیها نشان میدهد تا ۲۰۵۰، ۷۳ درصد از تامین انرژیها در کل دنیا از تجدیدپذیرها تغذیه میشود. این موضوع را باید در نظر داشت که بسیاری از کشورها پتانسیلهایی را که در ایران وجود دارد ندارند.ادیبفر در ادامه اظهار کرد: یک مقایسهای انجام شده که در نقاط مختلف، نیروگاههای بادی و خورشیدی نسبت به نیروگاههای حرارتی اقتصادیتر میشوند. هزینههای سوخت نیروگاههای حرارتی را اگر محاسبه کنید و بحث انتقال و بحثهای محیطزیستی را هم به آنها اضافه کنید، تقریبا قیمت سوختهای فسیلی ارزانتر است. ضمن اینکه نیروگاههای خورشیدی یک روند منفی در قیمت تمامشده پروژه دارند و سال به سال ارزانتر میشوند اما در نیروگاههای حرارتی تقریبا ثابت شده است و با توجه به اینکه تفکرات به سمت تجدیدپذیرها در حال حرکت است، شرکتها هزینههای کمتری خرج نیروگاههای حرارتی میکنند. بنابراین سرمایهگذاریها هم به سمت حوزه انرژیهای نو سوق پیدا کرده است.
چرا تجدید پذیرها توسعه نیافتند؟
ادیبفر گفت: تحریمها ۱۰۰ درصد تاثیرات خود را در بخش انرژیهای نو ایران گذاشتهاند. زمانی که شما روابطتان با دنیا قطع شود، منابع مالیتان محدود میشود، منابع تجهیزاتتان محدود میشود و منابع انسانیتان محدود میشود، بنابراین همه این مسائل نهتنها تجدیدپذیرها بلکه همه حوزههای اقتصادی را میتواند تحتتاثیر قرار دهد. البته از دیدگاه من سیاستهای داخلی تاثیراتش از تحریمها بیشتر است. او ادامه داد: زمانی که نرخ ارز جهش پیدا میکند، اتفاقی که میافتد این است که هزینههایی که برای پروژهها صرف میشود ارزی است، سادهترین چیز هم که بخواهیم بخریم مثل میلگرد، قیمت آن نسبت به ۶ ماه پیش بسیار متفاوت شده است، زیرا قیمت ارز افزایش پیدا کرده است. در این میان تعرفههای برق ما ریالی است. به این معنا که هزینههای ما یورویی است اما درآمدهای ما ریالی است. در نتیجه سیاستگذاری که نتواند این مطابقت را انجام دهد در کنار عدم ثبات اقتصادی اجازه نمیدهد سرمایهگذاری ورود کند. او ادامه داد: حال فرض کنید منابع هم تامین شد، اما قوانین و مقرراتی که در داخل نمیتواند با شرایط روز سرمایهگذاران مطابقت داده شود، دامنه مشکلات گستردهتر میشود.
مسیر رشد انرژیهای پاک
ادیبفر در مورد مسیرهایی که به توسعه انرژیهای پاک منتهی میشود، گفت: برای این کار باید جنبههای اقتصادی آن را در نظر گرفت. یعنی بگوییم هرکسی که میخواهد نیروگاه بزند چه قیمتی برایش تمام میشود، چه بازگشت سرمایهای باید برایش محقق شود که جوابگوی بانک و هزینههایش باشد و سودآوری هم برایش داشته باشد تا بتوانیم سرمایهگذاران را جذب کنیم. این حداقلها را که بهدست آوردیم، بعد قیمت تعرفهها بهدست میآید. بنابراین باید چرخه اقتصادی را در نظر داشت. او ادامه داد: اگر بخواهید قیاسی بین قیمت نیروگاه برقحرارتی با تجدیدپذیرها اتفاق بیفتد، باید قیمت بدون سوبسید آنها در نظر گرفته شود. اگر سوبسید داده نشود یک بودجه کلان در اختیار وزارت نیرو قرار میگیرد و بعد باید آن را هدایت کرد و افرادی که توانایی هم ندارند سازوکار سوبسیددهی به آنها هم مشخص شود. اشخاص باید قیمت تمامشده انرژیهای مصرفی خود را بدهند.