ساختار پیشنهادی برای بخش آب
الف) آسیبشناسی
مشکلات ساختاری مدیریتی در محورهای زیر خلاصه میشود:
۱- فقدان واحد سازمانی منسجم در سطح معاونت وزیر برای انجام وظایف تنظیمگری (Regulatory) و نظارتی امور آب و تبعات و آثار آن: سازمان تنظیم مقررات در بخش آب وزارت نیرو بهعنوان اصلیترین وظیفه حاکمیتی وجود ندارد. این سازمان باید کارآیی در مدیریت آب و سازگاری مقررات با سیاستهای ملی را تضمین کند. ساختار آن باید به گونهای باشد تا به همه ذینفعان و ذیمدخلان که بهواسطه اجرای طرحهای توسعه و مدیریت آب تحتتاثیر قرار گرفتهاند، اجازه حضور در تصمیمگیریها را دهد. در عین حال، سازمان تنظیمگری باید همگام با تغییر اولویتهای ملی، منطقهای و محلی اجازه تطبیق طرحها با شرایط جدید را داشته باشد تا جامعیت در تصمیمگیری شکل گیرد.
۲-مستقر نبودن مدیریت بههم پیوسته منابع آب کشور و تبعات ناشی از آن: از مهمترین نتایج منفی این موضوع میتوان به ناکارآمدی نظام تسهیم و تخصیص آب موجود؛ تعارض میان نهادها، شرکتها و سازمانهای ذیمدخل و ذینفع؛ انعطافناپذیری و عدمپویایی لازم برای مقابله با چالشهای فراروی مدیریت منابع آب؛ ناهمخوانی با نگرشهای بینالمللی در زمینه حکمرانی آب (یعنی اعمال تعادل در توزیع و تنظیم فعالیتها در سطوح مختلف اداری) که حکمرانی موثر در عرصه اصلاح و مهندسی سیستمهای تامین و توزیع آب (شامل سامانههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اداری) را تسهیل کند؛ تاثیر تحولات نامناسب در عرصههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیستمحیطی و امنیتی کشور بر مدیریت آب کشور؛ نادیده گرفتن سازمانهای محلی در تصمیمسازی و تصمیمگیری اشاره کرد. همچنین ساختار سازمان کار بخش آب وزارت نیرو اغلب بهصورت وظیفهای و ماموریتی تعریف شدهاند. این ساختارها برای مدیریت آب که اصولا باید براساس واحد هیدرولوژیکی حوضهها باشد، ناسازگار است. در عین حال، رویکرد مدیریت بههم پیوسته بهصورت فرآیندی در واحدهای سازمانی بخش آب نهادینه نشده است.
۳-نادیده گرفتن اصول و مبانی علمی لازم در طراحی و تدوین ساختار آب: درحالحاضر تفکیک روشنی از وظایف حاکمیتی و تصدیگری وجود ندارد. اشکال در پاسخگویی به مقامات سیاسی، اداری و مردم به لحاظ بوروکراسی پیچیده و اضافی؛ نامتناسب بودن تقسیم و توزیع فعالیتها و ماموریتها از دیگر چالشها است. از سوی دیگر، ساختار فعلی دارای وجوه بسیاری از موازی کاری در عرصه ستاد و شرکتهای مادر و شرکتهای زیرمجموعه است. عدمشفافیت نقش مدیریت استانها در مدیریت منابع آب و توسعه استانها با دو رویکرد ملی و حوضهای از دیگر مسائل است.
۴-نظاممند نبودن تشکیلات استانی و حوضهای امور آب و تبعات و آثار آن: ساختار شرکت مادرتخصصی مدیریت منابع آب از اتصال دو ساختار وظیفهای (معاونتهای طرح و توسعه و حفاظت و...) و حوضهای (دفاتر مدیریت حوضههای آبریز) تشکیل شده که بهصورت موازی عمل میکنند و فاقد ارتباط ارگانیک با یکدیگر هستند؛ بهگونهای که ترکیب فعلی آنها فاقد کارآیی و مزیتهای هر دو ساختار است. مدیریت آب با محیطی پویا، پیچیده و با ریسک بالا مواجه است بنابراین باید ساختار آن، الگویی متناسب با ماهیتش داشته باشد. ضعف اساسی در واحدهای مدیریت حوضهای و ارتباط ضعیف با مدیریتهای استانی و ملی؛ ناهمخوانی ساختار موجود با تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی کشور؛ ناهمخوانی حدود اختیارات، مسوولیتها و ساختارهای استانی و حوضهای آب با سایر دستگاهها و نهادهای مستقر در استان؛ نبود نظام تامین مالی مطمئن و پایدار؛ نظاممند و قانونمند نبودن وظایف، اختیارات و مسوولیتهای مدیریت آب در سطح استانی در زمینههای اجرایی، حقوقی، مالی و اداری از دیگر مسائل این بخش است.
ب) ساختار سازمانی پیشنهادی
ساختار باید شامل ظرفیت لازم برای ایجاد یک فرآیند جامع مبتنی بر یادگیری، تحلیل و مدیریت دانش بهمنظور ارتقای کارآیی آن باشد. سامانه نظارت و کنترل فعالیتهای بخشها و دستگاههای مختلف بهمنظور تضمین و هدایت فعالیتهای مختلف بهسوی هماهنگی مطلوب و ثمربخش. سازوکار هماهنگکننده قوی با پشتوانه قانونی مستحکم و نظارت مداوم باید ایجاد شود تا بتواند نظرات همه ذینفعان و ذیمدخلان بخشهای مختلف را به روش مناسبی در تصمیمگیریها اعمال کرده و سازگاری در تصمیمات و جامعیت فعالیتها را تضمین کند. روابط سازمانی بین واحدهای سازمانی استانی، حوضه آبریز و سطح ملی باید به گونهای تعریف شود تا به هم پیوستگی مدیریت آب با مدیریت محیطزیست، ارتباط نزدیک بین مدیریت منابع آب و برنامهریزی جامع منطقهای و طرح جامع آمایش سرزمین برقرار شود.
تجربیات جهانی نشان میدهد که برای کارآیی و عملکرد بهینه نهاد مدیریت آب دو نوع نهاد «تنظیمی - نظارتی» و دیگری نهاد «توسعهای- بهرهبرداری» پیشنهاد شده است. از جمله این پیشنهادها میتوان به سیاستگذاری و برنامهریزی، نظارت و ارزیابی برنامهها، فعالیتها و حسن اجرای قوانین، تسهیم و تخصیص آب در مقیاس کلان استانی بین حوضهای برای بخشهای مصرف، تهیه نظامنامهها و فرآیندهای مدیریت بههم پیوسته منابع آب با تاکید بر مدیریت تقاضا، قیمتگذاری و اصلاح تعرفه، استاندارد و نهادینهسازی رویهها، تضمین شرایط رقابت، تضمین کیفیت، مجوزهای ورود به بازار، وضع جرایم و تنبیهات در صورت عدم اجرای قوانین و مقررات، رفع اختلاف دعاوی بین شرکتها و بنگاهها، رسیدگی به شکایت بهرهبرداران و بنگاهها از بخش حاکمیتی آب و رسیدگی به شکایت بهرهبرداران از شرکتها و بنگاهها اشاره کرد.
ارسال نظر