ضرورت کاهش تلفات در صنعت برق

اهمیت این صنعت زمانی بیشتر هویدا می‌شود که بدانیم زنجیره تولید و فروش برق در بحث اشتغالزایی و درآمدزایی بسیار موثر بوده و از عوامل بالقوه در افزایش تولید ناخالص ملی محسوب می‌گردد. هرچند مقوله فرصت‌ها و ظرفیت‌های درآمدی صنعت برق بسیار گسترده و قابل ملاحظه است، اما هدف از این نوشتار توجه بیشتر به موضوع اتلاف برق است. تلفات محصولات تولید شده در صنایع مختلف خصوصا در هنگام توزیع و انتقال طبیعی، امری اجتناب‌ناپذیر است و اصلاح و کاهش این صدمات از موضوعات مهم هر بنگاه اقتصادی است. صنعت برق نیز از این قاعده مستثنی نبوده و می‌توان ادعا کرد که کاهش تلفات برق تاثیر مستقیم و قابل توجهی در افزایش بهره‌وری وکاهش هزینه‌ها دارد و همین عوامل می‌تواند انگیزه بزرگی برای ارائه راهکارهای عملیاتی در زمینه کاهش تلفات برق باشد. تلفات صنعت برق با دو نگرش فنی و غیرفنی قابل بررسی است. از دیدگاه غیرفنی عمده چالش‌های موجود در صنعت برق، از وجود نگرش «خدماتی» به جای نگرش “کالایی” شکل می‌گیرد. به همین دلیل بیشتر تحلیلگران انرژی ایراد وارد بر نظام قیمت‌گذاری را معلول همین دیدگاه می‌دانند و معتقدند مادامی که صنعت برق به سمت واقعی شدن قیمت‌ها و حذف تکلیف و دستور در حوزه قیمت‌گذاری پیش نرود، عملا دسترسی به اهدافی مانند افزایش بهره‌وری از طریق کاهش تلفات میسر نخواهد بود، چرا که شکاف قیمتی بین قیمت تمام شده‌ برق و قیمت فروش آن انگیزه اقتصادی لازم را برای کاهش تلفات برق از بین می‌برد.

از دیدگاه فنی، بیشترین اتلاف انرژی در صنعت برق در بخش انتقال و توزیع اتفاق می افتد. طبق شواهد موجود بخش عمده‌ای از این تلفات به دلیل فرسودگی شبکه توزیع که احداث آن به چند دهه قبل باز می‌گردد، روی می دهد چرا که این شبکه متناسب با تغییر الگوی مصرف، اصلاح نشده است. یکی دیگر از عوامل افزایش میزان تلفات را نیز می‌توان مسافت انتقال برق دانست. خطوط طولانی برق علاوه بر افت فشار موجب افزایش انشعابات غیرمجاز می‌شود؛ از این رو هر چه فاصله احداث نیروگاه تا محل مصرف کم باشد، می‌توان به کاهش تلفات نیز امیدوارتر بود. تفاوت سطح ولتاژ در پست‌های برق و همچنین زیاد بودن ارتفاع خطوط انتقال و پست‌های فشار قوی که موجب افت سطح ولتاژ و افزایش سطح جریان برق می‌شود نیز از دیگر عوامل فنی اتلاف برق شبکه توزیع و انتقال است.

بررسی مجموعه اقدامات انجام شده توسط مجموعه وزارت نیرو در دولت یازدهم و دوازدهم در راستای کاهش تلفات برق به ویژه در شبکه توزیع نشان از توفیق و پیشرفت نسبی در اهداف تعیین شده دارد، به‌طوری‌که بر اساس آمار منتشره، رقم تلفات شبکه توزیع از ۱۵.۲ درصد در پایان سال ۱۳۹۱ به رقم تقریبی ۱۰.۷۹ درصد در پایان سال ۱۳۹۶ کاهش یافته است. البته در این آمار تلفات شبکه فوق توزیع و انتقال برق دیده نشده است که به طور متوسط در سال‌های اخیر سالانه رقمی حدود ۳درصد بوده است. با این وجود در حوزه کاهش تلفات در قیاس با استانداردهای جهانی کماکان فاصله زیادی وجود دارد.

 از عمده فعالیت‌های انجام شده در حوزه فنی به منظور کاهش تلفات در سال‌های اخیر می‌توان به مواردی همچون اصلاح شبکه فرسوده، رفع انشعابات غیر مجاز و نصب کنتورهای هوشمند اشاره کرد که در مجموع با توجه به بضاعت موجود؛ عملکرد وزارت نیرو طی این مدت نسبتا قابل قبول بوده و توانسته کمبود سرمایه‌گذاری در احداث نیروگاه های جدید که مانع ارتقای ظرفیت تولید در شبکه برق شده را تا حدودی جبران کند.

انجام یک محاسبه ساده با توجه به آمار موجود کمک زیادی به درک بهتر اهمیت کاهش تلفات می‌کند. طبق آخرین داده‌های وزارت نیرو ظرفیت اسمی نیروگاه‌های کشور تا پایان مهر ماه سال جاری معادل ۷۹ هزار و ۶۶۵ مگاوات است. از سوی دیگر همان‌طور که قبلا اشاره شد سالانه بیش از ۱۰ درصد از برق تولیدی در بخش‌های مختلف صنعت تلف می‌شود، بنابراین کاهش هر یک درصد از آن برابر حفظ تقریباً ۷۹۰ مگاوات از ظرفیت اسمی نیروگاهی کشور است. هرچند حذف کامل تلفات از شبکه تقریبا محال و غیرممکن خواهد بود، اما در صورت کاهش و به حداقل رساندن آن قطعا صرفه اقتصادی قابل ملاحظه‌ای را (تقریبا معادل هزینه ساخت حداقل یک نیروگاه جدید) در پی خواهد داشت. ضمن آنکه هزینه‌های اجتناب‌ناپذیر دیگری مانند هزینه‌های زیست محیطی که موجب افزایش هزینه احداث نیروگاه‌ها می‌شود نیز مرتفع خواهد شد.

در پایان اینکه اهمیت کاهش تلفات در صنعت برق بر کسی پوشیده نیست و موفقیت در آن نیازمند همت و کوشش همه جانبه است. در حوزه فنی استفاده از تجربیات کشورهای موفق در به حداقل رساندن تلفات نیز حتما مفید فایده خواهد بود. به طور مثال در این راستا می‌توان به اقداماتی از قبیل جایگزینی شبکه‌های فشار متوسط، بکارگیری سیستم‌های اتوماسیون شبکه توزیع، بکارگیری پست‌های چند طبقه، کیوسکی و تونل‌های زیرزمینی جهت انتقال انرژی الکتریکی درون محدوده شهری و در نهایت استفاده هرچه بیشتر از انرژهای تجدیدپذیر اشاره کرد. در حوزه غیرفنی نیز تغییر نحوه مالکیت در حوزه توزیع و انتقال برق به سمت خصوصی‌سازی در مرحله نخست و سپس استفاده از سرمایه بخش خصوصی جهت بروزرسانی و توسعه شبکه و تجهیزات این بخش می‌تواند مورد توجه قرار گیرد که البته تحقق این مهم نیازمند حمایت‌های بیشتری از جانب قانون‌گذارن وسیاست‌گذاران صنعت است. از جمله قوانین و مشوق‌هایی مفیدی که در راستای ترغیب و جذب بخش خصوصی به سرمایه‌گذاری در حوزه کاهش تلفات تصویب گردیده می‌توان به بند «ز» ماده ۱۳۳ قانون پنجم توسعه اشاره کرد که بر اساس آن چنانچه بخش خصوصی بتواند تلفات انرژی را در شبکه انتقال و توزیع کاهش دهد، وزارت نیرو نیز موظف است نسبت به خرید انرژی بازیافت شده بر اساس قیمت مصوب شورای اقتصاد اقدام یا مجوز صادرات به همان میزان را صادر کند.