تعقیب و گریز هزینه و قیمت نفت در سه حوزه نشان میدهد
خاورمیانه آخرین بازنده افت طلای سیاه
نفت و پتروشیمی: افت شدید قیمت نفت در ۱۷ ماه گذشته بزرگترین مشکلات را برای شرکتهای نفتی جهان به وجود آورده است. کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، آمریکا و سایر نقاط تولیدکننده نفت اعم از نفت طبیعی یا نفت حاصل از منابع شیل همگی از کاهش شدید بهای نفت و افت سرمایهگذاریها در مناطق مختلف متاثر هستند. در این میان یک بررسی نشان میدهد ایران و کشورهای منطقه خاورمیانه به دلیل هزینههای پایین تولید و استخراج نفت کمترین آسیب را در قیمتهای فعلی میبینند و این در حالی است که زیان ناشی از این موضوع در سایر نقاط جهان بالاتر است.
نفت و پتروشیمی: افت شدید قیمت نفت در ۱۷ ماه گذشته بزرگترین مشکلات را برای شرکتهای نفتی جهان به وجود آورده است. کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، آمریکا و سایر نقاط تولیدکننده نفت اعم از نفت طبیعی یا نفت حاصل از منابع شیل همگی از کاهش شدید بهای نفت و افت سرمایهگذاریها در مناطق مختلف متاثر هستند. در این میان یک بررسی نشان میدهد ایران و کشورهای منطقه خاورمیانه به دلیل هزینههای پایین تولید و استخراج نفت کمترین آسیب را در قیمتهای فعلی میبینند و این در حالی است که زیان ناشی از این موضوع در سایر نقاط جهان بالاتر است.
هادی الویری، تحلیلگر مالی و اقتصادسنجی نفت و گاز در شرکت OMV در این بررسی ابتدا با اشاره به آنکه چیزی که تولیدکنندگان طلای سیاه را از خودروسازان که این روزها با استفاده از ابزارهای مختلف به تنظیم فروش و بازار خود میپردازند متمایز میکند، ناتوانی شرکتهای نفتی در تاثیرگذاری بر قیمت محصولاتشان (چه رسد به تعیین) است. در حالی که خودروسازان (یا اکثر صنایع دیگر) قادرند درخصوص قیمت کالا یا خدماتشان راهبرد و تصمیمی داشته باشند، برای نفتیها، فقدان چنین امکانی به آن معنا است که اصلیترین اهرم مدیریت سوددهی - به خصوص در شرایط نفت ارزان - نظارت بر هزینه تولید است.
به عقیده وی در میان عوامل موثر بر هزینه نفت، شرایط جغرافیایی یکی از مهمترین تاثیرات را داشته و بهطور کلی، میادین واقع در خشکی، با عمق کمتر از سطح زمین و بهرهمند از ذخایر گسترده در مقایسه با میادین دریایی با عمق زیاد و با فاصله زیاد از بازارهای هدف یا با حجم ذخایر محدود، نیازمند هزینه کمتری برای اکتشاف، توسعه و تولید هستند. بنابراین، با قیمت محصول نهایی برابر و گستردگی طیف شیوههای اکتشاف و بهرهبرداری از منابع نفت و گاز در اقصی نقاط جهان با هزینههای گوناگون، بسیاری از طرحهای در دست سرمایهگذاری با ساختار هزینه و قیمت فعلی زیانده هستند. نمودار همراه نشانگر قیمت نفت حداقلی موردنیاز (با احتساب هزینه پول ۱۰ درصد) برای سرشکن بودن (زیانده نبودن) سه گروه از پروژههای جدید نفت و گاز در سراسر دنیا است که در فاصله سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰ در دست سرمایهگذاری هستند.
به تحلیل وی در انتهای سمت چپ این منحنی، نفت ارزان خاورمیانه با قیمتهای کنونی همچنان از حاشیه امن سوددهی مناسبی برخوردار است، در حالی که در دیگر انتها، توسعه و تولید نفت در ونزوئلا یا میادین آبهای عمیق خلیج مکزیک و دریای شمال نروژ و بریتانیا برای زیانده نبودن با ساختار هزینه فعلی، نیازمند نفت ۹۰ تا ۱۰۰ دلار هستند. عراق با وجود بهرهمندی از ذخایر عظیم نفتی، به دلیل شرایط بیثبات امنیتی و هزینههای مربوطه در این زمینه، عضو استثنای اوپک است که در سمت راست این منحنی قرار دارد. الویری معتقد است در چنین شرایطی، حجم عظیمی از طرحهای اکتشافی و پیش توسعهای به دو دلیل به تعویق میافتند. اول اینکه بسیاری از این طرحها اقتصادی نبوده (نیاز به قیمت نفت بالاتر از خط سبز) و توانایی عبور از سد کمیتههای تصویب بودجه را ندارند و دوم آنکه شرکتهای نفتی با توجه به کمبود نقدینگی متاثر از سقوط قیمت نفت، فاقد سرمایه لازم برای تامین مالی این پروژهها هستند. وی در ادامه این تحلیل با تاکید بر اینکه عدم بهرهبرداری از این طرحهای پرهزینه، از یکسو شرکتهای نفتی را با بحران سوددهی و کاهش تولید نقدینگی روبهرو کرده و از سوی دیگر، در میانمدت و دراز مدت، بازار نفت بینالمللی را با خطر فقدان ظرفیت عرضه کافی برای پاسخگویی به تقاضای سالهای آینده مواجه خواهد ساخت، میافزاید: از آن رو که شرکتهای بینالمللی نفتی با دشواریهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی (مخاطرات روی زمینی) در بسیاری از کشورهای بهرهمند از ذخایر گسترده نفت مواجه هستند، روند جست و جو و تولید نفت در مناطق سخت جغرافیایی و فنی (مخاطرات زیر زمینی)، در دراز مدت ناگزیر ادامه خواهد داشت.
این بررسی نشان میدهد تولیدکنندگان بیش از آنکه با قیمت ارزان فعلی نفت دست به گریبان باشند، درگیر پیش بینی مدت زمان بقای نفت ارزان و نوسانات آتی قیمت هستند. پروژههای نفت و گاز عمدتا به سرمایهگذاری هنگفت نیاز دارند و بازدهی مقبول این هزینه عظیم فعلی، در گرو تولید و فروش منابع با قیمت سودبخش در طول ۳۰ تا ۲۰ سال آینده است. وی میافزاید: در راستای اقتصادی کردن طرحها با قیمتهای کنونی، کاهش هزینههای سرمایهگذاری مورد هدف کارفرمایان نفتی قرار میگیرد و از آن رو که مخارج سرمایهای از لحاظ زمان بندی هزینه کردن (در مقایسه با هزینههای عملیاتی یا مالیاتی) بیشترین تاثیر را روی ارزش فعلی طرح دارد، مهمترین اهرم جهت ارزش افزایی پروژه محسوب میشوند. بازبینی در شیوه مهندسی و توسعه میدان، مذاکره برای کاهش نرخ اجاره روزانه سکوهای حفاری، کاهش هزینه نیروی کار و بهینهسازی عملیاتی از طریق متمرکزسازی مدیریت طرحها، از مهمترین شیوههای این راهبرد هستند. وی در ادامه با اشاره به اینکه در برخی مناطق مثل روسیه، تضعیف پول ملی در برابر دلار نیز به کاهش هزینه طرحها کمک خواهد کرد، میگوید: کارفرمایان امیدوارند با شیوههایی از این قبیل، منابع سرمایهگذاری طرحهایشان را ۲۰ تا ۳۰ درصد کاهش دهند. بهعنوان مثال، شرکای فعال در میدان Rosebank در عمق ۱۱۰۰ متری دریای شمال، هزینه سرمایهگذاری آن را در طول یک سال و نیم گذشته از حدود ۱۱ میلیارد دلار به حدود ۸ میلیارد دلار کاهش دادهاند.
الویری در بخش دیگر این بررسی اشاره میکند که در بخش هزینههای عملیاتی نیز (که بیشتر زیر ذرهبین پروژههای در حال تولید هستند) کارفرمایان از روشهایی همچون پایین آوردن قیمت اجاره هلیکوپتر برای میادین دریایی، کاهش نرخ تجهیزات تعمیراتی و خدمات تغذیهای کارکنان بهره میبرند. در بخش سیاستهای مالیاتی نفت و گاز، لابیهای گستردهای برای تسهیل قوانین، جهت کمک به سوددهی طرحهای زیان ده انجام پذیرفته است. بهعنوان مثال دولت بریتانیا برای جلوگیری از خشک شدن سرمایهگذاری در دریای شمال، نرخ مالیات بر سود نفتیها را کاهش داده و مشوقهای دیگر مالیاتی را معرفی کرده است. تحلیلگر مالی و اقتصاد سنجی نفت و گاز در OMV میگوید: با وجود تمام این راهکارها، تولیدکنندگان باید کمربندها را سفت کرده و برای ماندگاری دوران سخت نفت ارزان تا یکی دو سال آینده آماده شوند. انتظار بازار بر آن است که پس از یک دوره کاهش سرمایهگذاری و عرضه و با فرض افزایش رشد اقتصادی و تقاضا، از سال ۲۰۱۷-۲۰۱۶ قیمت نفت مجددا سیر صعودی خود را تکرار خواهد کرد.
وی در رابطه با کشورمان میافزاید: در ایران البته، با بهره مندی از ذخایر عظیم هیدروکربنی و به سبب آنکه حدود ۷۰ درصد از نفت کشورمان از میادین خشکی تولید میشود، هزینه توسعه و تولید نفت بهطور چشمگیری پایینتر از میانگین دنیا است. هرچند هزینه تولید در بین میادین عمدتا نفتی یا گازی و خشکی یا دریایی متفاوت بوده و طیفی از قیمت سرشکن نفت یک دلار بر بشکه برای میادین مسجد سلیمان تا قیمت سرشکن ۱۵ دلار بر هر بشکه (آمار وودمک ۹۴) برای میدان شمال آزادگان را پوشش میدهد. بنابراین به نظر نمیآید میادین نفت و گاز ایران با سقوط قیمتهای جهانی اخیر، از لحاظ سوددهی دچار مشکل عمدهای باشند. بلکه سقوط قیمت نفت میتواند بهعنوان یک فرصت تلقی شده و منجر به هجوم سرمایههای سرگردان و ناامید از طرحهای زیان ده و پر هزینه، به سمت صنعت نفت به نسبت کم هزینه و نیازمند به سرمایه ایران شود.
ارسال نظر