کاهش قیمت به نفع کدام گروه است: تولیدکننده یا مصرفکننده؟
جدال دو سر باخت بازیگران نفتی
نفت و پتروشیمی - عارفه مشایخی: میزان تقاضای نفت و قیمت آن در بازارهای جهانی مسالهای است که همواره ذهن فعالان اقتصادی را درگیر خود کرده و این حساسیت باعث شده که با توجه به افت قیمت نفت شاهد تخمینها و پیشبینیهای متعددی از سوی سازمانهای مختلف در این رابطه باشیم. بررسی نظرات و دیدگاههای متعدد اقتصادی درباره پیشبینی قیمت نفت در سالهای آینده نشانگر این است که شاخصهای اقتصادی به آرامی در حال حرکتند و بازار نفت بهعنوان یک مولفه تاثیرگذار و تاثیرپذیر هم حرکتی متناسب را با موجی آرام در پیش خواهد گرفت.
نفت و پتروشیمی - عارفه مشایخی: میزان تقاضای نفت و قیمت آن در بازارهای جهانی مسالهای است که همواره ذهن فعالان اقتصادی را درگیر خود کرده و این حساسیت باعث شده که با توجه به افت قیمت نفت شاهد تخمینها و پیشبینیهای متعددی از سوی سازمانهای مختلف در این رابطه باشیم. بررسی نظرات و دیدگاههای متعدد اقتصادی درباره پیشبینی قیمت نفت در سالهای آینده نشانگر این است که شاخصهای اقتصادی به آرامی در حال حرکتند و بازار نفت بهعنوان یک مولفه تاثیرگذار و تاثیرپذیر هم حرکتی متناسب را با موجی آرام در پیش خواهد گرفت.
در این بین دیدی که در یک سال و نیم گذشته شکل گرفته تقابل اوپک در برابر نفت شیل است؛ تقابلی که تا پیش از این به نظر میرسید به نفع اوپک و به ویژه عربستان پیش خواهد رفت اما حقایق نشان میدهند اینگونه نشده است. بررسیهای جهانی نشان میدهند کاهش قیمت نفت خام که در نتیجه مازاد عرضه این محصول در بازارهای جهانی آغاز و با سیاست عربستان تقویت شد علاوه بر آنکه سودی را برای تولیدکنندگان این محصول به همراه نداشته حتی مصرفکنندگان را نیز به رفاه بالاتری نرسانده است. به عبارت دیگر بازی دو سر باخت اوپک تنها نتیجه باخت دو گروه را نشان میدهد.
اوپک ۱۷ ماه است که جنگ قیمتها را در مقابل آمریکا و نفت شیل آغاز کرده است و در شرایط کنونی قیمت جهانی نفت به نزدیکی ۴۰ دلار برای هر بشکه در هفته قبل سقوط کرده است. این امر برای اعضای اوپک نگرانکننده است و به نظر میرسد اعضا باید برای به تعادل رساندن بودجههای خود فکری بکنند. علاوه بر این به نظر میرسد فعالان بازار نفت اغلب نگران افتهای بیشتر قیمت هستند چراکه اگر قیمتها در ارقام کنونی آن تثبیت شود باز هم میتوان از اهرمهای مالی دیگر برای کنترل اوضاع بودجهای آنها مدد گرفت. با این حال نشانههایی از احتمال نرمش کشورهای عضو اوپک در ماه دسامبر دیده میشود.
در برابر همه اینها، شیل اویلهای ایالات متحده آمریکا کم و بیش جایگاه خود را نگه داشته است. بنا بر گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا ( EIA) تولیدات نفت آمریکا از ۹.۶ میلیون بشکه در روز در ماه آوریل به ۹.۱ میلیون بشکه در روز در ماه اکتبر رسیده است. اداره اطلاعات انرژی آمریکا میپندارد در سال آینده، تولیدات آمریکا به زیر ۸.۸ میلیون بشکه در روز سقوط کند که حدود ۴ میلیون این رقم را نفت شیل تشکیل میدهد.
به عقیده آژانس بینالمللی انرژی هنوز هم مشکلاتی در فرآیند تولید شیل نفت آمریکا وجود دارد. مبنای آژانس بینالمللی انرژی برای سوددهی این فرآیند تولید نفت در دهه آینده در رقمی حدود ۸۰ دلار گزارش شده است و کارشناسان معتقدند با این قیمت نفت که قیمتی دور از دسترس نیست فعالیت شیلهای نفتی متوقف نخواهد شد. با این حال در مقابل، یک نگرش ۵۰ دلاری برای بهای نفت خام نیز وجود دارد. بر اساس این نگرش اگر شیل مخالف پیشبینی آژانس در قیمتهای کنونی نیز قادر به حفظ سطح تولید خود باشد و در عین حال اوپک با رهبری عربستان به کار خود ادامه دهد قیمت تا پایان دهه در حدود ۵۰ دلار میماند و هیچ راه فراری برای این مساله وجود ندارد.
مسالهای که در این میان وجود دارد این است که برای ۱۷ ماه گذشته نفت به راه خود رفته و نسبت به هیچ کدام از عوامل قیمت، عرضه و هزینه حفاری، واکنش خاصی از خود نشان نداده و مقاومت ایالات متحده آمریکا در برابر جنگ قیمتی اعراب در این مدت جالب توجه بوده است. این موضوع حکایت از میل بالای ثبات در بازار جهانی نفت در سالهای باقیمانده تا ۲۰۲۰ دارد.
کارشناسان معتقدند قیمتهای پایین بازتابی از عرضه بیش از حد نفت است؛ علاوه بر این رقابت فزایندهای با هدف کسب بیشتر سهم بازار میان اعضای اوپک و روسیه شکل گرفته است. اعضای اوپک و در رأس آنها عربستان به دنبال آن هستند که سهم روسیه را در قاره اروپا از آن خود کنند اما روسیه اجازه چنین اقدامی را نخواهد داد. این در حالی است که در این شرایط تولیدات شیل هر چند روندی کاهشی را دنبال میکنند اما هنوز هم انعطافپذیر هستند و به عقیده کارشناسان میتوانند در برابر قیمتهای فعلی به کار خود ادامه دهند.
به عقیده آنها در صورتی که قیمت نفت شیل تنها بتواند یک دلار سود شرکتهای تولیدکننده رادر هر بشکه تامین کند باز هم آنها به تولید خود ادامه خواهند داد و این موضوع در ساختار هزینهای این شرکتها نهفته است بهطوریکه غالب هزینههای این شرکتها را هزینههای ثابت تشکیل میدهند و عملیاتی شدن این هزینهها در سالهای قبل صورت گرفته و در حال حاضر با اندکی هزینههای متغیر استحصال نفت از این میادین انجام میشود.
در این میان آمریکا را باید یکی از بزرگترین مصرفکنندگان نفت و فرآوردههای نفتی دنیا دانست. آیا این کشور در مدت اخیر به مدد رکود جهانی در نفت و جدال کشورهای مختلف بازیگر در این حوزه توانسته هزینههای زندگی را کاهش دهد؟ منطقا با توجه به اثر بالای بهای بنزین و سایر سوختهای موجود این کشور به متعادل شدن بهای انرژی رسیده و این موضوع در انگلستان نیز مشهود است. اما آیا این تحلیل صحیح است؟
اقتصاددان ارشد ABN AMRO ماریترا کبرس در گزارشی به بررسی این موضوع میپردازد. به عقیده وی، فرض بر این است که مخارج مصرفکننده با پسانداز حاصل از کاهش قیمت فرآوردههای نفتی به شکلی متناسب افزایش یابد. این حالت در زمانی اتفاق میافتد که مردم بهطور کلی برای کاهش قرض یا پسانداز از پول نقد مازاد استفاده کنند. مورد دوم این است که اقتصاددانان فرض میکنند که صنعت به سرعت از مزایای کاهش هزینههای سوخت و حمل و نقل استفاده خواهد کرد اما بررسی تولیدات صنعتی این موضوع را نیز تایید نمیکند.
کبرس استدلال میکند که هزینههای مصرفکننده به اندازه ۶/ ۰ درصد رشد کرده و این در حالی است که انتظار میرفت کاهش هزینهای معادل ۳/ ۰ درصد را شاهد باشیم. در این اوضاع برخی کشورها طبق آمارها ثروتهای باد آوردهای را به دست آورده و برخی دیگر طبق آمار ثروتهایی را از دست دادهاند. رویترز در این رابطه به این نکته اشاره میکند که نفت خام از بعد قیمتی محدود شده و به محدوده زیر ۵۰ دلار برای هر بشکه رسیده و ریشهای طولانی و مزمن را در بحرانهای مالی به وجود آورده است.
ارسال نظر