گروه نفت و پتروشیمی، عارفه مشایخی: ریزش شدید بهای نفت در یک و نیم سال اخیر موازنه‌های بازار نفت را تغییر داده است به‌طوری‌که کارشناسان معتقدند در حال حاضر آمریکا، عربستان، روسیه و چین به نسبت‌های مختلف تاثیرات متفاوتی را بر بازار این محصول به عهده دارند. بررسی‌ها نشان می‌دهند کاهش وابستگی ایالات متحده به نفت خاورمیانه و افت واردات نفت از این منطقه از یک طرف بر بازار کشورهای این منطقه حساس فشار وارد می‌کند و از طرف دیگر توسعه نفتی در این کشور که باعث می‌شود ایالات متحده حتی به یک صادرکننده نفت تبدیل شود، از سوی دیگر دو عامل مهم برای نقش‌آفرینی آمریکا در بازار نفت به‌شمار می‌روند.


به عقیده کارشناسان جهانی نفت، اینکه توسعه تولید نفت شیل توانسته تا حد زیادی وابستگی این کشور به نفت را کاهش دهد، موضوع مهمی است و بر این اساس می‌توان تغییرات در تعداد دکل‌های نفتی را موضوعی موقتی دانست. به عقیده آنها به‌رغم کاهش تعداد دکل‌های حفاری در این کشور هنوز تمرکز اصلی سرمایه‌گذاران به نفت شیل بوده و این مساله نشان می‌دهد آمریکا دست از سر شیل برنخواهد داشت. با این حال موضوع بسیار مهم برای تداوم حیات میادین شیل که هزینه‌های بالاتری نسبت به سوخت‌های فسیلی دارند در گرو تثبیت قیمت‌ها در بازار جهانی نفت است؛ موضوعی که به نظر می‌رسد بتوان بر اساس آن بهای 70 دلار را تا سال 2017 برای آن متصور بود. بدون شک ایالات متحده آمریکا قطب مهمی برای بازار جهانی نفت است. شیل آمریکا باعث ایجاد توازن نهایی در بازارهای جهانی نفت می‌شود و نرخ بالای افت سرمایه‌گذاری در شیل، تثبیت استخراج از چاه‌های شیل و حاکم شدن تولیدکنندگان مستقل آمریکا در بازار را عملا تضمین می‌کند با این حال این سوال مطرح می‌شود که آیا شاهد خروج تولیدکنندگان شیل از دوره بازی خواهیم بود یا خیر؟


تولید نفت آمریکا در حدود ۹ میلیون بشکه در روز را شامل می‌شود که از بالاترین ارقام تولید در جهان است. با این حال کشورهای غیر‌اوپک به استثنای ایالات متحده آمریکا ۴۴ میلیون بشکه نفت در روز (نیمی از عرضه جهان) را تولید می‌کنند و افزایش تولید آمریکا می‌تواند این موازنه را به سرعت تغییر داده و سهم کشورهای غیرعضو را به سرعت کاهش دهد چراکه در این صورت ورود نفت ایالات‌متحده به بازارهای جهانی مازاد عرضه موجود را به‌شدت تقویت می‌کند. در حال حاضر بیش از ۶۰ درصد از دکل‌های نفتی شیل در ایالات متحده از ادامه فعالیت بازمانده‌اند و این موضوع فعلا و به‌صورت موقت می‌تواند در کاهش تولید و تاخیر در خودکفایی نفتی آمریکا خلل ایجاد کند. کارشناسان جهانی در عین حال معتقدند برآورد از بازار جهانی نفت در این بین موضوع مهمی است. به عقیده آنها گزارش‌هایی که منتشر می‌شوند اغلب با تاخیر زمانی به دست پردازشگران اطلاعات می‌رسد. به این ترتیب برخی خطاهای محاسبه در برآوردهای بازار در آینده وجود دارد، اما روند تغییرات تولید در ایالات متحده تا حد زیادی نگران‌کننده است. در طرف دیگر عربستان قرار دارد. این کشور قدرتمند نفتی خلیج‌فارس که سطح تولید خود را به بیش از ۱۰ میلیون بشکه در روز رسانده در حال حاضر نقش برجسته‌ای در تخریب بازار نفت دارد. کارشناسان می‌گویند این کشور چاره‌ای ندارد جز اینکه دست به دامان قیمت‌های پایین شده و زیان ناشی از این اقدام را به جان بخرد اما در طرف دیگر فشار هزینه‌های این کشور در نبود درآمدهای گذشته محسوس است. در چنین شرایطی کارشناسان بازار نفت با اشاره به برخی شواهد رفتاری معتقدند عربستان به زودی تسلیم خواهد شد و این امر باعث می‌شود ارتقای سطح قیمت‌های نفت تا ۷۰ دلار با مانعی سرسخت به نام عربستان در مقایسه با گذشته روبه‌رو‌ نباشد. در این میان آمارها نشان می‌دهند این کشور در نظر دارد مانع توسعه طرح‌های نفتی در ایران و عراق شود تا از اتحاد این دو کشور برای به دست گرفتن نبض بازار نفت بکاهد. در شرایط فعلی ایران و عراق می‌توانند روی هم رفته به شرط توسعه میادین نفتی خود حدود ۱۰ میلیون بشکه در روز نفت تولید کنند. این بدان معنا است که در صورت رشد سرمایه‌گذاری‌ها در ایران از یک طرف که باعث می‌شود تولید به ۵/ ۴ تا ۵ میلیون بشکه در روز برسد در کنار برنامه‌های عراق که البته زیر رگبار داعش قرار دارد می‌تواند امنیت خاطر عربستان را به خطر بیندازد.


به این ترتیب نقش بازدارندگی عربستان هنوز قوی است ولی انتظار بازگشت به منطق در رفتار این کشور دیده می‌شود. سومین کشور قدرتمند در زمینه بازار نفت که قادر است بازی را بر هم بزند، روسیه است. این کشور که بالاترین میزان تولید را در بین کشورهای غیرعضو دارد به دنبال دستیابی به بازارهای جدید برای خود است. این در حالی است که این موضوع از منظر کشورهای عضو اوپک نوعی فرصت طلبی برای این کشور است؛ نوعی فرصت طلبی تا بر اساس آن بتواند میزان تولید خود را افزایش داده یا از منابع غنی و ذخایر عجیب خود بهره برداری کند. با این حال روسیه مهم‌ترین‌ شریک ایران در منطقه است و این موضوع اهمیت روسیه را بیش از پیش گوشزد می‌کند. در حال حاضر وزیر انرژی روسیه با کناره‌گیری از اقدام مشترک کشورهای عضو و غیرعضو اوپک در تلاش است نقش خود را اولا در بازار جهانی نفت و ثانیا در برابر کشورهای عضو اوپک نشان دهد. نوواک و پوتین هر دو معتقدند عامل افزایش عرضه در بازار نفت روسیه نیست و این موضوع که ظاهری درست دارد افکار عمومی را متقاعد کرده است. در این میان باید به جنگ آشکاری که بین عربستان و روسیه آغاز شده اشاره کنیم. این دو کشور در حال حاضر بر سر دو موضوع با یکدیگر اختلاف نظر دارند؛ نخست دستیابی به بازارهای اروپا توسط روسیه که ابزار عربستان را درگیر می‌کند و دوم تخفیف‌های قیمتی عربستان که می‌تواند به یک جنگ قیمتی و افت همزمان قیمت نفت منتهی شود. با این حال اهداف سیاسی نیز وجود دارد. قدرت چین به‌عنوان چهارمین بازیگر را نباید در نظر نگیریم. این کشور اولا یکی از تولیدکنندگان مهم نفت جهان است و تا حدود 4 میلیون بشکه در روز نفت تولید می‌کند. چین در عین حال بزرگترین مصرف‌کننده نفت نیز محسوب می‌شود و این به معنای اثر مضاعف آن در بازار جهانی است. در شرایط فعلی نیز به رغم افت رشد اقتصادی در این کشور و دورنمای منفی برای اقتصاد غول زرد اما هنوز چین یکی از لنگرهای اصلی اقتصاد دنیا و بازار نفت محسوب می‌شود. چین معمولا یک وارد‌کننده پیشرو نفت و مصرف‌کننده مهم آن است و بعد از آمریکا، روسیه و عربستان سعودی نقش مهمی را بر عهده دارد. علاوه بر این حدود 85 درصد نفت 3 کمپانی پترو چین (PETRO CHINA) و سنوپک (SINO PEC) و (CNOOC) به واردات وابسته است. این در حالی است که سهام هر سه شرکت در بورس اوراق بهادار نیویورک معامله می‌شود و این به این معناست که هر 3 ماه گزارش این کشورها منتشر می‌شود. البته در سه ماهه اول 2015 آمارها نشان می‌دهد پیرو افت 5/ 2 درصدی تولید در این سه پالایشگاه میزان مصرف کاهش یافته، اما در سه ماهه دوم، تنها سینوپک کاهش خروجی را نشان می‌دهد و دو شرکت دیگر میزان مصرف را افزایش داده‌اند. در این بین باید اشاره‌ای کوتاه به تولیدات نفتی در اعماق دریا کنیم. پروژه‌های دریایی معمولا دارای عمری طولانی تر و تولید در مقادیر بزرگتری هستند. هنگامی که یک پروژه تایید شده است اگر شرایط بازار تغییر کند این پروژه باز هم به جلو خواهد رفت. از آنجا که پروژه‌های دریایی دارای چرخه طولانی هستند به نوسانات قیمت نفت در کوتاه مدت نسبتا غیرحساسند. بنابراین تولید از خلیج مکزیک، بوهایی چین و دریای سیاه چین با وجود سقوط قیمت نفت برای پیشبرد استفاده می‌شود. در این بین گفته می‌شود این سه شرکت بزرگ نفتی چینی همانند ترمزی در سرمایه‌های بالادستی در سال 2015 هستند. در نهایت باید گفت چهار کشور فوق‌الذکر مهم‌ترین قطب‌های نفتی جهان در یک سال آینده خواهند بود و به نظر می‌رسد این چهار کشور قادرند بازی نفت را به سرانجام برسانند.

استراتژی چهار قطب موثر در بازار نفت