کشورهایی که سهم ایران را تصاحب کردند
مشتری ربایان نفت ایران
دنیای اقتصاد: بعد از اعمال تحریمهای غرب میزان صادرات نفت ایران به کمتر از نصف رسید. بررسیهای «دنیای اقتصاد» نشان میدهد که در این دوران صادرات نفت ایران به قاره اروپا و آفریقا متوقف شده و همچنین سهم ۹ درصدی از بازار آسیا به حدود ۵ درصد رسیده است. طی این مدت کشورهایی که از لحاظ ساختار نفتی مشابه ایران هستند، توانستند بازارهای کشورمان را از آن خود کنند. با این تحلیل روسیه، عربستان و عراق بزرگترین رقبای ایران در بازار اروپا در پسا تحریم خواهند بود. این در حالی است که عربستان و نیجریه بازار آفریقا را در دوره تحریم تصاحب کردهاند و بازار آسیا نیز توسط دیگر کشورهای عضو اوپک گرفته شده است.
دنیای اقتصاد: بعد از اعمال تحریمهای غرب میزان صادرات نفت ایران به کمتر از نصف رسید. بررسیهای «دنیای اقتصاد» نشان میدهد که در این دوران صادرات نفت ایران به قاره اروپا و آفریقا متوقف شده و همچنین سهم ۹ درصدی از بازار آسیا به حدود ۵ درصد رسیده است. طی این مدت کشورهایی که از لحاظ ساختار نفتی مشابه ایران هستند، توانستند بازارهای کشورمان را از آن خود کنند. با این تحلیل روسیه، عربستان و عراق بزرگترین رقبای ایران در بازار اروپا در پسا تحریم خواهند بود. این در حالی است که عربستان و نیجریه بازار آفریقا را در دوره تحریم تصاحب کردهاند و بازار آسیا نیز توسط دیگر کشورهای عضو اوپک گرفته شده است.
«دنیای اقتصاد» رقبای نفتی کشور در پساتحریم را بررسی میکند
سهمربایان نفت ایران
گروه نفت و پتروشیمی، نسیم علایی: نفت چشم اقتصاد ایران است. از همین رو غرب از ابتدای تحریمها نفت را نشانه رفت تا بزرگترین ضربه را به اقتصاد کشورمان بزند. حال با به توافق رسیدن ایران و گروه ۱+۵ امید میرود با رفع تحریمها، صادرات نفت ایران افزایش یابد. بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران بارها اعلام کرده است که تنها یک هفته پس از رفع تحریمها صادرات نفت ایران ۵۰۰ هزار بشکه افزایش مییابد و به فاصله چند ماه پس از آن به میزان پیش از تحریمها بازمیگردیم. اما در حال حاضر بازار نفت با مازاد عرضه مواجه است. مبادلات نفتی جهان با افزایش تولید نفت شیل تغییر کرده و در نبود ایران بسیاری از کشورهای تولیدکننده جای ایران را در بازارهای نفت گرفتهاند. بر همین اساس بازگشت به بازارها به رقابت با این کشورها منجر میشود و ایران باید برای بازپسگیری بازار خود با کشورهایی که سهم ایران را در بازار گرفتهاند، رقابت کند. در این میان «دنیای اقتصاد» به بررسی تغییر ساختار بازار نفت طی چند سال اخیر پرداخته و بهطور تقریبی کشورهایی که در دوران تحریم سهم ایران را در بازار نفت گرفتهاند، شناسایی کرده است.
بررسی تغییرات ساختار بازار نفت
علاوه بر حذف ایران از رقابت در بازار نفت، طی چند سال گذشته تحولات دیگری در برخی از کشورهای جهان رخ داده که به تغییر ساختار بازار نفت منتهی شده است. مهمترین تحولی که موجب تغییر مبادلات در بازار نفت شده به افزایش چشمگیر تولید نفت شیل آمریکا باز میگردد. در واقع هرچند افزایش تولید نفت شیل در آمریکا طی یک سال گذشته موجب افت قیمت این کالا شده است؛ اما از چند سال قبل از آن ساختار فروش نفت را تغییر داده است. آمریکا که تا سال ۲۰۰۵ رشد منفی تولید داشت از آن سال به بعد با رسیدن به تکنولوژی شکست هیدرولیک و حفر چاههای افقی رشد افزایش تولید از میادین نفتی شیل رشد مثبت تولید را تجربه کرد. بهطوریکه طی سه سال اخیر به اندازه کل تولید نفت ایران در به تولید نفت این کشور افزوده شده است. با افزایش تولید، میزان واردات نفت آمریکا رو به کاهش گذاشت. از آنجا که نفت شیل از لحاظ ساختار شیمیایی سبک محسوب میشود، آمریکا به تدریج واردات نفت سبک خود را محدود کرد. بهطوریکه آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا نشان میدهد که واردات آمریکا از کشورهای آفریقایی که تا پیش از آن به حدود ۲ میلیون بشکه در روز میرسید به صفر رسیده است. این روند در باره دیگر کشورهایی که نفت سبک به آمریکا صادر میکردند نیز رخ داد و موجب شد مشتریان سابق آمریکا راهی بازارهای آسیا و اروپا شوند. از آنجا که همزمان با این جریان، تحریمهای ایران نیز تشدید شده بود، کشورهایی که با کاهش صادرات نفت به آمریکا مواجه شده بودند جای نفت ایران را در بازارهای آسیا و اروپا گرفتند.
اما تحول مهم دیگری که طی چند سال اخیر رخ داده است، وقوع بهار عربی و کاهش تولید نفت لیبی در پی درگیریهای داخلی این کشور است. با وقوع بهار عربی در لیبی و حذف معمر قذافی از مسند ریاست این کشور، تولید نفت لیبی در مقطعی کاهش یافت اما با روی کار آمدن دولت جدید تولید این کشور دوباره روبه افزایش گذاشت، اما درگیریهای داخلی لیبی دوباره تشدید شد و در پی آن افت و خیز میزان تولید نفت این کشور آغاز شد؛ بهطوریکه طی چند سال اخیر این کشور پرنوسانترین تولیدکننده اوپک نام گرفت. آمار تولید اوپک نشان میدهد لیبی در سال 2010 روزانه بیش از یک میلیون و 100 هزار بشکه در روز نفت صادر میکرده که عمده آن راهی بازار اروپا میشده است. اما صادرات نفت این کشور در سال 2011 به 300 هزار بشکه در روز رسید و مجددا در سال 2012 افزایش یافت و به حدود یک میلیون بشکه در روز رسید. در سال 2013 با افزایش تنشها صادرات نفت این کشور به حدود 500 هزار بشکه و نهایتا در سال 2014 بهطور متوسط به تنها 40 هزار بشکه در روز رسید. این روند در سال جاری میلادی نیز ادامه یافته است.
ترکیبات نفتی ایران و رقبای آن
نفت ایران به دو نوع سبک و سنگین تقسیم میشود. در درجه بندی نفت دو مولفه در نظر گرفته می شود؛ اول درجه ایپیآی(API)، میزان سیالیت نفت در دمای ۳۶۰ درجه و دیگری درصد سولفور یا همان گوگرد موجود در نفت است، هرچقدر درصد سولفور کمتر و درجه API آن بالاتر باشد نفت مورد نظر شیرینتر بوده و پالایش آن سادهتر است؛ در مقابل نفت سنگین به مراحل پالایش پیچیدهتری نیاز دارد و هزینهبر است. نفت سبک ایران حدود ۵/ ۱ درصد سولفور دارد و API آن حدود ۱/ ۳۳ است، اما نفت سنگین کشورمان APIحدود ۲/ ۳۰ دارد و میزان گوگرد موجود در آن ۷۷/ ۱ درصد است. بر اساس بررسیهای «دنیای اقتصاد» بین کشورهای عضو اوپک نفت عراق، عربستان، کویت و آنگولا بیشترین شباهت را با نفت سنگین ایران دارد. همچنین نفت سبک آنگولا، عربستان، نیجریه نیز شبیه به نفت سبک ایران است و میتواند بهجای نفت سبک ایران در پالایشگاهها استفاده شود. در بین کشورهای غیر عضو اوپک نیز نفت اورال روسیه بسیار شبیه به نفت ایران است، درجه API این نوع نفت ۷/ ۳۱ و درجه سولفور آن ۳۵/ ۱ درصد است.
نفت سبک و سنگین دارای پالایشگاههای مجزا هستند. همچنین نفت هر منطقه با منطقه دیگر از لحاظ ترکیب، دمای استخراج، فشار چاه، ترکیبات اضافه موجود در نفت مانند نمک و نوبت استخراج متفاوت است. پالایشگاهها معمولا سعی میکنند از یک منبع واحد برای نفت مورد نیاز خود استفاده کنند و چراکه تغییر منبع نفت نیازمند تغییر در خطوط مختلف پالایشگاه است که مقرون به صرفه نیست. بنابراین اگر قرار به تغییر منبع باشد از شبیهترین نفت به منبع اولیه استفاده میشود.
پیش از تحریمها بیش از ۵۰ پالایشگاه در جهان از نفت ایران استفاده میکردند، اما با افزایش تحریمها بسیاری از آنها مجبور به قطع واردات خود از ایران شدند. با توجه به اینکه تغییر نفت مصرفی در پالایشگاهها در کوتاهمدت غیراقتصادی و حتی تا حدودی غیرممکن است، در نبود نفت ایران پالایشگاهها تغییر خاصی در فناوری خود ایجاد نکرده و برای جایگزینی نفت ایران بهدنبال نفتهای مشابه رفتهاند. بهطور مثال پالایشگاههای کرهجنوبی از نفت نیمهسنگین عراق بهجای نفت ایران استفاده کردهاند. همچنین بهجای انجام تغییرات عمده فنی در سیستم پالایشی خود بهدنبال نفتهای شیرینتر و کم سولفورتر رفته که از مشخصههای نفت کشورهای آفریقایی است، همچنین بسیاری از کشورهای اروپایی خواهان خرید نفت روسیه شدند، نفت اورال روسیه به همراه نفت منطقه سیبری این کشور ترکیب مناسبی را به وجود میآورد که بسیار به نفت ایران شبیه است.
صادرات نفت ایران به کشورهای اروپایی
براساس آمار منتشر شده توسط اوپک، ایران پیش از افزایش تحریمها در سال ۲۰۱۰ بیش از ۷۵۰ هزار بشکه به کشورهای اروپایی نفت صادر کرده که حدود ۶ درصد از نفت وارداتی این کشورها را شامل شده است، اما با تحریمهای اتحادیه اروپا و خزانهداری آمریکا، کشورهای اروپایی به غیر از ترکیه واردات خود از ایران را به صفر رساندند و در حال حاضر تنها ترکیه از ایران نفت میخرد. بر اساس این آمار در سال ۲۰۱۴ صادرات ایران به قاره اروپا به میانگین روزانه ۱۱۷ هزار بشکه که حدود یک درصد از واردات این قاره را شامل میشود، محدود شد. بررسی آمارهای اوپک نشان میدهد که با کاهش صادرات ایران به کشورهای اروپایی صادرات برخی کشورهای تولیدکننده نفت به قاره اروپا به شکل محسوسی افزایش یافته است.
عربستان همزمان با کاهش واردات نفت کشورهای اروپایی از ایران صادرات خود را به این منطقه افزایش داده است. این کشور در سال 2010 روزانه 658 هزار بشکه به اروپا نفت صادر کرده و با افزایش حدود 300 هزار بشکهای تا سال 2014 صادرات روزانه خود را به 952 هزار بشکه رسانده است؛ بر این اساس واردات کشورهای اروپایی از سعودیها در فاصله سالهای یاد شده از حدود 5 درصد به بیش از 8 درصد رسیده است. الجزایر، یکی از کشورهای آفریقایی اوپک نیز دیگر کشوری است که در سالهای تحریم صادرات نفت خود را به کشورهای اروپایی افزایش داده است. این کشور که بهطور متوسط در سال 2010 روزانه 155 هزار بشکه به قاره سبز نفت صادر کرده، صادرات را خود را تا سال 2014 به 518 هزار بشکه رسانده است. یعنی از تامین 2/ 1 درصد نفت وارداتی اروپا در سال 2010 به 2/ 4 درصد رسیده است.
آمارها همچنین نشان میدهد واردات کشورهای اروپایی در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ از عراق ۲ واحد درصد افزایش یافته است. عراق از صادرات روزانه ۴۳۸ هزار بشکه در سال ۲۰۱۰ به ۶۲۵ هزار بشکه در سال ۲۰۱۴ رسیده است. نیجریه دیگر کشور آفریقایی است که در بازه زمانی یاد شده صادرات خود را به اروپا ۲۲۲ هزار بشکه افزایش داده است. یعنی از ۶ درصد از کل واردات نفت اروپا به بیش از ۸ درصد رسیده است. در این بین گفته میشود روسیه دیگر رقیب نفتی ایران در بازار اروپا است؛ چراکه از لحاظ شیمیایی نفت اورال روسیه ترکیبی شبیه به ایران دارد و توانسته در پالایشگاههایی که نفت ایران را تصفیه میکردند، جایگزین شود. بر اساس گزارشی که پیش از این بلومبرگ منتشر کرده است در بازه زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ صادرات روسیه به اروپا بیش از ۳۰۰ هزار بشکه در روز افزایش یافته است. بر همین اساس به نظر میرسد بزرگترین رقیب ایران در قاره اروپا و بزرگترین سدی که پیش روی ایران برای فروش نفت در این قاره وجود دارد، روسیه باشد. پس از روسیه، عربستان و عراق بزرگترین جایگزینی نفت ایران در قاره سبز را انجام دادهاند.
مشتریان آفریقایی ایران
آمارهای سازمان کشورهای صادرکننده نفت نشان میدهد که ایران سال ۲۰۱۲ بهطور متوسط روزانه ۱۲۷ هزار بشکه به قاره آفریقا نفت صادر کرده که بیش از ۱۵ درصد از نفت وارداتی این قاره بوده است. اما از سال ۲۰۱۳ صادرات نفت به قاره سیاه متوقف میشود. آمار صادرات دیگر کشورهای عضو اوپک نشان میدهد که دو کشور دیگر صادرکننده نفت به آفریقا یعنی نیجریه و عربستان همزمان با کاهش صادرات نفت ایران صادرات خود را به این قاره افزایش دادهاند. نیجریه که سال ۲۰۱۲ تنها ۱۰۷ هزار بشکه بهطور روزانه به آفریقا نفت صادر کرده این مقدار را سال ۲۰۱۴ به ۲۱۷ هزار بشکه رسانده است. یعنی از ۱۲ درصد نفت وارداتی قاره آفریقا به بیش از ۳۳ درصد تامینکننده نفت وارداتی این قاره رسیده است. درباره عربستان نیز وضع بر همین منوال است. سعودیها در سال ۲۰۱۱ روزانه ۱۶۹ هزار بشکه به قاره سیاه نفت صادر کردهاند که حدود ۲۰ درصد نفت وارداتی این قاره را شامل شده است اما این کشور صادرات خود به این منطقه را از سال ۲۰۱۲ افزایش داده بهطوریکه در سال ۲۰۱۴ بیش از ۲۹ درصد از نفت وارداتی این قاره را تامین کرده است.
صادرات به کشورهای آسیایی
کاهش واردات کشورهای آسیایی از ایران دیرتر از کاهش واردات کشورهای اروپایی آغاز شد اما از آنجا که رشد تقاضا از سوی کشورهای آسیایی در سالهای اخیر به شکل چشمگیری افزایش یافته است، درصد واردات آسیا از ایران کاهش یافته است. بر اساس نظام تحریمهای غرب علیه ایران، چهار کشور آسیایی چین، هند، ژاپن و کره جنوبی مشتری نفت ایران باقی ماندند. اما موظف شدند سالانه میزان واردات خود از ایران را کاهش دهند تا نهایتا به صفر برسد. این روند کاهش واردات از ایران تا پیش از توافق موقت ژنو ادامه داشت و از آن پس بر اساس این توافقنامه، میزان صادرات به این کشورها تغییر چندانی نداشته و حتی اندکی افزایش یافته است. آمار منتشر شده از سوی اوپک نشان میدهد ایران در سال ۲۰۱۰ روزانه ۳۶۸/ ۱ میلیون بشکه به کشورهای آسیایی نفت صادر میکرده و روند صادرات نفت ایران به این منطقه تا سال ۲۰۱۲ افزایشی بوده است بهطوریکه در این سال به بیش از ۸/ ۱ میلیون بشکه در روز رسیده است. اما سال ۲۰۱۳ صادرات نفت ایران به آسیا کاهش یافته و نهایتا در سال ۲۰۱۴ به ۹۹۲ هزار بشکه در روز رسید. در واقع ایران که در سال ۲۰۱۲ حدود ۵/ ۹ درصد نفت صادرشده به این قاره را تامین میکرده در سال ۲۰۱۴ تنها ۵ درصد از نفت وارداتی کشورها از سوی ایران بوده است.
وضعیت تغییر ساختار بازار در آسیا پیچیدهتر از بازار اروپا و آفریقا بوده است. چراکه بازار آسیا به دلیل رشد تقاضای بالایی که دارد بهعنوان بازاری مطمئن و رو به رشد برای کشورهای صادرکننده نفت اهمیت زیادی دارد. بر همین اساس رقابت در بازار آسیا منتهی به کشورهای عضو اوپک نمیشود و دیگر تولیدکنندگان نفت از جمله روسیه و کشورهای نفتی آفریقایی طی چند سال اخیر برای تصاحب بازار آسیا تلاش زیادی کردهاند. بر اساس گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا، ایران در بازار آسیا بیشترین رقابت را با کشورهای عضو اوپک در پیش دارد، عربستان سعودی و کویت بیشترین سهم ایران را در بازار آسیا تصاحب کردهاند. بهطور خاص، چین خرید نفت از آنگولا و عراق را افزایش داده و دیگر کشورهای آسیایی اغلب از نیجریه نفت وارد میکنند. در خاورمیانه نیز امارات متحده عربی که تا پیش از تحریمها از ایران نفت سبک وارد میکرد، طی چند سال اخیر میزان واردات خود را از نیجریه و عربستان افزایش داده است. کشورهای آسیایی نیز از سال 2012 میزان واردات خود از ایران را متوقف کردند و همان میزان را از عربستانسعودی و کویت دریافت میکنند.
اداره اطلاعات انرژی آمریکا بر این باور است که هرچند نفت ایران در دوران تحریم با نفت کشورهای دیگر جایگزین شده اما این یک جایگزینی برابر نبوده است. چراکه مشخصههای نفت مصرفی در هر پالایشگاهی تنها به یک مولفه بستگی ندارد و مولفههای زیادی هستند که کیفیت و نوع نفت را مشخص میکنند. بر همین اساس جایگزینی نفت ایران با دیگر نفتها در پالایشگاهها و پتروشیمیها نه تنها بر کیفیت محصول نهایی اثرگذار بوده، حتی در حجم محصولات تولیدی آن پالایشگاه نیز تاثیر گذاشته است. هر چند عوامل دیگری نیز همچون هزینه حملونقل در عملیات پالایشی تاثیرگذار هستند اما مهمترین عامل همان کیفیت و ویژگی نفتخام است. بنابراین به نظر میرسد با افزایش صادرات نفت ایران بسیاری از خریداران سنتی نفت ایران از ورود کشورمان به بازار نفت استقبال کنند.
ارسال نظر