بازیگر نوظهور بینالمللی پس از توافق
علیرضا برادران
مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی کشوری
اکنون که پس از مذاکرات طولانی و مستمر تیم هستهای و به یمن سالها مقاومت و پایداری در آستانه نهایی شدن توافق بین ایران و کشورهای ۱+۵ قرار داریم، سوالات راهبردی در محافل اقتصادی و اجتماعی مطرح است و آن اینکه با توجه به منابع سرشار انرژی اثباتشده نفت و گاز و فرصتهای بینظیر سرمایهگذاری در کشور، نقشه راه توسعه پایدار چگونه طراحی شده است؟ اولویتهای سرمایهگذاری در زود بازدهترین، پربازدهترین و اشتغالآفرینترین پروژهها کدامند؟ نرمافزار، سختافزار و مدیریت خلق ثروت و ارزش چگونه باید نقشآفرینی کند؟ و در نهایت اولویتهای سرمایهگذاری در دوران پساتحریم چیست؟ برای پاسخ به این سوالات، ابتدا باید به چند سوال دیگر پاسخ داد.
علیرضا برادران
مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی کشوری
اکنون که پس از مذاکرات طولانی و مستمر تیم هستهای و به یمن سالها مقاومت و پایداری در آستانه نهایی شدن توافق بین ایران و کشورهای ۱+۵ قرار داریم، سوالات راهبردی در محافل اقتصادی و اجتماعی مطرح است و آن اینکه با توجه به منابع سرشار انرژی اثباتشده نفت و گاز و فرصتهای بینظیر سرمایهگذاری در کشور، نقشه راه توسعه پایدار چگونه طراحی شده است؟ اولویتهای سرمایهگذاری در زود بازدهترین، پربازدهترین و اشتغالآفرینترین پروژهها کدامند؟ نرمافزار، سختافزار و مدیریت خلق ثروت و ارزش چگونه باید نقشآفرینی کند؟ و در نهایت اولویتهای سرمایهگذاری در دوران پساتحریم چیست؟ برای پاسخ به این سوالات، ابتدا باید به چند سوال دیگر پاسخ داد. سوالاتی از این قبیل که کدام صنایع در دوران تحریم بیشترین آسیب را متحمل شدهاند؟ کدام صنایع بازدهی و بهرهوری بالاتری را در مقایسه با دیگر صنایع دارند؟ کدام یک از صنایع از ظرفیتهای بالقوه بیشتری برای رشد برخوردار هستند؟ مزیت نسبی ایران در کدام بخشها قرار دارد؟
پاسخ به این سوالات هم سخت نیست. زیرا نمیخواهیم دوباره چرخ را اختراع کنیم. اولویتهای اساسی سرمایهگذاری در ایران تقریبا مشخص است. پاسخ تمام پرسشهای فوق در صنایع نفت و گاز خلاصه میشود. نفت و گاز بیشترین آسیب را از تحریمها متحمل شده است. بازده به مقیاس در این صنعت بسیار بالاست و ظرفیت بالقوه آن برای رشد نیز بر کسی پوشیده نیست. مزیت نسبی ایران در صنعت نفت و گاز را نیز نمیتوان انکار کرد. شاید اگر در دولت قبل و در سالهایی که درآمد ایران از محل صادرات نفت به سالانه 100 میلیارد دلار رسید، به جای تبدیل دلارهای نفتی به ریال که بیماری هلندی را به دنبال داشت، این وجوه در صنایع نفت و گاز سرمایهگذاری شده بود، هم در دوران تحریم آسیب پذیری کمتری داشتیم و هم از قِبَل آن چرخ هزاران صنعت ریز و درشت وابسته به نفت نیز به حرکت درآمده بود و اشتغال نیروی انسانی در وضعیت مناسبی قرار میگرفت. اما امروز زمان شایدها و افسوسها نیست. باید از فرصت بهوجود آمده به بهترین شکل ممکن استفاده کرد. شاید بیاغراق بتوان در کنار فرصتهای کارآفرینی و تولید ثروت در سایر بخشها، حوزه انرژی را موتور محرکه توسعه اقتصادی نامید. جذب سرمایهگذاران و بازیگران بزرگ بینالمللی، استفاده از منابع ارزان قیمت بینالمللی پس از رفع تحریم سوئیفت، ورود مشارکتها و تکنولوژیهای نوین، رونمایی از قراردادهای جدید نفتی، جلوگیری از خامفروشی و تکمیل زنجیره ارزش در صنایع پاییندستی پتروشیمی میتواند موجد فرصتهای بیبدیلی در نظام اقتصادی کشور باشد. اکنون که صنعت نفت و زنجیره پیوسته آن در آستانه یک فرصت استثنایی قرار دارد؛ امید است که با تدبیر دولتمردان و اهتمام همه سرمایهگذاران با استفاده از فرصت پیشرو علاوه بر بهرهبرداری مناسب از حوزه انرژی کشور، شاهد رشد اقتصادی، توسعه اشتغال و انتقال فناوریهای روز دنیا در زمینه نفت و گاز به میهن عزیزمان در کوتاهترین زمان ممکن باشیم.
ارسال نظر