افسانه«نفت ۱۰۰ دلاری»
حسین حسنی / کارشناس ارشد استراتژی اوایل سال ۲۰۰۸ میلادی بود که برای اولین بار در بازار جهانی نفت، قیمت نفت خام سه رقمی شد و به رقم افسانهای ۱۰۰ دلار در هر بشکه رسید. اتفاقی که موجب شد تا صادرکنندگان و واردکنندگان نفت، دو حس کاملا متفاوت را تجربه کنند. بعد از فراز و نشیبهای فراوان و نوسانهای شدید بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ میلادی سرانجام شاهد رسیدن مجدد قیمتها به بالاتر از ۱۰۰ دلار در هر بشکه و ثبات آن بین سالهای ۲۰۱۱ تا اواسط ۲۰۱۴ میلادی بودیم. دلایل این افزایش و ثبات غیر معمول قیمت، حدود ۱۰۰ دلار در هر بشکه، هرچه بود، کشورهای عمده صادرکننده نفت را امیدوار کرد که بیش از پیش میتوانند روی طلای سیاه حساب باز کنند و همچنان قادر خواهند بود اقتصادهای وابسته به نفت خودشان را وابسته نگه دارند.
حسین حسنی / کارشناس ارشد استراتژی اوایل سال ۲۰۰۸ میلادی بود که برای اولین بار در بازار جهانی نفت، قیمت نفت خام سه رقمی شد و به رقم افسانهای ۱۰۰ دلار در هر بشکه رسید. اتفاقی که موجب شد تا صادرکنندگان و واردکنندگان نفت، دو حس کاملا متفاوت را تجربه کنند.بعد از فراز و نشیبهای فراوان و نوسانهای شدید بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ میلادی سرانجام شاهد رسیدن مجدد قیمتها به بالاتر از ۱۰۰ دلار در هر بشکه و ثبات آن بین سالهای ۲۰۱۱ تا اواسط ۲۰۱۴ میلادی بودیم. دلایل این افزایش و ثبات غیر معمول قیمت، حدود ۱۰۰ دلار در هر بشکه، هرچه بود، کشورهای عمده صادرکننده نفت را امیدوار کرد که بیش از پیش میتوانند روی طلای سیاه حساب باز کنند و همچنان قادر خواهند بود اقتصادهای وابسته به نفت خودشان را وابسته نگه دارند.
اما این پایان ماجرا نبود و بعد از حدود سه سال ثبات قیمت در بازار، قیمت نفت در نیمه دوم سال ۲۰۱۴ به شدت سقوط کرد و از ۱۱۵ دلار در هر بشکه در ماه ژوئن به حدود ۶۰ دلار در ماه دسامبر رسید. در این بین بهنظر میرسد، کاهش و ثبات قیمتها به حدود ۶۰ دلار در هر بشکه در یک سال اخیر، چیزی فراتر از یک اتفاق ساده یا توطئه باشد. این بار میتوان گفت به جای تغییرات دورهای، شاهد تغییرات بنیادی و اساسی در صنعت نفت بودهایم.
اتفاقی که بعضی از کارشناسان معتقدند شاید حدود هر ۳۰سال یکبار در صنعت نفت رخ بدهد. پیشرفته شدن تکنولوژی استخراج، استخراج نفت شیل، افزایش و رشد چشمگیر شرکتها و پالایشگاههای ریز و درشت در آمریکا، همه و همه از دلایل این تغییرات اساسی است. تحولاتی که سبب شد تا ایالات متحده، روسیه و عربستان سعودی را پشت سر گذاشته و با تولید روزانه حدود ۷۵/ ۱۱ میلیون بشکه نفت به بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان بدل شود.
(منبع آژانس بینالمللی انرژی) بنابراین میتوان ادعا کرد شرایط بازار جهانی نفت دیگر مانند آنچه در سالهای قبل مشاهده کردیم نیست، بهطوریکه استیوارت الیوت، از مدیران شرکت پلاتس که درزمینه انرژی کار میکند، میگوید: «وارد فصلی جدید از تاریخ بازار نفت شدهایم، بازاری که کمکم مثل بازار کالاهای دیگر که انحصاری نیستند، عمل میکند.» در این میان، افزایش تعارضات و تنشهای منطقهای در خاورمیانه و بروز اختلافات میان اعضای مهم اوپک سبب شده تا این سازمان نفتی، دیگر مانند گذشته کارآیی لازم را نداشته و صرفا به محلی برای تسویه حسابهای شخصی اعضا، برگزاری همایش و دیدار اعضا با مدیران شرکتهای بزرگ نفتی جهان، جهت افزایش همکاری و سرمایهگذاری بدل شود.
عربستان سعودی اظهار میکند، با پایین نیاوردن سطح تولید خود و اوپک و پایین نگاه داشتن مصنوعی قیمتها، قصد دارد تا جایگاه این سازمان را در درازمدت حفظ کرده و با این استراتژی سبب کاهش رشد اکتشافات و احداث چاههای نفتی جدید توسط شرکتهای کوچک نفتی در جهان شود و در نهایت شرکتهایی را که با هزینههای نسبتا بالا نفت استخراج میکنند، برای همیشه از بازار بیرون کند. آمارها نشان میدهد، این استراتژی نفتی حداقل در کوتاه مدت درست عمل کرده و برخی شرکتهای نفتی را دچار زحمت کرده است. بهطوریکه با این قیمتها، بسیاری چاههای نفت صرفه اقتصادی ندارند. بیش از همه آنهایی درخطرند که استخراجشان دشوار است، مثل چاههای عمیق زیرآب. مثلا نفت قطبی، آنطور که برندن کرونین، تحلیلگر ارشد مشاوران مدیریت پایری میگوید: باقیمت کمتر از بشکهای ۱۰۰ دلار قابلبرداشت نیست.
افسانه «نفت 100 دلاری»
بنابراین میشود تصور کرد که حفاری در مناطق قطبی تا اطلاع ثانوی متوقف شود. به همین ترتیب، نفت دریای شمال هم با تهدید جدی روبهرو است، دستکم چاههای جدید با نفت بین ۷۰ تا ۸۰ دلار مقرونبهصرفهاند. اخیرا رئیس شرکت «نفت و گاز بریتانیا» گفته بود اگر نفت بشکهای ۵۰ دلار باشد، تولید دریای شمال ۲۰ درصد کم میشود. چنین کاهشی ضربهای سنگین نهفقط به شرکتهای نفتی دخیل، که بهطورکلی به اقتصاد اسکاتلند خواهد زد. اما نباید فراموش کرد بهدلیل تغییرات ساختاری که به آن اشاره شد، این استراتژی در بلندمدت کارآیی لازم را نخواهد داشت.
زیرا اگرچه ممکن است با پایین نیاوردن سطح تولید و پایین نگاه داشتن قیمتها شرکتهای کوچکی که در آمریکا نفت شیل استخراج میکنند از میدان بیرون بروند.اما بهدلیل استفاده از تکنولوژی بسیار پیشرفته و چابکی این نوع شرکتها، دومرتبه و تنها با فاصله اندکی بعد از بالا رفتن قیمت نفت در جهان، آنها به صحنه باز میگردند.
همانطور که آقای کلاوس شواب، موسس و مدیر ورد اکونومیک فروم، میگوید: «در دنیای جدید این ماهیهای بزرگ نیستند که ماهیهای کوچکتر را میخورند، بلکه این ماهیهای سریع هستند که ماهیهای کند را میبلعند. » بنابراین با توجه به تحول بزرگی که در صنعت نفت جهان رخ داده و همچنین با توجه به رفتار و استراتژیهای مشاهده شده از بازیگران عمده و سازمانهای فعال در حوزه نفت، از جمله سازمان اوپک، میتوان این چشمانداز را برای آینده بازار جهانی نفت در آینده انتظار داشت، که حداقل در شرایط عادی، قیمت نفت تا مدت زمانی طولانی به مرز ۱۰۰ دلار نخواهد رسید و تنها ممکن است برخی حوادث پیشبینینشده مانند تعارضات ژئوپلیتیک یا ظهور و قدرت گرفتن گروههای تروریستی نظیر داعش سرنوشت قیمت نفت را تغییر بدهد. هرچند که شواهد حاکی از آن است که گروههای تروریستی نیز، جهت تامین منابع مالی برای خود صادرات نفت را در دستور کار قرار داده و پیش از هر نوع اقدام و اعلام موجودیتی ابتدا وزیر نفت خود را تعیین میکنند!! از اینرو میتوان گفت، کشورهای بزرگ صادرکننده نفت، باید از خواب غفلت بیدار شده و افسانهای به نام «نفت ۱۰۰ دلار» را بهدست فراموشی بسپارند. و در نهایت در صدد اصلاحات بزرگ اقتصادی برآیند.
کسری بودجه در کشورهای روسیه، ایران، ونزوئلا و حتی عربستان سعودی نشان میدهد که حساب باز کردن روی این طلای سیاه، ممکن است دورانی سیاه را برای اقتصاد کشورها به ارمغان آورد. مسوولان در کشور عزیزمان ایران نیز باید، با حمایت از سیاستهای افزایش بهرهوری، تقویت نظام مالیاتی، افزایش و تسریع درخصوصیسازی، نوسازی و سرمایهگذاری در صنایع نفت، پتروشیمی و خودرو بهویژه در صورت لغو تحریمها، حمایت از صنعت گردشگری و در نهایت با اجرای کامل سیاستهای اقتصاد مقاومتی، وابستگی بودجه کشور را به پول نفت کم کنند. حال این سوال مطرح است، که با پیشرفت سریع تکنولوژی، استفاده روز افزون از انرژیهای پاک، سرمایهگذاریهای کلان شرکتهای هایتک روی خودروهای الکتریکی، تغییرات اقلیمی و فشارهای سازمانها و نهادهای حفظ محیط زیست روی تولیدکنندگان و مصرفکنندگان انرژیهای فسیلی، تا کجا میتوان روی پول نفت و آینده بازار جهانی نفت حساب باز کرد؟
ارسال نظر