سهمبندی عوامل سقوط بازار نفت
دنیای اقتصاد: قیمت نفت در شرایطی بیش از ۵۰ درصد ریزش را در حدود ۶ ماه تجربه کرده است که تاکنون تحلیلهای مختلفی از عوامل موثر بر این ریزش مطرح شده است. با این حال در این تحلیلها مشخصا سهم هر کدام از این عوامل روشن نبوده است. در این میان مجمع جهانی اقتصاد اخیرا به بررسی سهم عوامل مذکور پرداخته و اعلام کرده است از ۴۹ دلار ریزش قیمت نفت در فاصله ماههای ژوئن تا دسامبر ۲۰۱۴، در حدود ۵۵ درصد (۲۷ دلار) به شوکهای پیش از این دوره و ۲۲ دلار از این میزان نیز به شوکهای جدید و دوره پس از آغاز ریزش ارتباط دارد.
دنیای اقتصاد: قیمت نفت در شرایطی بیش از ۵۰ درصد ریزش را در حدود ۶ ماه تجربه کرده است که تاکنون تحلیلهای مختلفی از عوامل موثر بر این ریزش مطرح شده است. با این حال در این تحلیلها مشخصا سهم هر کدام از این عوامل روشن نبوده است. در این میان مجمع جهانی اقتصاد اخیرا به بررسی سهم عوامل مذکور پرداخته و اعلام کرده است از ۴۹ دلار ریزش قیمت نفت در فاصله ماههای ژوئن تا دسامبر ۲۰۱۴، در حدود ۵۵ درصد (۲۷ دلار) به شوکهای پیش از این دوره و ۲۲ دلار از این میزان نیز به شوکهای جدید و دوره پس از آغاز ریزش ارتباط دارد.
سایت مجمع جهانی اقتصاد تحلیل کرد
ماهیت شوکهای موثر در ریزش بهای نفت
گروه ترجمه: قیمت نفت خام طیماههای اخیر، پس از یک دوره ثبات نسبی یکی از قابلتوجهترین کاهشهای قیمت نفت تا به امروز را شاهد بوده است. نمودار یک نشان میدهد که کاهش تجمیعی بین ماههای ژوئن تا دسامبر ۲۰۱۴ به میزان ۴۴ درصد (یا ۴۹ دلار) بوده و افت قیمت نفت تا ژانویه ۲۰۱۵ ادامه داشته است. این کاهش قیمت، استرس اقتصادی شدیدی را به تولیدکنندگان نفت در سراسر جهان وارد کرده و تردیدهایی را درباره تداوم تولید انرژیهای جایگزین به وجود آورده است. همچنین این نگرانی فزاینده وجود دارد که کاهش سریعتر قیمت نفت ثبات اقتصادی و سیاسی کشورهای تولیدکننده نفت را تهدید میکند، اما این امید هم به وجود آمده است که قیمت پایین نفت به قدرت اقتصادی جهان خواهد افزود.
بسیاری از تحلیلگران و سیاستگذاران به این پرسش فکر میکنند که چه مسالهای موجب کاهش قیمت نفت شده است و آیا این کاهش ادامه خواهد داشت یا خیر؟ گرچه کاهش مستمر قیمت نفت پیش از این به ویژه در سال ۱۹۸۶ و اواخر سال ۲۰۰۸ هم رخ داده است، اما پرسش اصلی این است که آیا کاهش فعلی متفاوت است و اگر متفاوت است، چه فرقی دارد؟
برخی از کارشناسان معتقدند عوامل مختص بازار نفت نقش مهمی در کاهش قیمت داشتهاند. برای مثال، آرزکی و بلانچارد (۲۰۱۵) مساله شوک مثبت عرضه نفت پس از ژوئن ۲۰۱۴ را عامل کاهش قیمت میدانند و به نمونههای لیبی، عراق و آمریکا اشاره میکنند. آنها همچنین میگویند پس از آنکه اوپک در اواخر ماه نوامبر ۲۰۱۴ اعلام کرد بهرغم افزایش تولید از طرف کشورهای غیر عضو اوپک سطح فعلی تولید را حفظ خواهد کرد، شوک بزرگ انتظارات قیمتی نفت به وقوع پیوست. این دو علت کاملا منطقی هستند، اما اخیرا بامستر و کلیان (۲۰۱۵) میگویند آمار، هیچکدام از این علل را تایید نمیکند.
آیا کاهش قیمت نفت از ژوئن ۲۰۱۴ قابل پیشبینی بود؟
پرسش اصلی در این بحث این است که کاهش قیمت نفت از ژوئن تا دسامبر ۲۰۱۴ تا چه میزان قابل پیشبینی بود و این کاهش تا چه میزان به شوکهای عرضه و تقاضا که پس از ژوئن ۲۰۱۴ رخ داد، مربوط میشود. برای پاسخ به این پرسش باید از یک مدل پیشبینی قیمت نفت استفاده کرد. مدلی که برای این کار مناسب به نظر میرسد به آمار گذشته تولید جهانی نفت، میزان فعالیت واقعی اقتصاد جهان، شاخص تغییر ذخایر نفت جهان و قیمت نفت خام متکی است. بامستر و کلیان براساس این مدل چهار متغیره پیشبینی قیمت نفت نشان میدهند که با استفاده از آمار موجود تا پایان ژوئن ۲۰۱۴، بیش از نیمی از کاهش تجمعی مشاهده شد، یعنی کاهش ۲۷ دلاری، قابل پیشبینی بود.
اما چرا این کاهش ۲۷ دلاری توسط متدهای متعارف پیشبینی قیمت نفت، پیشبینی نشد؟ روش متداول در موسسات سیاستگذاری این است که برای پیشبینی قیمت نفت از قیمت آتی نفت برنت استفاده میکنند. این در شرایطی است که منحنی قیمت آتی نفت برنت از ژوئن ۲۰۱۴ عمدتا صاف بوده است. این مساله این پرسش را به وجود میآورد که چرا چنین مدل پیشبینی، دقیق درنظر گرفته میشود. یک علت این است که با توجه به اینکه سود حاصل از پذیرش ریسک در بازار آتی نفت در زمانهای مختلف فرق میکند، قیمتهای آتی نفت انتظارات قیمتی نیستند و بنابراین نباید آنها را بهعنوان پیشبینی بازار درنظر گرفت. تحقیقات اخیر نشان داده است که سود حاصل از پذیرش ریسک به اندازه ۲۶ دلار خواهد بود، بنابراین ناکامی قیمتهای آتی نفت در پیشبینی قیمت آن تعجبآور نیست.
جدول همراه نشان میدهد که در فوریه ۲۰۱۴، این مدل افزایش اندک قیمت نفت را پیشبینی کرده است. در اواخر سال ۲۰۱۴ نیز این مدل پیشبینیها منفی میشود و این مدل یک کاهش بسیار بزرگ را پیشبینی کرده بود.
در اینجا این پرسش مطرح میشود که چرا این مدل کاهش ۲۷ دلاری قیمت نفت را پیشبینی میکند.
یک احتمال این است که این پیشبینی از متغیرهای قابل پیشبینی فعالیت واقعی اقتصاد جهان ناشی شده است.
اما، تنها ۱۰ دلار از کاهش پیشبینی شده از تاریخ ژوئن ۲۰۱۴ میتواند به کاهش قابل پیشبینی در فعالیت واقعی اقتصاد جهان مربوط باشد. این نتیجهگیری منطقی است زیرا تغییر غیرمنتظره در فعالیت واقعی اقتصاد جهان بر قیمت همه کالاها تاثیر گذاشته است اما در قیمت بازار فلزات، مواد خام صنعتی و مواد غذایی شاهد کاهشی به بزرگی کاهش قیمت نفت خام نبودهایم.
این مساله به این معنی است که ۱۷ دلار کاهش قابل پیشبینی باقیمانده، به شوکهای خاص بازار نفت که قبل از ژوئیه ۲۰۱۴ رخ داده است، مربوط میشود.
فقط دو نوع شوک در مدلهای اقتصادی بازار نفت هستند که میتوانند کاهش قیمت مختص به بازار نفت را ایجاد کنند. یکی شوک مثبت عرضه نفت است که منعکسکننده افزایش غیرمنتظره تولید نفت است و دیگری، شوک منفی وارد شده به تقاضا برای ذخایر نفت است که منعکسکننده انتظارات برای تولید بالاتر نفت درآینده است. بنابراین، میتوان گفت شوکهایی از این نوع که پیش از اواسط ۲۰۱۴ روی دادهاند، علت ۱۷ دلار کاهش پیشبینی شده قیمت نفت خام هستند.
یک سوال مهم دیگر این است که علت کاهشهای بعدی قیمت نفت که از ژوئن ۲۰۱۴ قابل پیشبینی نبوده است، چیست. میدانیم که این ۲۲ دلار کاهش بعدی باید توسط شوکهای بازار نفت که بعد از ژوئن ۲۰۱۴ رخ دادهاند، توضیح داده شود. اما این شوکها چه زمانی رخ دادهاند و ماهیت این شوکها چه بوده است؟ با به روزرسانی ماهانه مدل پیشبینی چهار متغیره برای بقیه ماههای سال ۲۰۱۴ و استفاده از اطلاعاتی که در آن زمان در دسترس عموم بود، میتوان به این پرسش پاسخ داد.
این کار نشان میدهد که فقط دو خطای عمده در پیشبینی قیمت نفت در نیمه دوم سال ۲۰۱۴ وجود داشته است، یکی در ماه ژوئیه (کاهش ۹ دلاری را محاسبه کرده است) و دیگری در ماه دسامبر(کاهش دیگری تا ۱۳ دلار را محاسبه کرده است). در مقایسه، پیشبینی این مدل از قیمت نفت در ماههای اوت، سپتامبر، اکتبر و نوامبر کاملا نزدیک به قیمتهای مشاهده شده بوده است. با ارزیابی الگوی خطاهای پیشبینی برای هر چهار متغیر این مدل(متغیرهای تولید نفت، قیمت نفت، ذخایر نفت و فعالیت واقعی) در ماههای ژوئیه و دسامبر میتوان فهمید که کدام یک از شوکهای اقتصادی در بازار نفت این دو خطا را توضیح میدهند.
برای مثال، هیچ نشانهای از یک شوک مثبت بزرگ عرضه نفت در ماههای ژوئیه یا دسامبر وجود ندارد، زیرا خطاهای پیشبینی در مورد میزان تولید نفت به لحاظ اندازه کوچکتر از کاهش تولید جهانی نفت ناشی از شوکهای عمده عرضه، بوده است. درعوض، شوک قیمت نفت در ماه ژوئیه منعکسکننده شوک منفی به تقاضا برای ذخایر نفت است که در خطای پیشبینی منفی برای شوکهای نفتی منعکس شده است. وارد شدن چنین شوکی به تقاضای ذخیرهسازی را میتوان با انتظارات کمتر بازار از قیمت آتی نفت توضیح داد که منعکسکننده انتظار تضعیف اقتصاد جهانی، انتظار تولید بیشتر جهانی نفت، یا هر دو است. در این مدل امکان تفکیک این دو عامل از هم وجود ندارد، اما نشان میدهد که وارد شدن این شوک به انتظارات، کاهش ۹ دلاری دیگر قیمت نفت در ماه ژوئیه ۲۰۱۴ را توضیح میدهد.
در مقایسه، آمار ماه دسامبر نشاندهنده وارد شدن یک شوک منفی بزرگ به تقاضا برای نفت به دلیل تضعیف غیرمنتظره اقتصاد جهانی است که موجب کاهش ۱۳ دلاری قیمت نفت شده است. در اینجا باید تاکید کرد که این آمار با فرضیه جایگزین مطرح شده توسط آرزکی و بلانچارد (۲۰۱۵) سازگار نیست. این فرضیه بر این اساس استوار است که بیانیه سازمان اوپک در اواخر ماه نوامبر ۲۰۱۴ موجب یک تغییر جهت مهم در انتظارات درباره تولید آتی و درنتیجه قیمت آتی نفت شده است و موجی از فروش ارزان قیمت سهام نفت و سقوط قیمت نفت در ماه دسامبر را درپی داشتهاست. مطابقت دادن چنین توضیحی برای کاهش قیمت نفت که برمبنای شوکهای وارد شده به تقاضا برای ذخیرهسازی نفت است، با الگوی مشاهده شده از خطای پیشبینی در این مدل، کار دشواری است.
نتیجهگیری
این واقعیت که مدل پیشبینی از دسامبر ۲۰۱۴ کاهش جزئی در کاهش قیمت نفت و رسیدن آن به حدود ۶۰ دلار در ماه ژانویه و سپس بهبود تدریجی و رسیدن قیمت نفت به ۷۰ دلار تا ژوئن ۲۰۱۵ را پیشبینی کرده است، نشان میدهد که کاهش بیشتر قیمت نفت در سال ۲۰۱۵ فقط از طریق شوکهای بیشتر قابل توضیح است. درواقع، این حقیقت که قیمت نفت برنت در ماه ژانویه به کمتر از بشکهای ۵۰ دلار کاهش یافت، نشان میدهد که بازار نفت خام در ماه ژانویه یک شوک بزرگ دیگر را تجربه کرده است. تا زمانی که اطلاعات مربوط به شاخصهای بازار نفت منتشر نشوند، تعیین ماهیت این شوک دشوار خواهد بود. یک عامل میتواند انتظارات مبنی بر کاهش بیشتر قیمت نفت یا کاهش بیشتر و غیرمنتظره فعالیت واقعی اقتصاد جهان باشد. با این وجود، دلایلی وجود دارد که انتظار داشته باشیم در صورتی که وضعیت اقتصاد جهانی وخیمتر نشود، کاهش اخیر قیمت نفت به زودی پایان یابد. یک دلیل اینکه کاهش بیشتر قیمت، باعث میشود تولید نفت برای برخی از تولیدکنندگان توجیه اقتصادی نداشته باشد. دلیل دیگر این است که درحال حاضر نشانههای روشنی از کاهش فعالیتهای مربوط به استخراج نفت وجود دارد که در موعد خود موجب افت تولید نفت خواهد شد.
ارسال نظر