مدیر امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت اعلام کرد
پایان دوران انفجاری تقاضا در بازار نفت
گروه نفت و پتروشیمی: نفت در طول ۷ ماه گذشته بیش از ۵۰ درصد ارزش خود را از دست داده است؛ مهمترین دلیل این کاهش مازاد عرضه بر تقاضا اعلام میشود. در واقع در طول سالهای اخیر آمریکا با استفاده از فرصت نفت ۱۰۰ دلاری توانست در منابع نامتعارف سرمایهگذاری کرده و تولید خود را از این میادین ظرف سه سال به بیش از ۵/ ۲ میلیون بشکه در روز برساند. افزایش عرضه نفت در حالی رخ داد که سرعت رشد تقاضا در این سالها کاهش داشته و همه این عوامل موجب مازاد عرضه و افت قیمت نفت در چند ماه گذشته شده است. در این بین، برخی از سران اوپک از جمله وزیر نفت عربستان اظهار کردند که افت قیمت نفت به افزایش تقاضا منجر خواهد شد و ترمیم قیمت نفت را به دنبال خواهد داشت و با همین استدلال با کاهش سطح تولید اوپک مخالفت کردند.
گروه نفت و پتروشیمی: نفت در طول ۷ ماه گذشته بیش از ۵۰ درصد ارزش خود را از دست داده است؛ مهمترین دلیل این کاهش مازاد عرضه بر تقاضا اعلام میشود. در واقع در طول سالهای اخیر آمریکا با استفاده از فرصت نفت ۱۰۰ دلاری توانست در منابع نامتعارف سرمایهگذاری کرده و تولید خود را از این میادین ظرف سه سال به بیش از ۵/ ۲ میلیون بشکه در روز برساند. افزایش عرضه نفت در حالی رخ داد که سرعت رشد تقاضا در این سالها کاهش داشته و همه این عوامل موجب مازاد عرضه و افت قیمت نفت در چند ماه گذشته شده است. در این بین، برخی از سران اوپک از جمله وزیر نفت عربستان اظهار کردند که افت قیمت نفت به افزایش تقاضا منجر خواهد شد و ترمیم قیمت نفت را به دنبال خواهد داشت و با همین استدلال با کاهش سطح تولید اوپک مخالفت کردند. اما حالا با وجود گذشت چند ماه از شروع روند کاهشی نفت، تغییر محسوسی در تقاضای آن ایجاد نشده و حتی بسیاری از منابع پیشبینی خود را از رشد تقاضا برای سال بعد کاهش دادهاند. دکتر مهدی عسلی، مدیر امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت ایران از کسانی است که در نشست ۲۷ نوامبر سازمان کشورهای صادرکننده نفت، گفتههای وزیر نفت عربستان را نقد و اظهارکرد که افت قیمت نفت تقاضای آن را به شکل محسوسی تغییر نخواهد داد. حال بعد از گذشت حدود سه ماه از این نشست، وی در گفتوگو با «شانا» استدلال خود را در این خصوص بیان کردهاست. وی معتقد است که نفت عموما کالای کمکششی است و تغییر قیمت در تقاضای آن چندان تاثیر گذار نخواهد بود.
وی با اشاره به اینکه با وجود کاهش قیمت تقاضای نفت تغییر محسوسی نداشته گفت: در اکثر کشورهای جهان ضریب کشش قیمتی تقاضای انرژی کوچک است و با افزایش یا کاهش قیمتهای انرژی و نفت نباید انتظار تغییرات بزرگی در مصرف آنها بهخصوص در کوتاه مدت داشت. وی در ادامه افزود: آنچه در مصرف انرژی و نفت بیشترین تاثیر را دارد، درآمد سرانه و نیز کارآیی استفاده از انرژی است و از آنجا که مصرف سرانه انرژی و نفت در «کشورهای توسعه یافته» به مراتب بیشتر از «کشورهای در حال توسعه» است، تاثیر کاهش قیمت نفت بر تقاضا در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را جداگانه در نظر گرفت. عسلی با بیان اینکه در کشورهای پیشرفته از سال ٢٠٠٥ به بعد مصرف سرانه نفت در حال کاهش بوده و این کاهش مخصوصا برای فرآوردههای نفتی محسوس است و حتی در سالهایی که درآمد کشورها با نرخهای پایین رشد میکرده، ادامه یافته است، اظهار کرد: دلیل این کاهش مصرف از یکسو سرانه بالای مصرف انرژی در این کشورها و از سوی دیگر کارآیی فزاینده خودروها، ساختمانها و تجهیزات سایر وسایل استفادهکننده انرژی است. وی تصریح کرد: در ۴۰ سال گذشته هر سال بهطور میانگین حدود یک درصد از شدت انرژی در این کشورها کاسته شده یا به عبارتی دیگر کارآیی کلی انرژی حدود یک درصد افزایش یافته است. همچنین مالیاتهایی که دولتها، در اکثر مواقع تحت عنوان حمایت از محیط زیست دریافت میکنند هزینه مصرف انرژی و فرآوردههای نفتی را در این کشورها بالا برده است. از طرفی هزینه انرژی بخش کوچکی از هزینه خانوارها (کمتر از ٥درصد) و نیز کل تولید ناخالص داخلی است. اگر سهم نفت در انرژی را ٣٠ درصد بدانیم نصف شدن قیمت نفت اگر برای یک سال ادامه یابد تنها میتواند کمتر از یک درصد هزینه کل خانوار را کاهش دهد. وی افزود: حال اگر کوچک بودن ضریب کشش قیمتی تقاضا برای فرآوردههای نفتی و نیز میزان کاهش هزینه خانوار در صورت کاهش ٥٠ درصدی قیمت نفت و از سوی دیگر افزایش منظم کارآیی انرژی و نفت در این کشورها را کنار هم بگذاریم دلیل کاهش تقاضا حتی در شرایط کاهش قیمتها معلوم میشود.
در ادامه عسلی به وضعیت تقاضا در کشورهای در حال توسعه و تاثیر کاهش قیمت نفت بر آن پرداخت. وی با بیان اینکه در کشورهای در حال توسعه وضع اندکی متفاوت است، گفت: به دلیل سرانه پایین مصرف انرژی و نیز رشد درآمدها مصرف سرانه در این کشورها میتواند با کاهش قیمتها افزایش یابد، اما از آنجا که دولتهای بزرگ در حال توسعه مانند چین و هند نمیخواهند روند وابستگی آنها به واردات نفت افزایش بیشتر یابد سعی میکنند با افزایش مالیاتها و کاهش سوبسیدها مانع از کاهش هزینه مصرف نفت برای مصرفکنندهها شده و جلوی افزایش سریع سرانه مصرف نفت در کشورهای خود را بگیرند.
وی در ادامه افزود: با افزایش درآمد سرانه و نیز شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه در هر حال مصرف سرانه انرژی مدرن افزایش مییابد، اما دولتهای این کشورها تلاش میکنند با افزایش قیمتها برای مصرفکنندهها برای سرمایهگذاری به منظور ارتقای کارآیی مصرف انرژی ایجاد انگیزه کرده و صرفه جویی در انرژی را گسترش دهند. استفاده از ابزار مالیاتی برای کنترل رشد مصرف محدودیت زمانی ندارد و دولتها در این کشورها میتوانند تا زمانی که لازم میدانند این مالیاتها را وضع و حتی افزایش دهند.
مدیر امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت با بیان اینکه علاوه بر هزینه مصرف انرژی که با مالیاتها افزایش مییابد، کارآیی انرژی نیز در میزان تقاضای نفت موثر است، تصریح کرد: چراکه با فرض ثابت بودن قیمت انرژی اگر وسایل نقلیه، ساختمانها و تجهیزات از کارآیی بیشتری برخوردار باشند برای تولید همان مقدار کالا و خدمات انرژی کمتری لازم خواهند داشت.
عسلی در ادامه به بررسی سهم انرژیهای نو در کاهش مصرف انرژی پرداخت و گفت: سهم انرژیهای نو در ترکیب حاملهای انرژی در جوامع مختلف هنوز کم است و هر چند سهم نفت در ترکیب انرژی بهتدریج کاهش مییابد، اما در سالهای آینده نیز انتظار میرود سوختهای فسیلی بخش بزرگی از کل ترکیب انرژی را به خود اختصاص دهند. وی افزود: هزینه استفاده از سوختهای غیرفسیلی و انرژیهای تجدیدشونده هنوز بالاتر از سوختهای فسیلی مانند نفت و گاز و زغالسنگ است و کاهش قیمت سوختهای فسیلی انگیزه استفاده از انرژیهای غیرفسیلی را حتی کاهش میدهد. ویافزود: مشاهده میکنیم که در سالهای اخیر با کاهش قیمت زغالسنگ حتی این سوخت آلاینده در بسیاری از کشورها جایگزین گاز برای تولید انرژی برق شده است بنابراین در سالهای آینده درآمد سرانه و شهرنشینی از متغیرهای اصلی موثر بر مصرف سرانه انرژی بوده و انرژیهای نو شاید تا حدودی شدت افزایش تقاضا برای انرژی فسیلی را کند میکنند.
وی با بیان اینکه در سالهای آینده شاهد رشد تقاضا خواهیم بود اعلام کرد که نرخ رشد تقاضا منفی است و ما دیگر مانند سال٢٠٠٠ شاهد رشد انفجاری تقاضای نفت نخواهیم بود. وی در این خصوص گفت: اینکه تولیدکنندگان به دلیل کاهش تقاضا، تولید خود را کاهش دهند، به مازاد عرضه بستگی دارد. اگر مازاد عرضه در حاملهای انرژی وجود داشته باشد بدون تردید کاهش قیمتها را بهدنبال خواهد داشت. اما از یکسو هزینههای تولید انرژی بالا است و از سوی دیگر ظرفیت بالقوه بالایی برای افزایش تقاضا وجود دارد.
عسلی تصریح کرد: هنوز بیش از یک میلیارد نفر در سراسر جهان دسترسی به انرژی مدرن ندارند و مصرف سرانه انرژی در کشورهای در حال توسعه بسیار کمتر از کشورهای توسعه یافته است. کل جمعیت جهان و نیز شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه در حال افزایش است بنابراین برای ارتقای کیفیت زندگی در کشورهای در حال توسعه که سریعا ظرفیتهای تولید و درآمد خود را افزایش میدهند، در سالهای آینده شاهد افزایش تقاضا برای انرژی خواهیم بود. با این حال، نرخ رشد این افزایش کاهنده خواهد بود و مانند اوایل سال ٢٠٠٠ میلادی شاهد رشد انفجاری تقاضا برای انرژی در چین و هند نخواهیم بود. از سوی دیگر تولید نفت و سایر حاملهای انرژی افزایش مییابد و تا زمانی که رشد سریعتر عرضه نسبت به تقاضا ادامه یابد قیمتها میتواند کاهش یابد. وی با بیان اینکه در حال حاضر هزینه تولید نفتهای نامتعارف بالاتر از نفتهای متعارف بهخصوص در خاورمیانه است، اظهار کرد: اما پیشرفتهای تکنولوژی میتواند هزینههای تولید را کاهش دهد و در صورتی که پیشرفتهای فنی هزینهها را تا حد هزینه تولید نفت خام متعارف پایین بیاورند شرایط بازارهای نفت به شرایط رقابتی نزدیک خواهد شد. وی در ادامه افزود: به همین دلیل نیز کشور ما باید اتکا به درآمدهای نفت خام را کاهش داده و بهتدریج با توسعه صنایع پاییندستی نفت، گاز و صنایع انرژی بر که کشور در آنها دارای مزیت طبیعی است و تبدیل این مزیت طبیعی به مزیت رقابتی مانع از تاثیر منفی تحولات بازارهای نفت و گاز بر توسعه اقتصادی کشور شود.
مدیر امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت در پایان به نقش انرژی در توسعه اقتصادی کشورها اشاره کرد و گفت: انرژی در تمام فرآیندهای تولید کالا و خدمات مورد استفاده قرار میگیرد؛ بنابراین با افزایش ظرفیتهای تولید که لازمه رشد اقتصادی است تقاضا برای انرژی و نفت نیز بیشتر میشود. وی افزود: اما در حال حاضر اقتصاد دانش بنیان و سیاستگذاری در افزایش کارآیی انرژی و نفت در اکثر مناطق جهان، سبب کاستن از شدت انرژی نفت و به عبارت دیگر تقاضای کمتر انرژی در واحد تولید ناخالص داخلی شده است. بنابراین در آینده میتوان شاهد رشد اقتصادی با رشد کمتر تقاضا برای انرژی بود اما در مجموع بدون استفاده از انرژی نمیتوان ظرفیتهای تولید بهخصوص صنایع سنگین و انرژیبر را افزایش داد.
ارسال نظر