مدیرعامل اسبق شرکت «نیکو»:
با کاهش قیمت نفت به جنگ عربستان برویم
برای رسیدن به پاسخی در این خصوص به سراغ دکتر محمدجواد عاصمی پور، مدیر عامل اسبق شرکت نیکو رفتهایم.
برای رسیدن به پاسخی در این خصوص به سراغ دکتر محمدجواد عاصمی پور، مدیر عامل اسبق شرکت نیکو رفتهایم. دکتر عاصمیپور در صنعت نفت ید طولایی دارد. وی که سمتهای مختلفی از جمله مدیر عاملی شرکت مناطق نفت خیز و مدیر عاملی شرکت نیکو را در سابقه خود دارد در حال حاضر به فعالیت خارج از دولت و همچنین تدریس در دانشگاه صنعت نفت مشغول است. وی درخصوص شرایط کنونی نفت و چگونگی برخورد ایران با آن نظری متفاوت از دیگر کارشناسان دارد. به اعتقاد این مدیر پر سابقه نفتی، ایران با کاهش قیمت باید به جنگ عربستان برود. وی در این خصوص گفت: اعمال سیاستهای محتاطانه در فروش نفت و ترس از فروش ارزان نفت بستری برای تولد بابک زنجانیهای دیگر است.
مصاحبه با دکتر عاصمیپور در دو بخش تنظیم شده است. بخش اول که مربوط به سیاست بینالملل نفتی کشور است در ادامه آمده است. بخش دوم صحبتهای وی دربرگیرنده نکاتی درخصوص اهمیت نگهداشت، تولید صیانتی و همچنین تامین مالی میادین نفتی کشور است. عاصمی پور انتقادهایی نیز به عملکرد وزارت نفت درباره چگونگی تخصیص بودجه این وزارتخانه به بخشهای مختلف صنعت نفت دارد که همگی در بخش دوم این مصاحبه در روزهای آینده منتشر خواهد شد.
چرا قیمت نفت سقوط کرد؟
مدیرعامل اسبق شرکت نیکو اشارهای دارد به مازاد عرضه در بازار که به تدریج با افزایش تولید کشورهای غیراوپکی به وجود آمده است. وی در این خصوص گفت: از دیر باز کشورهای اوپک به دو دسته تقسیم میشدند؛ گروه اول کشورهای حامی سهم اوپک در بازار نفت بودند و قدرت این سازمان را در گرو سهم این سازمان از بازار میدانستند. اما گروه دوم با استناد به فرمول «داز کوپیا» برخلاف گروه اول به نگه داشتن قیمتها در سطح بالا اصرار داشتند. داز کوپیا اقتصاددان مطرحی است که کتابی در باب استراتژی انرژیها و دیگر کالاهای تجدید ناپذیر و فناپذیر نوشته و معتقد بود که تولید نفت باید با تکیه بر قیمت آن انجام گیرد. در واقع استراتژی او متکی بر حفظ قیمت بود و حفظ قیمت نیز به این معنا است که با یک ضریب گامایی تولید را کاهش دهیم. عاصمیپور در ادامه افزود: در این میان ایران که تا پیش از انقلاب ما بین این دو گروه فعالیت میکرد، بعد از انقلاب لیدر گروه دوم شد.
وی اظهار کرد: همین استراتژی موجب شد اوپک به مرور سهم خود را از بازار از دست بدهد و از سهم دوسومی از بازار در گذشته به سهم یکسومی کنونی برسد. به اعتقاد عاصمیپور طی سالیان متمادی که اوپک سیاستهای قیمتی را دنبال کرد تولید نفت از ذخایر دریای شمال و پس از آن ذخایر نفت ماسهای کانادا و نفت شیل را توجیه پذیر کرد و به مرور سهم بازار خود را نیز از دست داد.
عاصمیپور از ضریب لرنر و همچنین ضریب انحصارگر بهعنوان معیاری برای سنجش میزان قدرت کشورهای تولیدکننده نفت یاد کرد و گفت: زمانی که اوپک دوسوم تولید نفت جهانی را در دست داشت، ضریب لرنر برای این سازمان نزدیک به ۴ بود؛ اما این رقم به مرور کم شد. علاوه بر این بالا بودن این ضریب برای کشورهای داخل اوپک نیز مهم است؛ در واقع هر کشوری که ظرفیت تولید بیشتر و ذخایر عظیمتری در اختیار داشته باشد از قدرت بالاتری برخوردار است و ضریب لرنر بالاتری دارد. مثلا عربستان برای سالیان متمادی است که ضریبی نزدیک به ۴ دارد. در واقع این حفظ بازار است که در درجه اول از سوی اوپک و بعد در رقابت با دیگر کشورهای سازمان قدرت چانه زنی ما را افزایش میدهد.
عاصمیپور افزود: این در حالی است که در معادله قیمت نفت متغیرهای اقتصادی زیادی اثرگذار است که در راس آنها میزان عرضه و تقاضا و رشد اقتصادی قرار دارد. در عین حال یکسری متغیرهای سیاسی نیز بر قیمت نفت معمولا بهطور محدود و ناپایدار اثرگذار هستند که این عوامل سیاسی با اثرگذاری بر مولفههای اقتصادی بهطور غیر مستقیم قیمت نفت را بالا و پایین میکنند. بهطور مثال میتوان به درگیریهای لیبی اشاره کرد که بر عرضه نفت این کشور اثر گذاشته است.
نفت را ارزان بفروشیم
مدیر عامل شرکت مناطق نفتخیز با این مقدمه به تحلیل شرایط کنونی بازار نفت میپردازد. به گفته وی از طرفی رشد اقتصاد جهانی کمتر از پیشبینیهای قبلی بوده است و از طرف دیگر اوباما که در دور اول ریاست جمهوری خود با شعار استقلال انرژی روی کار آمد از قیمت بالای نفت در این مدت استفاده کرد و تولید نفت آمریکا را افزایش داد. تولید این نوع نفت موجب مازاد عرضه شد و سقوط قیمت نفت را رقم زد. اما شرایط با گذشته قدری تفاوت کرده است. در گذشته با افت قیمتها تولید نفت در دریای شمال به شدت کاهش مییافت و دکلهای فعال در این حوزه متوقف میشدند؛ اما در حال حاضر با وجود کاهش شدید قیمت نفت، تولید از این میادین ادامه دارد. به نظر میرسد تولیدکنندگان نفتهای پر هزینه به امید افزایش قیمت، تولید را ادامه میدهند.
استاد دانشگاه صنعت نفت با اشاره به بحثهای مختلفی که دنبال کردن انگیزه سیاسی یا اقتصادی عربستان را مورد بحث قرار میدهند، گفت: در حال حاضر اهمیتی ندارد که عربستان با چه انگیزهای تولید نفت خود را کاهش نداده، بلکه عکسالعمل ما به این وضعیت است که اهمیت دارد. ولو اینکه شما مقاصد سیاسی را دنبال میکنید باید اثرش را از طریق مقاصد اقتصادی بگذارید. در این شرایط است که افزایش عرضه نفت ما را به مقاصدمان نزدیک میکند.
وی تصریح کرد: اگر در حال حاضر معتقدید که بحران را برای شما ایجاد کردهاند، حل آن از طریق دیپلماسی در اوپک درست نیست و به منزله دفاع در برابر حمله است. ما باید بحران در بحران ایجاد کنیم. باید جبهه جدیدی ایجاد کنیم و شروع به کاهش قیمتها کنیم. با قیمت ارزان نفت را بفروشیم و بازارسازی کنیم. نباید تولید تابعی از صادرات باشد، بلکه صادرات را تابعی از تولید کنیم.
به اعتقاد من به جای اینکه نفت را در نفتکشها روی آب نگه داریم باید آن را با قیمت نازل بفروشیم. استراتژی کنونی که منتظر قیمتهای بالای نفت باشیم، آبستن زایش بابک زنجانیها است؛ چراکه در چنین شرایطی است که عدهای با وعده فروش نفت با قیمت بالا ظاهر میشوند.
اگر قرار است با عربستان مقابله کنیم باید با قیمت پایین بجنگیم و از آنجا که همه کشورهای حوزه خلیج فارس به یک اندازه از قیمت پایین نفت آسیب نمیبینند، بین کشورهای حوزه خلیجفارس گسل ایجاد میشود. مثلا سیاست اقتصادی قطر و عربستان متفاوت از کشورهایی نظیر امارات، کویت و بحرین است، کشورهای عربی با پول نفت رفاه تشکیل دادهاند و مردم این کشورها تا حدی میتوانند شرایط بد اقتصادی را تحمل کنند؛ در این نوع کشورها هیچ پایگاهی بهجز پول نفت وجود ندارد و اگر پول نفت هم نباشد مردم اعتراض میکنند. در چنین شرایطی است که این کشورها با عربستان بر سر میزان تولید به اختلاف برمیخورند. مردم و دولت ایران تجربه مدیریت در شرایط بحرانی را دارد؛ این تجربهای است که کشورهای عربی فاقد آن هستند.
عاصمیپور در ادامه تصریح کرد: در چنین شرایطی است که استراتژی وزارت نفت یعنی تمرکز بودجه وزارت نفت تنها به سوی پارس جنوبی اشتباه است، در شرایط کنونی این مناطق نفتخیز است که میتواند در کوتاهمدت راهگشای کشور باشد.
ارسال نظر