ریسک‌های سه‌گانه تولید مواد دارویی دنیای اقتصاد/ صبا طاهریان

شرکت‌های تولیدکننده مواد موثره دارویی از نظر اقتصادی در چه شرایطی قرار دارند؟

اخیرا با توجه به تغییراتی که طی دو سال گذشته در مقوله نرخ ارز و سیاست‌های وارداتی سازمان غذا و دارو انجام گرفت، حجم واردات مواد موثره دارویی به شدت افزایش پیدا کرد. البته این مشکل صرفا حاصل تسهیل سیاست‌های واردات اخیر نیست. بلکه دلیل دیگر آن این است که وقتی حجم سرمایه در گردش شرکت‌ها به دلیل تغییر نرخ ارز بالا رفته است و بانک‌ها هم نتوانستند سرمایه در گردش را متناسب با تخصیص تسهیلات بیشتر جبران کنند، ظرفیت‌های تولیدی تا حدودی تحت‌تاثیر قرار گرفته است.

از سوی دیگر مجوزهای واردات هم به راحتی صادر می‌شود، همچنین شرایط هم به واسطه یک اشتباه استراتژیک در دولت به سمت تشویق واردات تغییر جهت داده است. چراکه ارز واردات داروی مشابه تولید داخلی را با قیمت کالای اساسی یعنی ۲۸‌هزار تومانی تنظیم کرده‌اند. در مقابل برای تولیدکنندگان داخلی صرفا جزء وارداتی با ارز حمایتی پشتیبانی می‌شود و باقی اجزا که به‌طور متوسط ۷۰درصد قیمت تمام‌شده است بر مبنای ارز آزاد محاسبه می‌شود و حتی گاهی به دلیل مباحث تحریم قیمت سایر اجزای داخلی بالاتر از ارز آزاد هم می‌رود. مثلا برخی گریدهای مطلوب کربن اکتیو که مصارف عمده در سنتز داروهای داخلی دارد تا ۴۵۰‌هزار تومان در هر کیلو قابل خرید در بازار آزاد است در حالی که در خارج کشور زیر۲ دلار است. بنابراین هرچقدر عمق تولید ما بیشترشود و واردات کمتری صورت بگیرد، جایگزین آن مواد داخلی را با قیمت ارز آزادتر باید تامین کنیم و رقابت به سمت واردات کالای خارجی که یارانه ارز ۲۸‌هزار تومانی می‌گیرد بیشتر سوق پیدا خواهد کرد.  این مدل پشتیبانی از داروی وارداتی را تاکنون هیچ‌گاه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مشاهده نکرده بودیم.

شاید یک مثال ساده مطلب را روشن‌تر کند تا تصمیم‌گیران از عدم‌اشراف فنی مجدد در این چاله نیفتند و این مشکل جدی را هرچه سریع‌تر  چاره‌سازی کنند.  در یک مولکول ساده مانند آسپرین می‌توانیم فنول را با قیمت هر کیلو ۵۰ سنت وارد کنیم که بعد با مواد داخلی مثل گاز CO۲اسید سولفوریک و اندرید استیک کاستیک سودا واکنش‌های متعددی انجام می‌شود تا به ماده موثره استیل سالیسیلیک اسید یا با نام تجاری آسپرین برسیم. غیر از فنول که به اندازه کافی تولید داخلی ندارد باقی مواد و هزینه‌ها ساخت داخلی است و مثلا خود اندرید استیک را صنایع دفاع تولید می‌کند و قیمت آن خیلی بالاتر از قیمت جهانی است. نرخ دیگر مواد داخلی هم حداقل با ارز ۵۰‌هزار تومان است چون قیمت جهانی دارند و هیچ‌کدام قدرمسلم ارزان‌تر از نرخ‌های جهانی نیست. ما در مجموع در تولید آسپرین ۲۵‌درصد ارز ۲۸‌هزار تومانی و ۷۵‌درصد ارز آن هم اگر نگویم گران‌تر، حداقل ۵۲‌هزار تومانی مصرف می‌کنیم. با این حساب نرخ ارز معادل آنها برای تولید داخل حدود ۴۶‌هزار تومان می‌شود. حال اگر کسی که آسپرین را وارد می‌کند به او ارز ۲۸‌هزار تومانی بدهند که می‌دهند چگونه تولیدکننده داخلی با ارز معادل ۴۶۰۰۰ تومانی بتواند با او رقابت کند؟ بنابراین کالای خارجی برای تجار خیلی توجیه اقتصادی دارد، در حالی که در نگاه کلی داریم منابع ارزی خود را به باد می‌دهیم و عملا ارز یارانه‌ای را برای کالای خارجی حراج کرده‌ایم. در حالی که هدف اصلی طرح دارویار محافظت از منابع ارزی بود.

موضوع دومی که تولیدات داخلی را با تهدید روبه‌رو کرد کاهش تعرفه گمرکی بود به‌طوری که در یک مصوبه گمرکی عجیب تعرفه واردات دارو و مواد موثره دارویی برداشته می‌شود. ظاهر قضیه شاید برای افرادی که اشراف به حفاظت از بازار داخلی و صنعتگر داخلی ندارند با بهانه کاهش قیمت دارو خوشایند است اما باید توجه داشت که حتی کشورهایی مثل امارات که بنادر آزاد هستند دارای تعرفه ۵‌درصد هستند ولی ما ناگهان از ۲۶‌درصد به ۱‌درصد و بعد هم صفر کاهش می‌دهیم. علت حقوق بازرگانی و تعرفه گمرکی این است که تولیدکننده داخلی مالیات به دولت می‌دهد ولی تولیدکننده خارجی حتی تشویق صادرات را هم از دولت خود می‌گیرد بنابراین دولت‌ها برای بالانس رقابت بر کالاهایی که مشابه تولید داخلی دارند تعرفه گمرکی و حقوق بازرگانی وضع می‌کنند. ظاهرا کشور ما روال جدیدی را پیدا کرده که مضار و منافع آن هنوز بر متفکران علم اقتصاد جهانی نامعلوم است.

ضربه سوم به صنایع دارویی داخلی این بود که تولیدکننده خارجی را معاف از مالیات ارزش افزوده کرده‌اند. در حالی که ماده موثره داخلی به‌علاوه ۹درصد مالیات ارزش افزوده امکان فروش به کارخانه‌های داروسازی را دارد. به عبارت دیگر کالای داخلی را نسبت به کالای خارجی به حدی گران می‌کنیم که اصلا توجیه اقتصادی نداشته باشد. البته درخصوص سایر کالاهایی که تولید داخلی داشته باشند قوانینی وجود دارد که وزارت صنایع از واردات آنها پیشگیری می‌کند. یعنی برای بخشی از کالاها که نمونه داخلی دارند، اجازه واردات نمی‌دهند ولی برای دارو به‌خصوص مواد موثره دارویی اصلا چنین محدودیت‌هایی طی یکی، دو سال اخیر نداشته‌ایم. به همین دلیل وضعیت صنعت تولید دارو با سیاست‌های جدید اصلا خوب نیست.

چه زمانی تعرفه‌ها کاهش یافت؟

تقریبا طی یک سال گذشته این اتفاقات افتاده است.  اگر دولت سریعا نسبت به این موضوع هوشیار نباشد و به جریانات کارشناسی و مشاوره بیمار و جهت‌داری که یقینا از طرف نمایندگان کمپانی فراملیتی و با در نظر گرفتن منافع آنهاست، حساس نباشند، مطمئنم که صنایع داخلی به سمت رکود و ورشکستگی خواهد رفت. و این دستاورد عظیم که مولود انقلاب اسلامی است به دست کمپانی‌های خارجی فراملیتی و نمایندگان آنها یعنی همان‌هایی که با اجرای طرح ژنریک پس از پیروزی انقلاب اسلامی از کشور اخراج شده بودند از دست خواهد رفت.

موادی که با ارز ۵۲‌هزار تومان قیمت‌گذاری می‌شوند، همان موادی هستند که در بورس‌کالا خریداری می‌شود؟

فرض کنید که شما می‌خواهید یک نوع اسباب بازی تولید کنید. در این اسباب بازی یکسری پیچ و مهره، قطعات فلزی و پلاستیکی مصرف می‌شود. حال به شما می‌گویند که قالب این قطعات اسباب‌بازی را اجازه می‌دهیم از خارج با ارز یارانه‌ای وارد کنید. با اینکه نرخ ارز قالب و خود اسباب‌بازی همسان است اما در داخل پیچ و مهره با ارز ۲۸‌هزار تومان نیست. یعنی حداقل نرخ پیچ و مهره در داخل بر اساس دلار ۵۲‌هزار تومانی است و همین اساس قیمت خود را در داخل تنظیم می‌کند. کالای بورسی هم بر اساس ارز آزاد است حتی برخی اوقات به دلیل تحریم قیمتشان بیشتر هم هست. ولی در هر شکل ما فرض می‌کنیم همه بر اساس نرخ آزاد ۵۲‌هزار تومان است. حال اگر ۲۰‌درصد مواد اولیه ما با ارز ۲۸‌هزار تومان و ۸۰‌درصد با ارز ۵۲‌هزار تومان باشد، میانگین آن ۴۵‌هزار تومان می‌شود. در حالی که وارد‌کننده همان کالا را آماده با نرخ ۲۸‌هزار تومان خریداری می‌کند. علاوه بر این تولیدکننده باید ۹‌درصد هم مالیات ارزش افزوده پرداخت کند در حالی که کالای وارداتی این مالیات را هم ندارد.

به طور کل چقدر یارانه به واردات می‌دهیم؟

قبل از سیاست‌های جدید، کل ارز مورد مصرف دارو ۲ میلیارد دلار در سال بود. الان بر اساس آن‌چیزی که ما به صورت شفاهی از مسوولان وزارت صنایع و بانک مرکزی و سازمان غذا و دارو می‌شنویم، از ۶.۳ تا ۶ میلیارد دلار اعداد مختلفی می‌گویند. آنچه به‌طور میدانی از حجم عظیم واردات خود می‌‌‌بینیم نیز گویای حجم بسیار بزرگی از افزایش ارزبری داروست.

جالب‌تر اینکه تجربه نشان داده در کالاهای دلالی مفاسد زیادی هم وجود دارد.

 بعضی‌ها می‌گویند بدون توجه به نرخ ارز باز مواد خارجی ارزان‌تر است، بنابراین منطق حکم می‌کند که از مزیت نسبی آنها استفاده کنیم. این درست است؟

ببینید قصه اینجا کاملا متفاوت است. محصولات داخلی باید بنا به ادله‌هایی ارزان‌تر باشد چون نرخ انرژی و نیروی کار اینجا ارزان‌تر است، به هر حال نیروی کار ارزان‌قیمت‌ترین کشورها هم حداقل دو تا سه برابر ایرانی‌ها حقوق دریافت می‌کنند پس چرا باید کالای ایرانی گران‌تر تولید شود، اگر بخواهیم بگوییم فناوری ما ضعیف است، در صنعت دارو به هیچ عنوان مصداق ندارد، یعنی ما در حوزه دارو، فناوری و راندمان بسیار بالایی داریم، ظرفیت‌های دارویی به دلیل مصارف و دوزیج پایین که از خصوصیات این محصولات است بسیار پایین است؛ مثلا فرض کنید اگر راجع به تولید یک محصول با ظرفیت‌های عظیم صحبت کنیم که مشمول دارو نیست، در این صورت بین لایسنس‌های مختلف ممکن است از زمین‌‌‌ تا آسمان در قیمت تمام‌شده تفاوت وجود داشته باشد، ولی در حوزه صنایع دارویی با علم شیمی سروکار است و خیلی مرتبط با ماشین‌آلات و سیستم‌های کنترل پیشرفته و ظرفیت‌های عظیم نیست. بنابراین در صنعت دارو و مواد موثره ظرفیت خیلی پایین است، مثلا در یک قرص پنج میلی‌گرم دُز موثر وجود دارد که کل مصرف سالانه کشور ممکن است ۱۰۰ تا ۲۰۰ کیلو شود.

برای تولید این مقدار یک کارخانه خیلی کوچک حتی گاهی در اشل آزمایشگاهی کافی است.

 بنابراین صنعت دارو اصلا در هیچ جای دنیا به این سمت که ظرفیت‌های نجومی داشته باشد که قیمت تمام‌شده را کاهش اساسی دهد نمی‌رود.  نظام دارویی حداقل با ضوابطی که امروزه در دنیا وجود دارد و پیش‌بینی می‌شود تا شاید یکی دو دهه آینده هنوز گرفتار پیچیدگی‌های فرآیند تولید و نوآوری‌ها و تکنولوژی‌های برتر نشود که شما بگویید به این دلایل متفاوت است، اصلا متفاوت نیست.

به هر حال نیازمند وارداتیم و نمی‌توانیم برخی مواد حد واسط را تولید کنیم مخصوصا در حوزه بخش‌هایی که چند‌فرآیندی هستند. آماری وجود دارد که می‌گوید مثلا ۷۲‌درصد از مواد موثره تولید داخل در فرآیند یک‌مرحله‌‌‌ای و ۱۸‌درصد دومرحله‌ای تولید می‌شود، یعنی فناوری ۹۰‌درصد پایین یا متوسط است؟

ببینید این آمارها را مرکز پژوهش‌های مجلس منتشر کرد و باعث دامن زدن به یک ذهنیت غلط شد. فناوری تولید دارو اصلا چند‌مرحله و یک‌مرحله و دو‌مرحله‌ای برایش خیلی مصداق ندارد. دارو اصلا مشابه غذا نیست، دارو کارش این است که یک ماده شیمیایی را که عمدتا پایه‌های نفتی دارند و خودشان مسموم‌کننده‌اند، تبدیل به یک ماده موثره دارویی شفابخش کنند. حتی اگر یک مرحله هم باشد، این کار بسیار پیچیده است. حالا این آمار را برای شما مقداری روشن‌تر کنم، هر چقدر ما اعماق واکنش را بیشتر کنیم یعنی بتوانیم وابستگی ارز خود را کمتر کنیم، چه نفتی و ‌‌‌پتروشیمی که عمده مواد پایه ماست و چه مواد معدنی و گیاهی، بهتر است. ولی من ابتدا عرض کردم هر چه به سمت اعماق حرکت می‌کنیم، چون باید با ارز آزادتر تولید کنیم، گران‌تر می‌شود، در حالی که برای ورود کالای مشابه خارجی راه را باز گذاشته‌اند.

حال اگر این دخالت‌های دولت مثلا در تعیین نرخ ارز و قیمت وجود نداشته باشد، به نظرتان از لحاظ توانایی تکنولوژی چند‌ درصد مواد موثره را در داخل داریم‌؟

در حال حاضر ما از جهت ارزشی بیش از ۷۱‌درصد مواد موثره را در داخل تولید می‌کنیم؛ از جهت ارزشی می‌گویم، بنابراین کاری ندارم که واردات می‌شود و این اعداد را به‌‌‌هم می‌ریزند.‌‌‌ ظرفیت مهیا برای تولید داخل ۷۱‌درصد است و این آمار با دقت و الگوریتم‌های درستی محاسبه شده است، ما در سندیکا مکررا این آمارها را منتشر کردیم و شک و تردیدی در آنها نیست. در گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس این عدد را تا آنجا که به‌خاطر دارم ۲۴‌درصد نوشته بودند که ما هم از رئیس محترم مجلس و هم از رئیس مرکز پژوهش‌ها کتبا درخواست کردیم که الگوریتم محاسبه خود را ارائه کنند. رئیس مرکز پژوهش‌ها فقط پاسخ داد که تشکر و در نوشته‌های بعدی دقت می‌کنیم. ما از سال ۱۳۶۱ به‌طور سالانه آمار‌نامه دارویی کشور را با فاصله سه ساله منتشر می‌کنیم که در آن تمام ارزش دارویی ایران جمع‌آوری شده است. مثلا کل دارویی که در ایران فروخته شده، بعد ارزش کل بخشی را که مواد اولیه‌شان تولید داخل است محاسبه می‌کنیم. بنابراین ما کاملا مستند و حساب‌شده به ارزش و سهم تولیدات داخل که همان ۷۱‌درصد بوده، رسیده‌ایم. اما از لحاظ تعداد این‌طوری نیست چون اقلام زیادی از مواد اولیه دارویی داریم که به اصطلاح مقادیرش خیلی کوچک است و کسی میل ندارد آنها را تولید کند. بنابراین اثر ارزشی هم ندارد، ولی از جهت تعدادی می‌تواند خودکفایی را بیشتر کند. باید برای آنها هم فکر کنیم.

الان ما مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی را تشویق می‌کنیم این اقلام کوچک را تولید کنند.

وضعیت صادرات ما چگونه است؟

با توجه به اینکه پتروشیمی برای ما مزیت محسوب می‌شود، از این نظر صادرات مواد موثره ما که پایه شیمیایی دارند، مطلوب است. اخیرا با معاونت صنایع پایین‌دستی پتروشیمی یک تفاهم‌نامه نوشتیم که ریاست شرکت ملی صنایع پتروشیمی آقای دکتر شاه‌میرزایی امضا کردند با این مضمون که آنها برای تولید مواد اولیه دارویی در بندر امام زمین، امکانات، خوراک و حتی یوتیلیتی مجانی در اختیار ما قرار دهند. الان شرکت‌هایی‌‌‌ حضور یافتند و علاقه‌مندی‌‌‌ خود را اعلام کرده‌اند.

 در آنجا قرار است خوراک پتروشیمی با نرخ‌های غیر‌بورسی اعطا شود، یعنی به صنعت دارو به عنوان صنعت استراتژیک ارزان‌تر از بورس ارائه شود. بنابراین دنبال این هستیم ان‌شاءالله عمده مواد پایه پتروشیمی را تبدیل به مواد واسطه‌ای بکنیم که ترجیحا در دارو و در سایر صنایع مثل رنگ و رزین و چسب و سموم و دفع آفات و داروهای حیوانی و... مورد استفاده قرار گیرد. در این صورت ارزش افزوده را تا ۱۰۰ برابر می‌توان افزایش داد، به عنوان نمونه ما به جای اینکه متانول صادر کنیم آن را تبدیل به اقلام با‌ارزش‌تر کنیم. الان این مسیر را به عنوان نمونه در اراک آغاز کرده‌ایم و از واردات برخی مواد حد واسط خلاص شده‌ایم.