چرا اوجگیری بهای نفت، رویکرد مسکو را تهاجمی میکند؟
عامل رفتار تهاجمی روسیه
طلای سیاه؛ سپر تحریمی روسیه
در میانه تنشهای تاریخی که بین روسیه و اوکراین و پویاییهای بزرگ و تازه ژئوپلیتیکی که در حال حاضر بین مسکو و غرب در حال آشکار شدن است، نقشی که نفت خام در روغنکاری چرخدندههای این درگیری ایفا میکند تا حد زیادی نادیده گرفته شده است. این در حالی است که نگاهی به درگیریهای گذشته نشان میدهد که همبستگی قوی بین افزایش قیمت نفت و تمایل مسکو برای ابراز و اعمال اراده خود در خارج از مرزهای کشورش وجود دارد. به گزارش الجزیره، مسکو توانسته با کمک درآمد بسیار بالایی که از اوجگیری بهای نفت به دست آورده، اقتصاد خود را تا حد زیادی در برابر تحریمها و فشارهای احتمالی غرب در نتیجه تنشها بر سر اوکراین مصون کند. این واقعیت که حمله روسیه به گرجستان و اوکراین در سالهای گذشته با افزایش چشمگیر و رسیدن قیمت نفت به اوجهای تازه همزمان بوده، کارکرد این سیاست پوتین را نشان میدهد. از سوی دیگر نیز باید توجه داشت به دلیل نقش کلیدی که روسیه در تامین انرژی جهان و اروپا از طریق نفت و گاز دارد، امکان تحریم صنعت نفت و گاز این کشور یا حتی تحریم دسترسی آنها به سوئیفت را تقریبا به صفر میرساند و عملا دست غرب برای اعمال فشاری جدی بر اقتصاد ضدتحریمی روسیه که بر منابع انرژی اتکای بالایی دارد را بسته است.
رابطه جنگهای پوتین و قیمت نفت
هر بار که در قرن بیست و یکم قیمت نفت به سطوح اوج خود دست یافته است، ولادیمیر پوتین آماده حمله نظامی به همسایگان سرکش خود شده است. در طول هر ۲ حمله نظامی روسیه به جمهوریهای سابق اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، یعنی جنگ آگوست ۲۰۰۸ در گرجستان و تصرف کریمه و سپس منطقه دونباس در فوریه ۲۰۱۴ از اوکراین؛ به شکل معناداری قیمت نفت در بالاترین سطوح تاریخی خود بوده است. در آگوست ۲۰۰۸ بهای نفت خام برنت ۱۲۵ دلار بر بشکه و در جریان تصرف کریمه ۵۷/ ۱۰۲ دلار بر بشکه بود. در حال حاضر، بهای نفت دوباره در حال صعود است و در روز جمعه به بالاترین حد خود در ۷ سال گذشته رسیده است. قیمت نفت خام وست تگزاس اینترمدییت اکنون به بالای ۹۱ دلار در هر بشکه و نفت برنت نیز به بیش از ۹۲ دلار در هر بشکه رسیده است.
این افزایش قیمت مداوم، خزانه مسکو را پر میکند و ممکن است کرملین را به سمت احساس مصونیت بیشتری در برابر تهدیدهای غرب مبنی بر تحریمهای گسترده یا انزوای اقتصادی سوق دهد.
باب مکنالی، مدیر ارشد سابق بخش انرژی بینالملل در شورای اقتصادی ملی آمریکا در دوران زمامداری جرج بوش بوده و اکنون مدیرعامل شرکت مشاوره انرژی راپیدان انرژی گروپ (Rapidan Energy Group) است. مکنالی به الجزیره گفته است که تحلیلگران و ناظران بازار نفت پیشتر این الگو را در موارد گرجستان و اوکراین دیدهاند. وی که عملا مشاور ارشد انرژی بوش در سالهای پرتنش ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹ بود، دراینباره میگوید: «در هر مورد، چند سال منتهی به جنگ قیمتهای نفت در سطوح بالایی بوده که این امر، بیتردید نقش کلیدی در جسارت رهبران روسیه داشته است. قیمتهای بالای نفت خام در کنار سایر اقداماتی که مسکو برای محافظت از سیستم مالی خود در برابر قیمتهای کاهش یافته انجام خواهد داد، به آنها کمک میکند در برابر تحریمهای متنوع مقاومت کنند.»
جبهه متحد و ناکام غرب علیه صنعت نفت روسیه
غرب در بحران اخیر اوکراین تلاش کرده تا تصویر یک جبهه متحد در برابر روسیه ترسیم کند. آنها برای تنبیه روسیه از تحریمهای هدفمند علیه شرکتهای نفتی و مالی روسیه گرفته تا قطع ارتباط مسکو با سیستم بانکداری بینالمللی جامعه جهانی ارتباطات مالی بین بانکی یا همان سوئیفت (SWIFT) را در نظر گرفته است. با این حال، طبق گفته گرگ پریدی، مشاور مستقل نفت و تحلیلگر ارشد سابق انرژی در گروه اوراسیا، این گزینههای تحریمی میتوانند برای غرب نتایج کاملا معکوسی داشته باشند. وی خاطرنشان کرد که ضربه مستقیم به صنعت نفت روسیه در زمانی که هیچ کشوری ظرفیت تولید مازاد برای جایگزینی آن را ندارد، غیرممکن است. پریدی همچنین میگوید که پالایشگاههای کشورهایی در اروپای مرکزی مانند اسلواکی، مجارستان و جمهوری چک که همگی عضو ناتو هستند، تنها میتوانند از طریق خطوط لوله روسیه تامین شوند. پریدی معتقد است که به همین دلیل غربیها به سرعت ایده قطع دسترسی روسیه به سوئیفت را کنار گذاشتهاند و افزود: «آنها متوجه شدند که هدف قراردادن سوئیفت با روشی فراگیر، به معنای آن است که برای مثال، شرکتهای برق آلمانی راهی برای پرداخت هزینه گاز طبیعی خود به روسیه نخواهند داشت و این امر غیرقابل تصور است.»
سبقه تاریخی درگیریهای نفتی
از نظر تاریخی، درگیریهای مرتبط با نفت خام عموما گزاره مخالف شرایط کنونی را شامل میشود و کشورهایی که به نفت وابسته هستند، به دنبال تصاحب منابع دیگران جنگ را آغاز میکنند؛ نه اینکه یک دولت نفتی بزرگ مانند روسیه، همسایه وابسته به نفت خود را تهدید کند. اگر به جنگهای ایران و عراق، حمله عراق به کویت، حمله ژاپن به پرل هاربر در پی تحریم نفتی آمریکا و حتی حرکت ناامیدانه هیتلر به سمت میادین نفتی قفقاز در جنگ جهانی دوم نگاه کنیم، همگی الگوی متفاوتی با شرایط روسیه دارند.
اما باید این را نیز در نظر داشت که وجود ذخایر عظیم نفتی نیز میتواند به درگیریها دامن بزند و به طرف قدرتمندتر احساس آسیبناپذیری بدهد. این امر بهویژه زمانی صادق است که دشمنان بالقوه آنها، دموکراسیهایی هستند که واکنشهای عمومی به قیمت انرژی بسیار حساس است و در صورت وقوع درگیری دیگری، قیمتها بازهم بالاتر میروند و اقتصاد آنها ممکن است در نتیجه وابستگی به انرژی آسیب ببیند. با این حال، توماس گراهام، مشاور سابق کاخ سفید در امور روسیه و مدیرعامل کسینجر اسوشیتس (Kissinger Associates) میگوید: «اهمیت قیمتهای بالای نفت برای روسیه کمتر از وابستگی اروپا به گاز این کشور است و وابستگی گازی فضای مانور عظیمی به مسکو داده است.»
گراهام معتقد است که روسیه به طور جدی میتواند تهدید به قطع صادرات گاز به اروپا کند و اطمینان دارد که میتواند با ضررهای از دست رفتن درآمد راحتتر از طرفهای اروپایی که ممکن است سوخت گرمایشی خود در زمستان را از دست دهند، مقابله کند.
اما باید گفت که همبستگی در مورد خاص روسیه قابلتوجه است و به نظر میرسد بازی بزرگتری در راه باشد.
اوپکپلاس به رهبری عربستان سعودی و روسیه، هنوز توانایی تثبیت قیمتهای جهانی نفت را در صورت اقدام هماهنگ دارد. آنها ۲ بار در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ نتوانستند با یکدیگر به توافق برسند و هر بار قیمت نفت سقوط شدیدی داشت.
اخیرا در ماه ژانویه سعودیها با افزایش تولید روسیه موافقت کردند، اما در برابر فشار و تهدید غرب برای آزادسازی ذخایر استراتژیک خود برای توقف افزایش قیمتها مقاومت کردند. نتیجه این افزایش قیمتها، ادامه رشد تورم است و باعث کاهش حمایت عمومی از جو بایدن و دیگران رهبران دموکراسیهای غربی میشود.
ساخت اقتصاد ضدتحریمی
همچنین از طرف دیگر قیمتهای بالا توان صندوق ذخیره ملی روسیه را افزایش داده و به مسکو کمک کرده تا هدف بلندمدت مشترکی که با چین و سایر مخالفان آمریکا، در راستای دور کردن اقتصاد جهانی از وابستگی دلار دارند را پیش ببرد. این امر روسیه را در موقعیت اقتصادی قویتری نسبت به بنبستهای قبلی با غرب قرار داده است. عمود شکری، کارشناس انرژی ترکیهای و نویسنده کتاب دیپلماسی انرژی آمریکا در حوزه خزر معتقد است که روسیه اکنون در شرایط اقتصادی بهتر از هر زمان قرار دارد. وی میگوید: «صندوق ذخیره ملی روسیه از رونق صادرات نفت در سال گذشته سود کلانی به دست آورده و ذخایر ارزی این کشور اکنون به ۶۴۰میلیارد دلار رسیده و بدهی عمومی دولت به شدت کاهش یافته است. روسیه تا حد بسیار زیادی میتواند در برابر تحریمهای غرب مقاومت کند.»
پریدی نیز با این دیدگاه موافق است و میگوید که نقش و موقعیت روسیه به وضوح بسیار بزرگتر آن است که قابل تحریم باشد. پریدی میگوید باید نگران آن بود که روسیه با ذخایر مالی کافی که دارد، مشکلات شدیدی انرژی در اروپا ایجاد کرده و آنها را به سخره بگیرد که به نوبه خود عملا هرگونه واکنشی از سوی غرب را غیرممکن میکند.
در واقع، همان اندازه که همبستگی بهای نفت و سیاست خارجی پوتین قانعکننده به نظر میرسد، تحلیلگران به شکل گستردهای بر سر اینکه ترکیبی از ملاحظات ژئوپلیتیکی و تمایل پوتین بر سر تحریک احساسات ضد غربی در داخل است، به عنوان محرکهای اصلی بحران توافق دارند.
البته ذکر این نکته که بحران ۲۰۰۸ گرجستان و ۲۰۱۴ اوکراین به دلیل قیمت بالای نفت آغاز نشدند. بلکه روسیه در واکنش به تحولاتی که معتقد است امنیت این کشور را به خطر میاندازد، دست به حمله زد و امروز نیز شرایط دقیقا همانگونه است. با این حال به نظر میرسد روسیه با کمک نفت خام و قیمتهای بالای آن در کنار اهرم استراتژیک گازی که بر سر اروپا دارد، توانسته خود را در برابر عواقب حمله به اوکراین تا حد زیادی مصون کند و حتی در صورت اعمال برخی تحریمها، بعید است که این کشور دچار مشکلات جدی شود.