این شرکت دارای یک هیات مشورتی ۵نفره است که شامل ۲ نفر از مدیران ارشد سابق بی‌‌‌‌‌‌‌پی، بزرگ‌ترین سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذار خارجی در جمهوری‌آذربایجان و راب سبحانی، مفسر جمهوری‌آذربایجانی است. هدف این طرح دورزدن مشکلی بود که همواره مانع از اجرایی‌شدن خط لوله ترانس‌خزر شده است؛ چالش این طرح مقاومت جمهوری‌آذربایجان در برابر اجازه دادن به عبور گاز ترکمنستان به سمت اروپا است که می‌تواند به افزایش رقابت صادرات انرژی بین دو کشور منجر شود. ایده آنها این است که یک خط لوله نسبتا کوتاه ۴۲کیلومتری از میدان نفتی فراساحلی ماگستیم‌قلی ترکمنستان در وسط دریای خزر تا میدان نفتی آذری - چراغ - گونشلی(ACG) ساخته شود. این خط لوله می‌تواند سالانه ۱۰ تا ۱۲میلیارد مترمکعب گاز را منتقل کند، در واقع این خط لوله در ابتدا قرار است گازهای همراهی که در نتیجه استخراج نفت ایجاد می‌شوند را جابه‌جا کند. معمولا این نوع گازها به هدر می‌‌‌‌‌‌‌روند و منجر به تاثیرات زیست‌محیطی و اقلیمی فراوانی می‌‌‌‌‌‌‌شوند؛ اما در صورت استفاده از این پتانسیل، از یک‌سو منافع اقتصادی و از سوی دیگر منافع زیست محیط قابل‌توجهی را با خود به همراه خواهد داشت. میدان آذری- چراغ - گونشلی همچنین حاوی مقادیر زیادی گاز است که از طریق خط لوله زیر دریایی به منطقه سنگچال ‌جمهوری‌آذربایجان و از آنجا، به‌دست مصرف‌کنندگان می‌رسد. شبکه تامین گاز در کشور جمهوری‌آذربایجان چندان توسعه نیافته و این کشور برای پاسخگویی به نیاز داخلی، مجبور به واردات گاز از روسیه است. در صورت اجرایی شدن این طرح، علاوه‌بر پاسخگویی به نیاز داخلی، امکان افزایش صادرات به گرجستان و ترکیه که با کمبود گاز طبیعی روبه‌رو هستند نیز برای باکو وجود دارد. ماستارد درهمین خصوص عنوان کرده است که با توجه به نیاز قفقاز جنوبی، توجه به گاز طبیعی برای جایگزینی با نفت و زغال‌سنگ، امری مهم در خلال انتقال به انرژی‌های تجدیدپذیر است. وی همچنین عنوان کرده که به‌دنبال جذب سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذارانی است که امکان‌‌‌‌‌‌‌سنجی برای هزینه‌‌‌‌‌‌‌ها و بحث‌های فنی طرح را مورد حمایت و بررسی قرار دهند. همچنین این شرکت باید بتواند باکو و عشق‌‌آباد را درخصوص تامین منافع آنها در بلندمدت متقاعد کند. به‌نظر نمی‌رسد که ترکمنستان با توجه به مشکلات اقتصادی، مخالفتی با این طرح داشته باشد. این موضوع سبب گسترش صادرات گاز ترکمنستان به بازارهای جدید غربی می‌شود، اما باید گفت که شرکت TCR فعلا هیچ برنامه‌‌‌‌‌‌‌ای برای فروش به اروپا ندارد و به‌دنبال آن است که گاز را به شرکت نفتی دولتی جمهوری‌آذربایجان سوکار (SOCAR) بفروشد و از آنجا، گاز به مشتریان مدنظر جمهوری‌آذربایجان فروخته شود. این شرکت در وب‌سایت خود اعلام کرده است که جمهوری‌آذربایجان علاقه‌‌‌‌‌‌‌مند به ادامه دادن خط لوله است. اگر شرکت TCR بتواند این خط لوله را به اتمام برساند، خط لوله‌‌‌‌‌‌‌ای که از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، مانند یک رویا بود را به سرانجام رسانده است. ترکمنستان به‌‌‌‌‌‌‌رغم برخورداری از منابع عظیم گاز طبیعی، به دلیل محصور بودن در خشکی توان صادرات کمی دارد؛ از همین‌رو نوآوری و طرح‌‌‌‌‌‌‌‌هایی مانند سوآپ گازی یا خط لوله ترانس‌خزر می‌توانند موجب برون‌رفت ترکمنستان از بحران اقتصادی کنونی باشند. یکی از مهم‌ترین موانع خط لوله ترانس‌خزر، عدم‌توافق بر سر تقسیم دریای خزر بود که در سال ۲۰۱۸ این موضوع با کنوانسیون حقوقی دریای خزر حل و فصل شد. گفتنی است که اصلی‌‌‌‌‌‌‌ترین عامل پیشران خط لوله ترانس‌خزر، بهبود روابط میان ترکمنستان و جمهوری‌آذربایجان است که گواه آن، توافق بر روی گسترش و توسعه میدان نفتی و گازی دوستلوک و سوآپ گازی میان ترکمنستان، ایران و جمهوری‌آذربایجان است که حاکی از بهبود روابط میان این دو جمهوری سابق شوروی در همسایگی خزر است. به نظر می‌رسد اکنون، بهترین زمان برای اجرایی‌شدن خط لوله ترانس‌خزر است. لوکا آنچسچی استاد مطالعات اوراسیا در دانشگاه گلاسگو معتقد است که هر پروژه‌ای در این رابطه، اگر بتواند به احساس سکون خاتمه دهد و جمهوری‌آذربایجان و ترکمنستان را درگیر و همراه سازد، امکان موفقیت خواهد داشت. او معتقد است که ترکمنستان نمونه خوبی برای توصیف از‌دست‌دادن فرصت‌ها است. دیگر محتاط‌بودن نمی‌تواند به ترکمنستانی‌‌‌‌‌‌‌ها کمکی کند و در واقع این پروژه جدید، شاید آخرین فرصت ترکمنستان برای بهبود شرایط محسوب ‌شود.