بهای LNG از نفت سبقت گرفت
نقش پررنگ گاز در صحنه انرژی
اگر قیمت ژانویه را یک اتفاق بدانیم، باید گفت که قیمت LNG آسیا در همین هفته هم حدود ۲/ ۱۷ دلار در هر میلیون btu برآورد میشود که برابر با تقریبا ۱۰۰ دلار در هر بشکه معادل نفت است. هرچند بهای گاز طبیعی که از طریق خطلوله منتقل میشود ارزانتر است و قیمت آتی آن هم در بازارهای مالی پایینتر است، بهنظر میرسد دوره ارزانی گاز در حال پایان است. بهگفته وبگاهنشنال، سه عامل افزایش تقاضا، اختلال در عرضه برخی تامینکنندگان و مباحث ژئوپلیتیک روسیه در این تحول نقش بازی میکنند. در حالی فروشندگان بزرگ گاز جهان مانند روسیه، آمریکا، قطر، نروژ و استرالیا از چنین شرایطی بیشترین سود را میبرند که ایران بهعنوان دومین دارنده بزرگ ذخایر گاز دنیا و سومین تولیدکننده عمده، حتی در لیست ۱۰کشور صادرکننده گاز قرار ندارد. با این وجود، این منبع گفته با توجه بهچشمانداز تقاضا در بلندمدت، فقط شرکتهای جسور حاضر بهسرمایهگذاری عظیم در این حوزه هستند.
اهمیت گاز بیشتر میشود
از شروع پاندمی کووید-۱۹، توجه بخش انرژی روی نوسانات بازار نفت و فناوریهای نوظهور انرژی سبز متمرکز بوده است اما گاز بهعنوان یک منبع دیگر انرژی دههای سخت را پشتسر گذاشته و همزمان با افزایش قیمت بهسطوح دیدهنشده و تنشهای ژئوپلیتیک بهصحنه بازگشته است. بهای گاز آمریکا برای بیش از یکدهه پایین بود. در طول بحران مالی سال ۲۰۰۸ بهای گاز هم سقوط کرد و پس از آن، ظهور گاز شیل در این کشور موجب شد قیمت آن همیشه کمتر از ۳ دلار در هر میلیون واحد بریتانیایی حرارت باشد که معادل ۱۷ دلار برای هر بشکه نفت است. در این میان، بسیاری از شرکتهای آمریکایی آغاز بهصادرات گاز طبیعی مایع بهبقیه دنیا کردند تا از مازاد عرضه در داخل بکاهند. قیمتها در جاهای دیگر بالاتر اما عموما محدود بود. قیمتهای LNG آسیایی که بهطور سنتی تا حد زیادی توسط نفت تعیین میشود، همزمان با برادر بزرگتر خود در اواخر سال ۲۰۱۴ سقوط کرد و معمولا بین ۵ تا ۱۰ دلار در هر میلیون btu نوسان میکرد. بحرانی هم برای عرضه روسیه بهاروپا از طریق اوکراین پس از الحاق کریمه بهاین کشور در سال ۲۰۱۴ رخ داد، اما برخلاف قطعی سال۲۰۰۹، نتوانست کمبود عرضه واقعی ایجاد کند. از سوی دیگر در چین سیاستی برای جایگزین کردن گاز بهجای زغالسنگ بهویژه برای گرمایش خانگی با هدف کاهش آلودگی زیستمحیطی اعلام شد و واردات LNG و همینطور گاز طبیعی از طریق خط لوله از آسیای مرکزی و روسیه را افزایش داد. بهطور کلی، دنیایی که نگران اتمام گاز در اوایل دهه ۲۰۰۰ بود، همچنانکه برای نفت هم نگرانی مشابهی وجود داشت، بهگاز فراوان و ارزان بهعنوان یک امر طبیعی خو گرفت. در واقع، در سالهای اخیر بحث اصلی درباره قیمت یا دسترسی بهگاز نبوده، بلکه در این مورد بوده که گاز باید چه جایگاهی در گذار ضروری بهسمت انرژی با انتشار کربن پایین داشته باشد. این دوره خوشایند برای مصرفکنندگان ممکن است در حال پایان باشد که سه عامل افزایش تقاضا، اختلال در عرضه و کرملین منجر بهآن شدهاند.
تقاضای صعودی گاز
ابتدای دوره همهگیری کرونا، گاز بهاندازه نفت از این موضوع آسیب ندید زیرا در حالی که رفت و آمد متوقف شده بود، مردم همچنان نیازمند بهگرمایش، نور برای دفاتر خانگی و برق برای تماسهای تصویری خود بودند. اگرچه آوریل سال گذشته بهای گاز طبیعی مایع در آسیا به ۱۸۲۵ دلار در هر میلیون واحد بریتانیایی حرارت سقوط کرد، اما در ژانویه ۲۰۲۱ به ۵/ ۳۲دلار افزایش یافت که برابر با ۱۹۰ دلار معادل بشکه نفت است. طلایسیاه در طول تاریخ خود بهچنین قیمتی نزدیک نشده است. انتخاب LNG در آسیا برای کاهش آلودگی و تامین کمبود داخلی تا حدود زیادی مربوط بهچین است. چین بهاحتمال زیاد ژاپن را بهعنوان بزرگترین خریدار این سوخت پشتسر خواهد گذاشت. با این وجود، هند، پاکستان، بنگلادش و تایلند هم نقاط مهمی برای تقاضای جدید هستند. خشکسالی در برزیل که باعث شد تولید برق آبی آن کاهش یابد و این کشور را بهدنبال یافتن محمولههای LNG فرستاد، عامل اقلیمی دیگری است. سرمای شدید در زمستان گذشته قیمتها را در آسیا بالا برد اما موج گرما در این قاره و تقاضای تهویه مطبوع در تابستان که معمولا با تقاضای پایینتر همراه است، باعث شد این بازار همچنان داغ بماند. قیمتهای بالای زغالسنگ و مجوزهای کربن اروپا موجب جذابیت گاز بهرغم افزایش هزینه شده است.
اختلال در عرضه
عرضه بهخاطر حوادث غیرمترقبه و همچنین کمبود پروژههای جدید در طول سالهای بی-رونقی بازار دچار اختلال شده است. افت تولید نفت شیل در آمریکا همچنین باعث کاهش تولید گاز همراه شده که کمک کرد قیمت گاز در هنریهاب به ۴۱/ ۴دلار در روز جمعه برسد. این سطح بسیار بالاتر از ۶۵/ ۲دلار متوسط از سال ۲۰۱۴ یعنی زمان سقوط قیمت نفت است. واحد LNG اسنوویت نروژ بهدلیل حادثه آتشسوزی درماه سپتامبر گذشته، یک سال و نیم دیگر بهمدار بازمیگردد. علاوه بر این مصر، الجزایر، نیجریه، استرالیا، روسیه و ایالاتمتحده هم بهدلایل فنی و تاخیرهای مرتبط با پاندمی پایینتر از ظرفیت تولید گاز داشتهاند.
از نظر عرضه در آینده هم باید گفت واحدهای جدید صادرات LNG در کانادا و موریتانی-سنگال بهدلیل کووید-۱۹ بهتاخیر افتاده است و شورش در موزامبیک باعث توقف دو پروژه دیگر شده که بهرهبرداری از آنها را بهپس از سال ۲۰۲۵ موکول کرده است.
روسیه و گاز اروپا
در نهایت بهمبهمترین عامل یعنی روسیه میرسیم. شرکت دولتی انحصاری روسیه، گازپروم عرضه بهاروپا را کاهش داده چراکه ادعا میکند آن را برای تامین داخلی و پُرکردن مجدد انبارها نیاز دارد. یک آتشسوزی در واحد عظیم اورنگوی این شرکت در اوایل ماه آگوست همچنین از تولید کاست. با این حال، این گزارش میگوید تردیدهایی وجود دارد که مسکو تعمدا عرضه گاز را محدود کرده تا روی اروپا بر سر پروژه خط لوله نورداستریم۲ که تقریبا کامل شده فشار بیاورد. آمریکا و آلمان در جولای بهیک توافق دست یافتند که بر اساس آن، این دو کشور از تحریم این پروژه امتناع میکنند اما در عوض از اوکراین که این خط لوله قصد دور زدن آن را دارد حمایت میکنند.
ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه بهاروپا هشدار داد که باید پس از اینکه قرارداد فعلی در سال ۲۰۲۴ منقضی شد، مشخص کنند چقدر گاز از طریق اوکراین میخواهند. علاوه بر این، پوتین گفته کییف باید حسننیت خود را برای ادامه جریان گاز نشان بدهد. کاهش اخیر صادرات گاز روسیه بهمعنای آن است که ذخیره گاز اروپا بهپایینترین سطح یک دهه اخیر رسیده، آنهم در زمانی که بهطور طبیعی باید برای زمستان آماده شوند و ذخایر پر شوند.
اما برای مصرفکنندگان آرامشی در راه است. واحدهای LNG از دوره تعمیر و نگهداری خود بازخواهند گشت و اروپا در صورت گرمبودن هوا در اکتبر میتواند بهموقع انبارهای خود را مجددا پر کند. زمستانهای دو سال آینده همچنان نسبت بهاختلال عرضه آسیبپذیر هستند. این امر برای محیطزیست خبر بدی است چراکه میتواند استفاده از زغالسنگ را در اروپا و آمریکا حفظ کند و کنار گذاشتن آن توسط کشورهای آسیایی را بهتعویق بیندازد.
انتظار میرود از اواسط دهه جاری گاز پروژههای جدید LNG در آمریکا، روسیه، قطر، شرق آفریقا و استرالیا بهبازار برسد. علاوه بر این، رشد انرژیهای تجدیدپذیر هم بهطور پیوسته سهم خود را در بازار تولید برق بهخصوص در اروپا و شاید در خاورمیانه بیشتر میکنند.
رعایت الزامات اهداف اقلیمی مصرف گاز را بهچالش خواهد کشید مگر اینکه صنایع و نیروگاهها بهسیستم مهار و ذخیرهکردن کربن مجهز شوند. البته تولید هیدروژن «آبی» و برقی که نیاز دارد میتواند منبع جدید تقاضای گاز باشد.
اینها برای آینده است. فعلا انتظار دولتها و مصرفکنندگان برای گاز ارزان و فراوان همیشگی اندکی تکان خورده است. با این حال، با توجه بهابهام در تقاضای بلندمدت گاز و رقابت مذکور، فقط شرکتهای جسور سرسختانه وارد سرمایهگذاریهای بزرگ جدید میشوند.