جالب است که عمده نظر موافقان این ادغام اشاره به ایجاد تمرکز، هماهنگی و یکپارچگی در صنعت انرژی و البته تجربه‌های موفق سایر کشورها در این حوزه دارد. لکن صرف‌نظر از اینکه نمی‌توان یک نسخه اجرایی واحد را برای همه کشورها در نظر گرفت، با توجه به ساختار عریض و طویل و گستردگی پهنه فعالیت و خدمات دو وزارتخانه نفت و نیرو؛ اگر وزارت نفت به تعداد A مشکل و وزارت نیرو به تعداد B چالش داشته باشند، باید توجه کرد که با ادغام این دو وزارتخانه، مجموع مشکلات و چالش‌ها A+B نخواهد شد. دلیل آن نیز انبوه مشکلات جدید منتج از مقاومت سرمایه انسانی در مقابل تغییر، تعارضات ناشی از تفاوت فرهنگ سازمانی، چابک نبودن سازمان نوظهور در خدمت‌رسانی و پاسخگویی به ذی‌نفعان و همچنین عدم‌پذیرش هویت اجتماعی و سازمانی در دوران پسا ادغام توسط کارکنان هر دو وزارتخانه، از چالش‌های پیش‌روی وزارت انرژی خواهد بود.

امید است که دولتمردان از تجارب و درس آموخته‌های قبلی کشور بالاخص تجربه ناموفق ادغام دو وزارتخانه بازرگانی و صنایع و معادن در تصمیم‌گیری‌های خود بهره برده و با توجه به تعدد حوزه‌های تصدی‌گری و بنگاه‌داری در دو وزارتخانه نیرو و نفت و افزایش مشکلات در صورت ادغام این وزارتخانه‌ها، از اجرایی‌سازی و طرح پیشنهاد تشکیل وزارت انرژی در شرایط کنونی کشور منصرف شوند.

البته این بدان معنا نیست که بدنه کارشناسی با تشکیل وزارت انرژی مخالف است، بلکه وقتی ما با بحران‌هایی چون یارانه مصرف انرژی و کاهش شدت مصرف انرژی به عنوان چالش‌های میان‌بخشی در دو وزارتخانه نفت و نیرو مواجه هستیم و از طرفی کل مجموعه وزارت انرژی آمریکا حدود ۱۰۰ هزار نفر کارمند دارد و ما در وزارت نفت ایران بیش از ۲۰۰ هزار کارمند داریم، لذا توجه ویژه به مشکلات منتج از این ادغام ضروری است.  حوزه انرژی کشور نیاز به طرح جامع انرژی و سند چشم‌انداز مدون دارد که اهداف بلندمدت ما را حداقل برای ۵۰سال آینده تعیین کند. باید بدانیم که در حوزه انرژی کجا بودیم، کجا هستیم و به کجا می‌‌خواهیم برویم. ایران رتبه اول جهان را در مجموع ذخایر نفت و گاز داراست و همیشه فروشنده نفت‌خام بوده‌ایم، چرا‌که این یک سیاست ساده کسب درآمد ارزی برای کشورهای دارای منابع هیدروکربوری است. در طرح جامع انرژی باید به‌درستی تبیین شود که انرژی در کشور محور توسعه است یا صرفا وسیله تامین معاش روزانه. بالطبع نقش و جایگاه آن در قالب انحلال وزارت نفت یا تشکیل یک وزارتخانه جدید هم باید مشخص شود.

 راه‌حل چیست؟

همانگونه که مطرح شد ساختار عریض و طویل دو وزارتخانه نفت و نیرو و البته فعالیت‌های چندوجهی هر دو وزارتخانه از مشکلات بزرگ در تحقق اهداف تشکیل وزارت انرژی از یک‌سو خواهد بود و از طرف دیگر موضوع نبود یک طرح جامع و سند چشم‌انداز حداقل‌۵۰ ساله در حوزه انرژی نیز از چالش‌های پیش‌روی این نهاد در انجام وظایف و تکالیف محوله بر مبنای اولویت است. همچنین تجربه نشان داده اولویت‌های وزرای نفت همواره تامین ارز مورد‌نیاز کشور بر اساس تکالیف قانونی بوده و تغییر وزرا در برخی از دولت‌های اخیر - ۸ وزیر و سرپرست در دولت‌های نهم و دهم - مانع از تمرکز آنها بر دستیابی به اهداف و اجرایی‌سازی نقشه‌راه (در صورت تدوین) خواهد شد، لذا ایجاد ساختار معاونت انرژی در کابینه دولت سیزدهم به‌عنوان پیشنهادی کارشناسی با مزایایی از جمله: تمرکز در تدوین طرح جامع انرژی کشور با اهداف بلندمدت ۲۰ و ۵۰ ساله، ایجاد نهادی بالادستی و فرا وزارتخانه‌ای و به دور از چالش‌های سیاسی هر وزارتخانه، ساختاری جهت آزمودن و تمرین طرح تشکیل وزارت انرژی در مقیاس کوچک و به‌دور از چالش‌ها و تعارضات پسا‌ادغام، ایجاد نهادی چابک، مسوولیت‌پذیر، تنظیم‌گر و تسهیل‌گر در حوزه انرژی برای رفع مشکلات میان‌بخشی دو وزارتخانه نیرو و نفت مانند کاهش شدت مصرف انرژی و ایجاد نهاد ناظر عالی در سطح حاکمیت به نمایندگی از رییس‌جمهور برای نظارت بر کوچک‌سازی و خصوصی‌سازی منتج به کاهش تصدیگری و عملکرد وزارتخانه‌های نفت و نیرو جهت حرکت در مسیر ادغام و در صورت لزوم تشکیل وزارت انرژی، به رئیس‌جمهور منتخب پیشنهاد می‌شود.