لزوم سیاستگذاری پرواکتیو در صنعت نفت
ایران یک کشور وابسته به نفت و گاز از نظر زیرساخت و اقتصاد است و البته به دلیل چالشهای سیاسی همواره دستاندازهای زیادی در مسیر نفت و گاز ایران از تولید تا فروش وجود داشته است. این واقعیت که با افزایش سهم انرژیهای نو در سبد مصرف جهانی با فرض عدمکاهش قیمت نفت، سرمایهگذاریهای جدید مسیری غیر از اقتصاد نفتی را در پیش خواهند گرفت، یکی از فرضیههای مطرح شده برای آینده است. از سویی پیشبینی میشود که خاورمیانه و نفت ارزانش همچنان تامینکننده اصلی سوخت و مواد اولیه فسیلی جهان باقی بماند.
بهزعم نگارنده در ادوار گذشته سیاستگذاری کلان در نفت و گاز ایران بیشتر در پاسخ به تغییرات جهانی صورت گرفته است، تا اینکه براساس پیشبینیها، از پیش مهیا شده باشد. اقداماتی چون خط لوله صلح که کاملا با پیشبینی آینده، استراتژی درستی را انتخاب کرده بود که متاسفانه به دلایل سیاسی اجرایی نشد، از معدود مواردی است که میتوان از آن به عنوان سیاست درست نگاه به آینده نام برد. برای مثال در زمانی که بنا بود تا فازهای پارسجنوبی توسعه داده شود، کمبود دکلهای حفاری دریایی ملکی در ایران احساس میشد. درست در زمانیکه قیمت نفت به اوج خود رسید، بهدلیل اینکه متولی برای دکلداری در دریا بهدرستی مشخص نشده بود، شرکتهای ایرانی بازار خرید دکل جکآپ را با وجود تحریم داغ کردند. جدا از ماجرای دکلی که پولش پرداخت شد و هرگز نیامد، دکلهایی که در بالاترین قیمت روز خریداری شد و دکلهایی که با وجود رسیدن به بازار ایران دیر رسیدند و نتوانستند در پازل توسعه نقش درستی ایفا کنند، همگی باعث خسران مالی فراوان و منازعات بسیار در داخل سازمانهای درگیر در توسعه فازها شدند. حال آنکه با پیشبینی بهموقع، تقسیم وظایف و نظارت صحیح میشد دست دلالان را از میلیونها دلار پول بیتالمال کوتاه کرد.
البته بحث پیچیدهتر از این موارد است و مثال فوق تنها برای سادهکردن تصویر برای مخاطب ارائه شد. وزارت نفت آینده با توجه به پیچیدهترشدن بازی در اقتصاد انرژی جهانی باید یک وزارت کنشگرا باشد. اتاقهای فکر منظم و همهگیر متشکل از نخبگان، با استفاده از تکنیکهای مختلف از توفان مغزی گرفته تا تحقیقات دقیق برای رسیدن به پیشبینیهای علمی، دوری جستن از تصمیمات سیاسی و پرهیز از ایدهآلگرایی با پیشگرفتن روند واقعگرایانه میتواند شرایطی را فراهم آورد که در آن انتخابهای خوبی را جلوی میز دولت و نهادهای تصمیمگیر قرار دهد تا بر اساس آن نهتنها صنعت نفت و گاز بلکه حتی اقتصاد ایران به ستونهای قابلاعتمادی تکیه کند.