تکنولوژی چگونه جای ژئوپلیتیک را در بازار نفت میگیرد؟
تغییر پارادایم در بازار طلای سیاه
پارادایم سنتی بازار نفت چه بود؟
آنطور که محمد مروتی، اقتصاددان جوان ایرانی میگوید، تولید از مخازن متعارف نفت به نوسان قیمتها در بازار با تاخیر واکنش نشان میدهد. چراکه دوره بازدهی سرمایهگذاری در مخازن متعارف طولانی مدت است و اگر تولیدکنندگان سنتی هر زمان قصدکنند تولید خود را افزایش دهند، رسیدن به آن چند سال زمان لازم دارد. این در حالی است که در زمان افت قیمتها نیز تولید نفت آنها کاهش نمییابد، چراکه حجم زیاد سرمایهگذاری در این مخازن پیش از شروع تولید انجام میشود و هزینه روزمره استخراج از این مخازن بسیار پایین است، از این رو با وجود افت قیمتها آنها به تولید ادامه میدهند.
این شرایط در حالی بر سمت عرضه نفت تا چند سال پیش حاکم بود که تقاضا برای نفت نیز کشش قیمتی کمی دارد و نوسانات قیمت نفت نمیتواند در کوتاهمدت بر میزان مصرف اثرگذار باشد. به گفته مروتی، این دو عامل در کنار هم نوسانات شدید قیمتها را رقم میزد. بهطور مثال رشد قیمت نفت از حدود ۲۰ دلار در اوایل دهه ۲۰۰۰ به بیش از ۱۴۰ دلار در سال ۲۰۰۸ نتیجه عدم توانایی تولیدکنندگان سنتی برای پاسخگویی به رشد تقاضای چین بود. اما در حال حاضر با ظهور بازیگری جدید و منعطف در بازار نفت شرایط تغییر کرده است.
شیل چگونه بازار نفت را تغییر میدهد؟
مروتی میگوید: «مخازن شیل بسیار پیش از آنکه مورد بهرهبرداری قرار بگیرند، از سوی زمینشناسان کشف شده بودند. با این حال قرار داشتن قیمتها در سطوح پایین موجب شده بود تولید از این مخازن تا سال ۲۰۰۸-۲۰۰۷ به تعویق افتد.» به گفته وی، مهمترین ویژگی نفت شیل، قابلیت واکنش سریع عرضه نفت از مخازن به نوسانات قیمتی است. تولیدکنندگان شیل به فاصله چند ماه از نوسانات قیمتی میتوانند تولید خود را تغییر دهند.
اما شیل چگونه میتواند به سرعت به نوسان قیمت واکنش نشان دهد؟ افت تولید در چاههای شیل بسیار سریع اتفاق میافتد، بهطوریکه در حوزه ایگل فورد، هر چاه حفر شده بین ۶۰ تا ۷۰ درصد از توان خود را در سال اول بهرهبرداری از دست میدهد. بنابراین برای حفظ تولید حفاری در این مخازن بهطور مداوم انجام میشود، بهطوریکه در صنعت شیل بر خلاف منابع متعارف، حفاری یک هزینه روزمره است. با این حال به گفته این کارشناس اقتصادی، تولیدکنندگان شیل در دورهای که قیمتها در سطوح بالایی قرار داشت، توانستند توان تولید خود را بالا ببرند. بهطور مثال متوسط تولید سه ماه بعد از حفر هر چاه در سال ۲۰۰۹ حدود ۲۵ هزار بشکه بوده اما در سال ۲۰۱۴ این مقدار به حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز رسیده است.
هرچند حفاری مداوم موجب شده که هزینه تولید شیل افزایش یابد، اما شیل انعطافپذیری خود در برابر نوسانات قیمتی را مدیون همین عامل است. رامین فروزنده، تحلیلگر بازار نفت و دیگر عضو پنل در تشریح این مساله میگوید: افت قیمت نفت موجب کاهش درآمد شرکتهای نفتی از جمله شرکتهای تولیدکننده نفت شیل و به دنبال آن کاهش هزینههای سرمایهگذاری آنها میشود. به گفته وی برای حفاری و اجاره دکل قراردادهای یکساله منعقد میشود، بنابراین در زمان افت قیمتها شرکتها تا زمانی که دکل در اجاره آنها قرار دارد به حفاری ادامه میدهند. اما بعد از حفاری مرحلهای برای تکمیل چاه وجود دارد که به قراردادهای کوتاهمدت نیاز دارند، بنابراین شرکتهای نفتی در زمان کاهش قیمتها برای کاهش هزینههای خود این مرحله را انجام نمیدهند. این چاههای نیمه کاره که دیاویو «DOU» نامیده میشوند بهعنوان ضربهگیر بازار نفت عمل میکنند، چراکه در زمان رشد قیمتها شرکتها میتوانند با هزینه نسبتا کمی چاهها را تکمیل و تولیدات خود را افزایش دهند.
مروتی با تاکید بر تغییر پارادایم بازار نفت میگوید: «در گذشته همه بازیگران بازار نفت تولیدکنندگان متعارف بودند، بنابراین نوسانات قیمت تاثیری بر میزان عرضه و تقاضا نداشت. اما در عصر جدید، شیل به سرعت به قیمتها واکنش نشان میدهد، بنابراین واریانس قیمتها بسیار کم شده و نمیتوان انتظار جهشهای قیمتی را داشت. مگر اینکه مسائل ژئوپلیتیک تاثیر شدیدی بر سمت عرضه داشته باشد.» وی کاهش تاثیر توافق اوپک بر قیمتها را از دیگر اثرات انعطافپذیری بالای بازیگر جدید بازار نفت میداند.
فروزنده نیز بر این باور است که جهان از عصر کمبود نفت وارد عصر فراوانی شده است؛ چراکه در سمت تقاضا نیز پیشبینیها نشان از رسیدن تقاضا به اوج خود بین ۱۵ تا ۲۵ سال آینده دارد. وی بر این باور است که در شرایط کنونی ایران نیز باید استراتژی خود را برای تولید تغییر دهد. چراکه پیش از این گمان میشد هر بشکه نفتی که استخراج نشود و زیرزمین باقی بماند میتوان آن را در آینده استخراج و در قیمت بالاتری به فروش رساند، یعنی گمان میشد نفت هرچه دیرتر تولید شود، باارزشتر میشود. به گفته وی، اما پارامترهای بازار در حال حاضر نشان میدهد که ممکن است این نفت برای همیشه زیر زمین باقی بماند.
خطر در کمین تولیدکنندگان سنتی
محمد صادق جوکار، کارشناس ژئوپلیتیک نفت، به توضیح مفهموم تکنوپولتیکس پرداخت و تاثیر تغییر پارادایم بازار نفت بر ژئوپلیتیک بازار را تشریح کرد. به گفته این کارشناس بازار نفت، به اثرگذاری متقابل فناوری بر ژئوپلیتیک و نظم بازار، تکنوپولتیکس میگویند. جوکار بر این باور است که بهبود فناوری تولید از مخازن شیل که به تغییر پارادایم بازار منجر شده، تاثیراتی نیز بر سیاست و ژئوپلیتیک کشورهای نفتخیز خواهد داشت. به گفته وی تکنوپلیتیک در حال تضعیف ژئوپلیتیک است و نشانههای آن را میتوان در نشستهای امنیتی مونیخ در سه سال گذشته دید که نگرانی از امنیت عرضه انرژی، بهعنوان یک دغدغه در این نشستها مطرح نشد.
جوکار با بیان اینکه نظم جدیدی در حوزه انرژی در حال رخ دادن است، میگوید: در حال حاضر امنیت کشورهای مصرفکننده اهمیت بیشتری یافته و به تبع آن سیاست این کشورها نیز مهمتر شده است. به گفته این کارشناس بازار نفت اولین تاثیر نظم جدید در آمریکا، افول «راهبرد امنیت انرژی» است و کاهش اهمیت «امنیت و ثبات کشورهای تولیدکننده نفت» است. به اعتقاد جوکار در این شرایط امکان مداخله سیاسی بیشتر میشود، مثلا آمریکا بیشتر از قبل میتواند با اهرم انرژی به ایران فشار آورد. وی در این باره به سند امنیت انرژی این کشور اشاره میکند که در ۲ بند از ۴ بند آن بر استفاده از اهرم انرژی علیه کشورهایی که رابطه خوبی با این کشور ندارند، تاکید شده است. با این حال جوکار بر این باور است که در رژیم جدید بازار انرژی همچنان فرصتهایی برای ایران وجود دارد و آن روزنههایی برای ظهور ایران بهعنوان بازیگری جدید در بازار گاز است. اما این فرصت نیز در تهدید حذف ایران از بازار گاز کشورهای جنوب آسیا با توسعه خط لولهتاپی و همچنین افزایش مصرف الانجی در کشورهای خلیج فارس قرار دارد.
هدیه عربستان به شیل
جواد یارجانی، مدیرکل اسبق امور اوپک در وزارت نفت نیز در این نشست توضیحاتی درباره سیاست اوپک در بازار نفت و در مقابل شیل ارائه داد. به گفته وی اوپک در سال ۲۰۱۶ صلح را آغاز کرد در حالی که دو سال پیش از آن عربستان علیه شیل جنگ بیحاصلی را به راه انداخته بود.این کارشناس بازار نفت با بیان اینکه اوپک با دنبال کردن سهم بازار جنگ را آغاز کرد، میگوید: عربستان میخواست شیل را از بازار خارج کند و این را بارها تکرار کرده بود. اما در کمتر از یک سال این کشور از سیاستهای خود عقبنشینی کرد. یارجانی دلیل عقبنشینی عربستان از سیاستهای نفتی خود را فشار اقتصادی از جمله با شروع جنگ در یمن و تغییر پادشاهی میداند. یارجانی در پایان با اشاره به توافق کشورهای تولیدکننده نفت در اواخر سال ۲۰۱۶، میگوید: «تنها حاصل جنگ عربستان علیه شیل، هدیهای بود که این کشور به شیل اعطا کرد، چراکه در دوران افت قیمتها تولیدکنندگان آمریکایی یاد گرفتند چگونه در قیمتهای پایین نیز به حیات خود ادامه دهند و مقاومتر از قبل شدند.»
ارسال نظر