تبعات جهانی افت ۶۳ درصدی درآمدهای اوپک بررسی شد
بحران ثانویه نفت ارزان
حدود سه سال از ریزش قیمت نفت میگذرد، جایی که بررسیها نشان میدهد مجموع درآمدهای اوپک در سال ۲۰۱۶ بیش از ۶۰ درصد نسبت به دوران اوج خود در سال ۲۰۱۲ کاهش یافته است. این فشار اقتصادی بر صادرکنندگان نفتی فقط اثر مستقیم افت قیمت طلای سیاه در این سالها است؛ اما کارشناسان با نگاهی فراتر معتقدند ضعف اقتصادی در این کشورها میتواند تبعاتی جدی در سطح جهانی داشته باشد. بحرانهای مهاجرتی، تشدید فعالیتهای تروریستی و تهدیدهای سلامت جهانی از جمله مهمترین تبعات ثانویه دوران نفت ارزان محسوب میشوند.
دنیای اقتصاد- نسیم علایی: در شروع کاهش قیمت نفت از میانههای سال ۲۰۱۴، بسیاری از کارشناسان و اقتصاددانان تاثیر کاهش قیمت نفت بر اقتصاد جهان را مثبت دانستند، به این شکل که افت قیمت نفت رشد اقتصادی کشورهای مصرفکننده و کاهش درآمدهای نفتی کشورهای تولیدکننده را به دنبال دارد.
حدود سه سال از ریزش قیمت نفت میگذرد، جایی که بررسیها نشان میدهد مجموع درآمدهای اوپک در سال ۲۰۱۶ بیش از ۶۰ درصد نسبت به دوران اوج خود در سال ۲۰۱۲ کاهش یافته است. این فشار اقتصادی بر صادرکنندگان نفتی فقط اثر مستقیم افت قیمت طلای سیاه در این سالها است؛ اما کارشناسان با نگاهی فراتر معتقدند ضعف اقتصادی در این کشورها میتواند تبعاتی جدی در سطح جهانی داشته باشد. بحرانهای مهاجرتی، تشدید فعالیتهای تروریستی و تهدیدهای سلامت جهانی از جمله مهمترین تبعات ثانویه دوران نفت ارزان محسوب میشوند.
دنیای اقتصاد- نسیم علایی: در شروع کاهش قیمت نفت از میانههای سال ۲۰۱۴، بسیاری از کارشناسان و اقتصاددانان تاثیر کاهش قیمت نفت بر اقتصاد جهان را مثبت دانستند، به این شکل که افت قیمت نفت رشد اقتصادی کشورهای مصرفکننده و کاهش درآمدهای نفتی کشورهای تولیدکننده را به دنبال دارد. اما از آنجا که سهم کشورهای مصرفکننده از اقتصاد جهانی بیشتر است، در مجموع افت قیمت نفت به اقتصاد جهانی کمک خواهد کرد. حال نزدیک به سه سال از آن زمان میگذرد و بهنظر میرسد تاثیر افت قیمت نفت بر اقتصاد کشورهای تولیدکننده میتواند بسیار گستردهتراز انتظارات باشد. چراکه ابتدا گمان میشد دوران نفت ارزان مقطعی و کوتاهمدت است، از اینرو کشورهای تولیدکننده نفت تغییرات ساختاری برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی انجام ندادهاند. حال با طولانی شدن دوران نفت ارزان و اینکه مشخص نیست این دوران کی بهسر میآید، کشورهای تولیدکننده شرایطی به مراتب دشوارتر از سه سال پیش و آغاز افت قیمت نفت را میگذرانند. ستوننویس فایننشالتایمز بحران ساختاری قیمت نفت را در ابعادی نزدیک به بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ میداند و بر این باور است که بیثباتی سیاسی و اقتصادی در کشورهای تولیدکننده نفت میتواند بحران مهاجرت، تروریسم و بهداشت را برای کل جهان درپی داشته باشد. اینها ریسک پنهانی هستند که در پشت پرده نفت ارزان وجود دارند.
اثرات نفت ارزان بر کشورهای مصرفکننده
در نگاه اول مهمترین تاثیر افت قیمت نفت بر مصرفکنندگان آن خواهد بود که از قیمتهای پایین استفاده خواهند کرد. نفت ارزان معمولا دو تاثیر عمده بر کشورهای مصرفکننده دارد. اول اینکه قیمتهای پایین موجب رونق اقتصادی در این کشورها و بهتبع آن اقتصاد جهانی خواهد شد. چراکه نفت بهعنوان اصلیترین منبع حال حاضر تولید انرژی، سهم قابلتوجهی در هزینه تولید کالا دارد، از اینرو کاهش قیمت آن موجب میشود که هزینه اولیه تولید کالا کاهش یافته و بالطبع تولید افزایش یابد. از آنجا که اقتصاد کشورهای غیر نفتی سهم قابلتوجهی در اقتصاد جهانی دارند، رشد اقتصادیآنها به معنای بهبود جهانی اقتصاد است. با این حال آنطور که بانک مرکزی اتحادیه اروپا اخیرا اعلام کرده، در سه سال گذشته نفت ارزان تاثیر چندانی بر اقتصاد جهان نداشته است که این به عوامل مختلفی بازمیگردد. حتی از آنجا که کشورهای تولیدکننده غالبا مشتریان کالاهای تولیدی در اقتصادهای نوظهور هستند، تاثیر منفی نفت ارزان در حال سرایت به اقتصادهای نوظهور است. اما تاثیر دیگر نفت ارزان بر مصرفکننده نهایی خواهد بود. نفت خام ماده اولیه تولید بنزین و گازوئیل است، از اینرو کاهش قیمت نفت به معنای کاهش قیمت این سوختها خواهد بود. با این حال در سه سال گذشته قیمت سوخت چندان کاهش نیافته است چراکه همزمان با کاهش قیمت نفت غالب کشورهای مصرفکننده اقدام به افزایش مالیات بر مصرف بنزین و گازوئیل کردهاند. این موضوع موجب شده که کاهش قیمت نفت خام چندان در بهای بنزین اثرگذار نباشد.
اثرات آشکار نفت ارزان بر کشورهای تولیدکننده
واضحترین تاثیر کاهش قیمت نفت، افت درآمدهای کشورهای تولیدکننده آن است. بر اساس دادههایی که اخیرا اداره اطلاعات انرژی آمریکا منتشر کرده، درآمد نفتی کشورهای عضو اوپک در سال ۲۰۱۲ (که متوسط قیمت نفت در اوج خود قرار داشت) بالغ بر ۴/ ۱۱۸۲ میلیارد دلار بوده اما این رقم در سال ۲۰۱۶ به ۴/ ۴۳۳ میلیارد دلار رسیده است. در واقع درآمدهای نفتی کشورهای عضو اوپک در سال ۲۰۱۶ که نفت بهطور متوسط ۶۸/ ۴۰ دلار بر بشکه معامله شده، نسبت به سالهایی که بهای نفت نزدیک به ۱۱۰ دلار بوده، حدود ۷۵۰ میلیارد دلار معادل ۶۳درصد کاهش یافته است.
کشورهای عضو اوپک اقتصادهایی وابسته به نفت و تکبعدی دارند از اینرو همه این کشورها از افت قیمتها متاثر شدهاند. با این حال تاثیر کاهش قیمت نفت به برخی کشورها شدیدتر بوده است به این شکل که کشورهایی با ساختار سنتیتر و جمعیت تحتتکفل بیشتر آسیبهای شدیدتری از افت قیمتها دیدهاند. بهطور مثال نیجریه نزدیک به ۱۱۵میلیون نفر جمعیت تحتتکفل دارد که ۶۱درصد از جمعیت این کشور را شامل میشود. یا آنگولا ۱۳ میلیون جمعیت تحتتکفل (معادل ۶۳درصد جمعیت کل این کشور) دارد. ونزوئلا نیز بهعنوان شاخصترین کشوری است که از افت قیمتها در سه سال اخیر بهشدت آسیب دیده و این کشور را در آستانه فروپاشی قرار داده است. نیک باتلر، ستوننویس فایننشالتایمز بر این باور است که مشکل اکثر اعضای عضو اوپک به اقتصادهای تکبعدی و عدم کنترل جمعیت در آنها بازمیگردد. همچنین این کشورها غالبا با فسادهای گسترده دولتی مواجه هستند و در عین حال تجربه و شایستگی مدیریتی کمی دارند. باتلر هزینههای بالای نظامی و همچنین خرید کالاهای لوکس را بهعنوان یکی از نشانههای مدیریت غلط در کشورهای نفتی میداند. وی در این زمینه به ۴۵۰ میلیون دلاری که محمدبنسلمان، جانشین ولیعهد عربستان(کسی که مدعی تلاش برای تغییر ساختاری در اقتصاد عربستان و قطع وابستگی این کشور به نفت است) برای خرید قایقهای تفریحی در سال ۲۰۱۶ هزینهکرده است، اشاره میکند.
در این میان معدودی از کشورهای عضو اوپک از جمله امارات استراتژی تنوع اقتصادی را دنبال و حتی اقدام به تاسیس صندوقهای سرمایهگذاری دولتی(SWF) کردهاند. بهطور مثال کویت امسال طرح ریاضت اقتصادی را با تمرکز بر کاهش درآمدهای مدیران دولتی اجرا کرده و به این منظور بودجه سال جاری را ۱۵ میلیارد دلار کاهش داده است. همچنین برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس در این راستا اقدام به افزایش بهای بنزین کردهاند. به این وسیله آنها از درآمدهای نفتی خود برای سرمایهگذاری در هرجایی که امکان دارد، اقدام کردهاند. با این حال هیچکدام از کشورهای عضواوپک نتوانستهاند بهطور کامل خود را با این شرایط وفق دهند و در برخی موارد نارضایتی عمومی از اجرای سیاستهای ریاضت اقتصادی موجب عقب نشینی حکومت شده است. بهطور مثال عربستان که سال گذشته سیاست ریاضت اقتصادی را دنبال میکرد، با رشد قیمتها در ابتدای سال جاری و به دنبال اجرایی شدن توافق اوپک برای کاهش تولید، این سیاستها را متوقف کرد.
تشدید بحران در کشورهای تولیدکننده
نیکباتلر بر این باور است که کشورهای نفتخیز گمان میکردند که افت قیمتها موقتی و گذراست، از این رو اصلاحات ساختاری در اقتصاد خود ایجاد نکردهاند. به این شکل که غالب آنها با انتشار اوراق قرضه و وام گرفتن از کشورهای دیگر سعی درعبور از این شرایط داشتند، اما این شرایط موقتی نبود و اقدامات آنها در سه سال گذشته تنها به افزایش بدهی کشورهای تولیدکننده نفت را به دنبال داشته و در حال حاضر این کشورها را در شرایط بحرانیتر از قبل قرار داده است. کارشناس فایننشال تایمز بر این باور است که درد واقعی نفت ارزان برای کشورهای تولیدکننده با مشخص شدن اینکه این دوران مقطعی نیست، تازه شروع شده است. تلاش اوپک برای افزایش قیمت نفت با کاهش تولیدات، تاکنون اثرات چندان مطلوبی نداشته است و بهای نفت برنت هفته گذشته به ۴۶ دلار رسید. حال مشکلات نفت ارزان برای این کشورها بیثباتیهای عمیقی به دنبال خواهد داشت، بهطوریکه حداقل ۵ کشور عضو اوپک از جمله ونزوئلا و نیجریه در حال حاضر در معرض خطر بیثباتی سیاسی و اقتصادی بسیار جدی قرار دارند. ناآرامیهای مدنی نیز در لیبی بسیار آشکار و در کشوری مانند الجزایر نهفته و پنهان است. در تمام کشورهای عضو اوپک به شکل قابل توجهی بیکاری برای گروه سنی ۱۵ تا ۳۰ سال افزایش یافته و درگیریهای قبیلهای و مذهبی بین کشورهای عضو این سازمان بسیار رشد داشته است. باتلر بر این باور است که بحرانهای اقتصادی سیاسی در حالی در کشورهای عضو اوپک اوج گرفته که این سازمان در کنترل قیمت نفت شکست خورده است، چراکه به دلیل تغییر ساختار بازار نفت و افزایش بازیگران این بازار اوپک کارآیی سابق و کنترل بر بازار نفت را از دست داده است.
بحران جهانی در پی نفت ارزان
ستوننویس فایننشال تایمز بحران ناشی از سقوط ساختاری قیمت نفت را بزرگترین بحران جهان بعد از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ میداند. به این شکل که در سال ۲۰۰۸، بحران اقتصادی آمریکا که از طریق وامهای بیشمار مسکن ایجاد شده بود، به سراسر جهان سرایت کرد. در حال حاضر نیز بحران سیاسی و بیثباتی که سقوط قیمت نفت در کشورهای تولیدکننده به وجود میآورد میتواند بحران را به دیگر کشورهای جهان منتقل کند. به این شکل که بیثباتی این کشورها میتواند بحران مهاجرت، تروریسم و بهداشتی را در دیگر نقاط جهان به دنبال داشته باشد. نگاهی به سابقه کشورهای جهانی مشخص میکند که نگرانی باتلر بیمورد نیست. در حال حاضر نیز بسیاری از کارشناسان تشکیل گروهک تروریستی داعش را تحت تاثیر افت قیمتها میدانند. دهه ۹۰ میلادی نیز که با شوک افت قیمت نفت همراه بود با تشکیل گروه تروریستی القاعده و طالبان همراه شد. حتی برخی کارشناسان بر این باورند که عربستان با کمک به تشکیل این گروههای تروریستی و تغذیه مالی آنها تلاش داشته که با آشوب در منطقه به رشد قیمت نفت کمک کند، اما تاثیرات گروههای تروریستی تنها بر کشورهای خاورمیانه محدود نبوده و بر همه جهان تاثیرگذار است. از سویی بحران سوریه که به دنبال تشکیل گروه تروریستی داعش شدت گرفته، در سالهای اخیر بحران مهاجرت را برای کشورهای غربی به دنبال داشته است. حتی کشوری مانند عربستان که در شروع افت قیمتها به صندوق ذخیره ارزی ۷۰۰ میلیارد دلاری خود متکی بود و ثبات سیاسی نسبی بیشتری دارد، در یک سال اخیر با افزایش مهاجرت از این کشور مواجه است. صدقه فاضل، نماینده مجلس عربستان اعلام کرده که یک میلیون عربستانی با مهاجرت، در کشورهای عربی و غیرعربی ساکن شدهاند. وی از وزارتخانههای ذیربط خواسته علل این پدیده و اثر آن بر اقتصاد عربستان را بررسی کنند. در چنین شرایطی افزایش مشکلات اقتصادی و سیاسی در کشورهای نفتخیز میتواند به بحرانهای مهاجرت دامن زند. همچنین کاهش درآمدهای نفتی بهطور مستقیم منجر به کاهش خدمات بهداشتی و درمانی کشورهای اوپکی خواهد شد و شیوع بیماریهای ویروسی و میکروبی را در جهان به دنبال خواهد داشت. توجه به این موضوعات باعث شده که نیک باتلر بحران در درون اوپک را بحران برای تمام جهان بداند.
ارسال نظر