زیان الگوهای غلط قراردادهای پارس جنوبی عکس: شانا

دنیای اقتصاد: روز گذشته در حالی چهارمین کنگره بین‌المللی حفاری در سالن همایش‌های صداوسیما پرشورتر از دوره‌های قبل برگزار شد که علی کاردر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران با حضور در میان بزرگان صنعت حفاری کشور از تغییر مدل قراردادهای بین شرکت ملی نفت ایران و پیمانکاران خبر داد. این مدل قراردادی که EPCF نام دارد، بیش از ۸۰ درصد تامین مالی پروژه‌ها را به عهده پیمانکار قرار داده و ریسک کار را به او منتقل می‌کند. به گفته کاردر این اقدام در پی بدهی ۵۰ میلیارد دلاری است که از محل قراردادهای قبلی(EPC) به شرکت ملی نفت تحمیل شد. وی این مدل قرارداد را فاجعه‌آمیزترین قراردادی خواند که در جهان سوم منعقد می‌شود و مانند بهمنی بر سر شرکت ملی نفت آوار شده است. چهارمین کنگره بین‌المللی حفاری به مدت دو روز در سالن همایش‌های صداوسیما برگزار می‌شود. در اولین روز برگزاری این کنگره، به غیر از کاردر، رکن‌الدین جوادی معاون نظارت بر منابع هیدروکربوری وزارت نفت، حبیب‌الله بیطرف، معاون مهندسی پژوهش و فناوری وزارت نفت و برخی دیگر از مدیران صنعت نفت حضور داشتند.

بدهی 50 میلیارد دلاری شرکت ملی نفت

روز گذشته، مدیر عامل شرکت ملی نفت با حاضر شدن در میان حفاران کشور از انعقاد قرارداد EPCF به جای قراردادهای قبلی (EPC) بین شرکت ملی نفت و پیمانکاران در آینده نزدیک خبر داد که براساس آن ریسک پروژه‌ها به پیمانکار منتقل می‌شود. وی استفاده از مدل‌های EPC را به‌عنوان عامل ایجاد بدهی ۵۰ میلیارد دلاری شرکت ملی نفت در سال‌های گذشته معرفی کرد. به گفته علی کاردر در سال‌های قبل مدل قراردادی که انجام شد مدل بای بک بود، بعد از آن از مدل‌های EPC استفاده شد که بخش مهمی از این قراردادها برای توسعه فاز‌های پارس جنوبی منعقد شد. در این سال‌ها این مدل از قراردادها موجب رشد خوبی در صنعت نفت کشور شد و موجب افزایش تعداد شرکت‌های GC و MC شد. وی می‌گوید: «این شرکت‌ها هرچند هزینه سنگینی به صنعت نفت کشور تحمیل کرد، اما توانستند مگا پروژه‌های مهمی را به سرانجام برسانند.» مدیرعامل شرکت ملی نفت با بیان اینکه، بحث زمان‌بندی نیز مطرح بود، گفت: «در واقع بسیاری از پروژه‌ها در زمان لازم به بهره‌برداری نرسیدند که نگرانی‌های این روزها درباره احتمال کمبود گاز و قطع آن از نتایج تاخیر در بهره‌برداری از فازهای پارس‌جنوبی است. البته نظر شخصی من این است که توسعه این شرکت‌ها در نهایت مناسب و قابل قبول بوده است.»

وی در ادامه به تشریح برنامه‌های آتی کشور در بخش نفت و گاز و نقش صنعت حفاری در اجرای این برنامه‌ها پرداخت. به گفته وی، در لایحه برنامه ششم توسعه، تولید روزانه یک میلیارد و ۳۰۰ مترمکعب گاز و چهار میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه نفت در روز هدف‌گذاری شده است، این در حالی است که در سالیان گذشته بارها این ارقام هدف‌گذاری شده اما نتوانسته‌ایم به آنها برسیم. وی با بیان اینکه حداکثر سطح تولیدی که به آن دست یافتیم روزانه ۲/ ۴ میلیون بشکه و در اوج اتمام قراردادهای بیع متقابل بوده است، می‌گوید: «هرچند بعدها به علت‌های مختلف، این سطح تولید حفظ نشد و کاهش یافت.» کاردر با بیان این‌که تا فروردین ۹۶ به تولید ۴ میلیون بشکه در روز دست خواهیم یافت، گفت: اما با توجه به اینکه در حال حاضر با افت تولید مواجه هستیم، افزایش تولید از ۴ میلیون بشکه به رقم ۷/ ۴ بسیار دشوار است.

مدیرعامل شرکت ملی نفت در ادامه به تاثیر عملیات حفاری در رسیدن به این هدف تولیدی تاکید کرد. به گفته وی برآورد شده که برای رسیدن به این هدف تولیدی نیاز به حفر ۵۰۰ حلقه چاه است که به ۱۳۵ دستگاه دکل نیاز دارد. این در حالی است که تعداد دکل‌های موجود کشور ۱۴۲ دستگاه است. وی با بیان این مطلب در ادامه افزود: مشکل اینجا است که این دکل‌های قدیمی و با تکنولوژی پایین هستند و احتمالا نمی‌توان با استفاده از آنها به اهداف تولیدی دست یافت. به گفته کاردر از این رو شرکت ملی نفت به‌عنوان سیاست‌گذار تمایل دارد دکل‌های جدید با تکنولوژی بالا چه از طریق ساخت در داخل کشور و چه از طریق واردات در پروژه‌ها به کار گرفته شود.

کاردر با بیان اینکه تاکنون توسعه صنعت نفت پروژه محور بوده و ما در حال حاضر تلاش داریم به سرعت از این فرم خارج شده و استراتژی میدان محور را دنبال کنیم، گفت: در سال آتی، بسته‌های کاری کوچک در قالب مدل قرارداد EPCF معرفی و تلاش می‌شود در رقم‌های ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون دلاری باشد تا پیمانکاران ایرانی بتوانند آنها را اجرا کنند. وی دلیل برنامه‌ریزی برای استفاده از قراردادهای EPCF به جای قراردادهای EPC را بار مالی سنگینی اعلام کرد که قراردادهای قبلی به شرکت ملی نفت تحمیل کرد. وی قراردادهای EPC را فاجعه‌آمیزترین مدل قراردادی در حال اجرا در کشورهای جهان سوم دانست، چراکه به دلیل تاخیر در به پایان رساندن پروژه‌ها بار مالی زیادی برای کارفرما به بار می‌آورد. کاردر با بیان اینکه این موضوع باعث ایجاد بدهی۵۰ میلیارد دلاری برای شرکت ملی نفت شد، اضافه کرد: بیشترین بدهی مربوط به اجرای فازهای پارس جنوبی است که با تاخیر مکرر در به نتیجه رسیدن پروژه‌ها بار مالی و بدهی شرکت ملی نفت بیشتر می‌شود. وی در ادامه افزایش بدهی‌ها با طولانی‌تر شدن هر چه بیشتر مدت اجرای پروژه را به بهمن تشبیه کرد که شرکت ملی نفت را قورت می‌دهد.

ایجاد بدهی برای شرکت ملی نفت عاملی شده که متولیان کار به فکر افتاده‌اند که بخشی از ریسک کار را به شرکت‎‌های پیمانکاری منتقل کنند. کاردر در این خصوص می‌گوید: البته شرکت‌های حفاری به یقین برای اجرای این مدل قرارداد نیاز به تکنولوژی روز و جوینت شدن با شرکت‌های خارجی دارند. کاردر با بیان اینکه در تاخیر در پروژه‌ها هر دو طرف شریک هستند آمار حفر چاه با یک دکل در ایران را بسیار نامناسب اعلام کرد. به گفته وی، هر دکل در ایران به‌طور میانگین در یک سال، سه چاه حفر می‌کند در حالی که مدت زمان حفر چاه‌ها در حال حاضر در دنیا کمتر از یک ماه است. وی در ادامه افزود: «حفر یک چاه در مدت ۴ ماه در حالی است که پیش از این در آن میدان حدود ۱۰۰ حلقه چاه حفر شده و ما آشنایی کامل با ساختار میدان داریم. کاردر ادامه داد: به دنبال آن هستیم تا شرایطی را فراهم کنیم که ۸۰ تا ۸۵ درصد مبلغ پروژه‌ها از سوی پیمانکاران تامین شود و ۱۵ تا ۲۰ درصد آن را کارفرما(شرکت ملی نفت)تامین خواهد کرد. وی با بیان اینکه در مدل جدید باز پرداخت هزینه‌ها به پایان حفر چاه بستگی دارد، گفت: در صورت تاخیر در انجام پروژه‌ها نیز اگر این تاخیر از سوی شرکت ملی نفت باشد هزینه ‌آن را تقبل خواهیم کرد و اگر به عهده پیمانکار باشد، ریسک پیمانکار را بالا خواهد برد. وی با بیان اینکه در مدل بیع متقابل، انتقال فناوری وجود نداشت، اما در مدل جدید قراردادهای نفتی یکی از شروط، انتقال فناوری تعیین شده است، گفت: حدود ۱۴۲ دکل نفتی در کشور فعالیت دارند که در صورت آماده نشدن قراردادهای جدید از فعالیت خارج می‌شوند.

7درصد دکل‌های جهان در ایران است

رکن‌الدین جوادی، معاون نظارت بر منابع هیدروکربوری وزارت نفت اولین سخنران چهارمین کنگره بین‌المللی حفاری بود. جوادی اظهارات خود را با اشاره به توسعه صنعت حفاری در کشور ظرف سالیان اخیر آغاز کرد. به گفته وی، زمانی بود که تنها یک دکل حفاری در ایران فعالیت داشت، اما در حال حاضر با بیش از ۱۴۰ دکل، ایران ۷ درصد دکل‌های فعال در صنعت نفت و گاز جهان را به خود اختصاص داده است. وی با بیان اینکه صنعت حفاری یک سوم هزینه‌های توسعه‌ای صنعت نفت را به خود اختصاص داده است، می‌گوید: صنعت حفاری دارای شتاب قابل قبولی است تا بتواند در ماموریت توسعه صنعت نفت و گاز کشور نقش موثری را عهده‌دار شود. اما جوادی بر این باور است که توسعه واقعی صنعت حفاری تنها در گرو توسعه فعالیت این بخش در خارج از مرزهای کشور است. به گفته وی، شرکت‌های مرتبط با صنعت حفاری باید تلاش کنند در همه بخش‌های وابسته به این صنعت در بازار منطقه برای خود جایی باز کنند. چرا که با ایجاد فرصت فعالیت در خارج از مرزها نه تنها ظرفیت‌های خالی این صنعت بزرگ پر می‌شود، بلکه می‌توان از پتانسیل جوانان و مدیران تحصیلکرده نیز برای آشنایی با استانداردهای روز دنیا استفاده کرد.

نفت باید موتور محرکه اقتصاد کشور باشد

اما معاون مهندسی پژوهش و فناوری وزارت نفت در کنگره روز گذشته از برگزاری فراخوان عمومی برای شناسایی و ارزیابی صلاحیت شرکت‎های عملیات حفاری برای ورود به پروژه‌های بالادست صنعت نفت در سال آینده خبر داد. به گفته حبیب‌الله بی‌طرف، این فراخوان با هدف توانمندسازی شرکت‎های فعال در حوزه کسب‌وکار عملیات و به منظور تجمیع ظرفیت‎های پراکنده به نحوی که قابلیت جذب و توسعه دانش و فناوری و در نتیجه رقابت در سطح منطقه و فضای بین‌المللی را داشته باشند، انجام می‌شود. معاون وزیر نفت در این کنگره از راهبرد «صنعت نفت به‌عنوان موتور اقتصاد کشور» به‌عنوان یک راهبرد درست نام برد و گفت: صنعت نفت با تامین بخشی از درآمدهای دولت، تامین منابع اولیه انرژی مورد نیاز کشور و سهم قابل توجه نفت در صنعت کشور به‌عنوان موتور محرکه اقتصاد ایران است. وی با یادآوری اینکه گاهی بحث «باید وابستگی به نفت را کم کنیم» مطرح می‌شود، در توضیح این مطلب افزود: باید وابستگی بودجه دولت به درآمدهای نفتی کاهش پیدا کند نه اینکه وابستگی اقتصاد به صنعت نفت کاهش یابد، طبیعی است که هر جامعه‌ای باید از مزیت‎های خود استفاده کند و منابع طبیعی و ظرفیت‎های انسانی توان یک کشور هستند.