معاون بینالملل وزارت نفت در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» رونمایی از ۲۵ قرارداد در دو ماه آینده را وعده داد
سال شکوفایی نفتی
معاون امور بینالملل وزارت نفت از عملکرد صنعت نفت در پسابرجام میگوید. وی تقریبا تمام تحریمهای مربوط به فعالیتهای هستهای را در حوزه نفت تمامشده میداند و معتقد است ایران توانسته با بهکارگیری برخی ابتکارها، صادرات نفت را بهصورت «پایدار» افزایش دهد. زمانینیا درخصوص قراردادهای نفتی نیز ابراز امیدواری میکند و وعده میدهد که در چند ماه آینده از حدود ۲۵ قرارداد جدید رونمایی خواهد شد. «قدرت انتخاب» ایران به علت تعدد تقاضاها برای مشارکت با کشورمان، مهمترین ویژگی است که مناسب بودن قراردادهای نفتی با خارجیها را تضمین میکند.
معاون امور بینالملل وزارت نفت از عملکرد صنعت نفت در پسابرجام میگوید. وی تقریبا تمام تحریمهای مربوط به فعالیتهای هستهای را در حوزه نفت تمامشده میداند و معتقد است ایران توانسته با بهکارگیری برخی ابتکارها، صادرات نفت را بهصورت «پایدار» افزایش دهد. زمانینیا درخصوص قراردادهای نفتی نیز ابراز امیدواری میکند و وعده میدهد که در چند ماه آینده از حدود ۲۵ قرارداد جدید رونمایی خواهد شد. «قدرت انتخاب» ایران به علت تعدد تقاضاها برای مشارکت با کشورمان، مهمترین ویژگی است که مناسب بودن قراردادهای نفتی با خارجیها را تضمین میکند. وی در پایان ضمن تایید سنگاندازی عربستان در مسیر توسعه اقتصادی کشورمان، بر «تضعیف» اهرمهای فشار سعودیها برای مقابله با ایران تاکید میکند.
گروه نفت و پتروشیمی، نسیم علایی - سارا مالکی: نزدیک به چهار ماه از لغو تحریمهای یکجانبه غرب علیه ایران میگذرد، در این مدت صنعت نفت بیش از هر بخش دیگری در صنعت و اقتصاد کشور توانسته علائم و نشانههای رفع تحریمها را بازتاب دهد. از افزایش صادرات و رسیدن آن نزدیک به سطح قبل از تحریمها تا رفع تحریمهای بیمه نفتکشها و ملاقاتهای گاهوبیگاه علاقه مندان به سرمایهگذاری در این صنعت همگی وامدار برجام و رفع تحریمها هستند. در این بین هرچند که سرعت ایران در بازگشت به بازار نفت و بازگیری سهم از دست رفتهاش در دوران تحریمها تعجب همه کارشناسان نفتی را به دنبال داشته است اما برخی خبرگزاریهای داخلی و خارجی هرازچندگاهی اخباری خلاف آنچه تاکنون رخ داده است منتشر میکنند، خارجیها بعضا مشکلات به جا مانده از تحریمها را بزرگنمایی کرده و با استدلالهای متفاوتی رشد صادرات نفت ایران را مقطعی نشان میدهند، برخی رسانههای داخلی نیز حضور علاقه مندان به سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران را نمایشی میدانند و حتی گاه با خامفروشی خواندن افزایش صادرات نفت کشور سعی در کوچک نشان دادن دستاوردهای وزارت نفت دارند.
«دنیای اقتصاد» برای بررسی هر چه بیشتر آثار رفع تحریمها در صنعت نفت سراغ معاون امور بینالملل وزیر نفت رفته و شرایط این روزهای نفت و تحریمهای نفتی را از وی جویا شده است. امیرحسین زمانینیا که ید طولایی در همکاری با وزارت خارجه ایران دارد و پیش از اینکه به وزارت نفت کوچ کند، عضو تیم مذاکرهکننده هستهای بوده، بیش از هر کسی در بدنه نفت از روند اعمال تحریمها و رفع آنها آگاه است. وقتی در ابتدای مصاحبه به زمانینیا گفتیم که از تحریمهای نفتی سوالات را شروع میکنیم با خنده گفت: «کدام تحریمها؟!» این جمله به تنهایی کافی بود که از همان ابتدا به ما نشان دهد رو به روی مردی نشستهایم که تحریمها را تمام شده میداند و تمام قد مدافع برجام است. گفتوگوی ما با زمانی نیا را میتوان در سه موضوع کلی خلاصه کرد، ابتدا روند افزایش صادرات و مشکلات پیرامون آن، دوم روند جذب سرمایه و برخی زوایای قراردادهای جدید نفتی موسوم به IPC و سوم مشکلات نفتی ایران در برخورد با عربستان و حواشی آن. زمانی نیا سرعت بازگشت ایران به بازار نفت را مرهون خلاقیت و پشتکار امور بینالملل شرکت ملی نفت میداند، اما میگوید از این پس دیگر نفت بیشتری برای افزایش صادرات نداریم؛ چراکه بخشی از صنعت نفت به دلیل تحریمها آسیب دیده است. وی همچنین از صف طولانی علاقهمندان به سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران میگوید بهطوریکه گاهی وزرای کشورهای خارجی به جای ملاقات با وزیر نفت مجبور به دیدار با معاون امور بینالملل وی میشوند. به باور این دیپلمات نفتی، تنها مانع برای حضور شرکتهای بزرگ نفتی در ایران مشکلات به جا مانده از تحریمهای بانکی است، در واقع به گفته وی تحریمهای بانکی به کل رفع شده و اما بانکهای بینالمللی از جریمههای هنگفت زمان تحریمها ترسیدهاند و به جا ماندن تحریمهای غیرهستهای برخی اشخاص و موسسات نگرانی اصلی بانکهای خارجی است. با این حال زمانینیا میگوید: «تنها سه یا چهار ماه صبر کنید تا اخبار بسیار خوشی از صنعت نفت بشنوید.» معاون امور بینالملل نفت در بخش پایانی گفتوگو با «دنیای اقتصاد» از غضب عربستان به دلیل رفع تحریمهای ایران میگوید، با این حال معتقد است که سنگ اندازی اعراب ناپایدار و ناموفق خواهد بود.
اجازه بدهید سوالها را از مساله تحریمها و رفع آنها آغاز کنم، یکی از این تحریمها مربوط به خرید نفت از ایران بود، آیا در حال حاضر این تحریمها بهطور کامل رفع شده است؟
تحریم صنعت نفت ایران پس از اشغال لانه جاسوسی آغاز شد. یکی از اولین تحریمهای آمریکا علیه ایران که تاکنون نیز ادامه دارد، صنعت نفت را نشانه رفت تا سرمایهگذاری خارجی در صنعت نفت ایران را محدود کند. تحریمها نه فقط بخش خرید نفت ایران، بلکه تمام بخشها سرمایهگذاری، همکاریهای علمی، همکاریهای فنی، ورود تکنولوژیهای جدید، تجهیزات و مواردی از این دست را شامل میشود. اما تفاوت تحریمهایی که در رابطه با برنامه هستهای ایران در سالهای اخیر اعمال شد و شورای امنیت سازمان ملل نیز آن را تایید کرد، این بود که تمام کشورها به اجرای آن ملزم شدند. طی این جریان آمریکا از خریداران نفت ایران خواست که مقدار خرید خود را از ایران کم کنند تا به مرور به صفر برسد، اما آمریکا به شش کشور ژاپن، هند، چین، کرهجنوبی، ترکیه و آفریقای جنوبی زمان داد تا خرید نفت از ایران را در هر ماه ۱۰ درصد کاهش دهند. آفریقای جنوبی و ترکیه خرید خود را کلا قطع کردند و چهار کشور باقی مانده به مرور خرید نفت از ایران را تا زمان توافق اول ژنو کاهش دادند. در واقع اگر این توافق انجام نمیشد، طبق زمانبندی طراحی شده، شش ماه بعد از تاریخ توافق اولیه، فروش نفت ایران به صفر میرسید، اما با انجام این توافق فروش نفت ما در سطح یک میلیون بشکه در روز فریز شد. این رقم تا نهایی شدن برجام نیز باقی ماند اما به محض توافق بر سر برجام، این تحریم از میان برداشته و خرید نفت ایران بدون هیچمانعی عملیاتی شد. حالا که نزدیک به چهار ماه از اجرای برجام میگذرد صادرات نفت دو برابر شده است و ما دیگر مازادی برای عرضه به بازارهای جدید نداریم، زیرا متاسفانه صدماتی که در دوران تحریمهای یکجانبه به صنعت نفت ایران تحمیل شد، سطح تولید را به میزان زیادی کاهش داد. البته ما امیدوار هستیم با سرمایهگذاریهای جدید سطح تولید به سرعت افزایش پیدا کند. بنابراین بعد از اجرای برجام تمام تحریمها علیه فروش نفت ایران از بین رفت و تیم بازاریابی شرکت ملی نفت نیز در این مدت با وجود تمام چالشها عملکرد خوبی داشتهاند و فروش را نسبت به قبل به بیش از دو برابر رساندهاند.
تولید نفت ما در حال حاضر چقدر است؟
البته من از آمار دقیق تولید اطلاع ندارم اما فکر میکنم هم اکنون تولید ما از مرز سه میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز گذشته است و در آینده به حدود سهمیلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز خواهد رسید.
از مشتریهای قدیمی کدامها خرید نفت از ایران را آغاز کردهاند؟ برای مثال مقامات آفریقای جنوبی بعد از توافقات هستهای چند باری به ایران سفر کردهاند اما تاکنون خریدی از سوی این کشور انجام نشده است.
بعد از توافق تعداد زیادی از مشتریهای قدیمی به ایران سفر کردهاند، اما ما طبق قانون عمل میکنیم و حتی در بازار فعلی تخفیفی به کسی نمیدهیم و با مشتریهایی که حاضر به خرید هستند وارد معامله شده و با کسانی که تسهیلات یا تخفیف زیاد بخواهند وارد معامله نمیشویم. زیرا هنوز آن نیاز را احساس نکردهایم که بخواهیم برای کسب بازار تخفیف بدهیم شاید به همین علت اینطور به نظر برسد که هنوز مشتریهای قدیمی کاملا وارد معامله نشدهاند. البته در حال حاضر بسیاری از تولیدکنندگان نفت در بازارهای بینالمللی برای کسب مشتری امتیاز و تخفیف میدهند اما ما فعلا چنین برنامهای نداریم.
اگر تولیدات ما با افزایش همراه شود چطور؟
ما باید بازار را به شکل روزمره رصد کنیم، البته مشکلات زیادی برای جذب بازارهای از دست رفته داشتیم اما خوشبختانه با خلاقیت و کار زیاد، مدیریت بینالملل شرکت ملی نفت توانسته است برای این میزان تولیدی که حالا داریم بازار پیدا کند؛ البته باید تاکید کنم که استراتژی ما یافتن بازارهای تضمینشده و بلندمدت است.
اما اخیرا خبرهایی از سوی رسانههای بینالمللی شنیده شد مبنی بر اینکه پس از لغو تحریمها، ایران تاکنون سه بار فرمول فروش نفت خود را تغییر داده است و نفت خود را با تخفیف بیشتری نسبت به عراق و عربستان به فروش میرساند، نظر شما در این رابطه چیست؟
اصلا اینطور نیست. همانطور که اشاره کردم ممکن است فرمول را بهصورت خلاقانه تغییر داده باشیم اما تخفیفی به کسی ندادهایم، در واقع با فرمولهای مختلف کار کردهایم و این هم همان خلاقیتی است که به آن اشاره کردم. فروش نفت خام یک ارزش استراتژیک بلندمدت در بازار جهانی نفت دارد، از این جهت تاکید میکنم درمدت کوتاه و پس از چندین سال تحریم، شرکت ملی نفت در زمینه بازاریابی نفت خام موفق عمل کرده است.
یعنی بعد از اجرای برجام فروش تکمحمولهای نداشتهایم و قراردادها بهصورت بلندمدت بوده است؟
فروش نفت از طریق قرارداد انجام گرفته و تکمحمولهای نیستند. بنابراین تداوم دارد اما ما به این فکر هستیم که این تداوم بلندمدتتر باشد. درواقع تمام کشورهای تولیدکننده نفت به دنبال حفظ تقاضا و تداوم هستند.
فروش ما به کشورهای اروپایی به چه صورت انجام میشود؟ آیا با این کشورها قرارداد فروش بسته شده است؟
بله، با اروپا حدود ۷۰۰ هزار بشکه قرارداد داریم.
با احتساب فروش به ترکیه؟
خیر.
یکی دیگر از تحریمها علیه صنعت نفت، تحریم بیمه نفتکشها بود، این تحریم تا چه میزان برطرف شده است؟ آیا شرکتهای بیمهای (P&I Club) حاضر به بیمه کردن نفتکشهای ایرانی شدهاند؟
من این موضوع را با دقت پیگیری کردهام و باید بگویم مشکل نفتکشهای ما حل شده است. همینطور نفتکشهای خارجی که نفت ایران را حمل میکنند نیز مشکلی ندارند و پوشش کافی بیمهای خواهند داشت و این اتفاق نیز با همکاری بسیار خوب وزارت خارجه و خزانهداری آمریکا و پیاندآی کلاب (P&I Club) آمریکا انجام شد. در واقع این هماهنگی بین کشتیرانی، وزارت نفت، وزارت خارجه، خزانهداری و پیاندآی کلاب (P&I Club)آمریکا به شکلی سریع و موثر انجام شد.
این پوشش بیمهای از سوی IGA (کلوپ بزرگی متشکل از 13 P&I که محمولههای بزرگ را تا سقف بیشتری بیمه میکنند) است یا کلابهای پیاندآی؟
این پوشش بیمهای از سوی کلابهای پیاندآی است که در واقع از سوی اروپاییها و ژاپنیها تا سقفی که نیاز است انجام میشود. ببینید این موضوع هم مانند مساله بانکهاست، موضوع این است که اینها باید عقبافتادگی این چند سال تحریم را جبران کنند و به هماهنگی کامل با اتفاقاتی که طی این سالها در رابطه با فعالیتها رخ داده است برسند تا استانداردهای اجرایی به سطح استانداردهای جهانی برسد. بنابراین زمانبر بودن برخی اقدامات به رفع تحریمها مربوط نمیشود بلکه دوره زمانی به مدت لازم برای بهروزرسانی باز میگردد. بنابراین دلایل فنی و تکنیکال هم در این میان مهم هستند. پیاندآی کلاب هم همینطور بود و آنها به این دلیل نمیتوانستند پوشش بیمهای را کامل کنند که برخی مشکلات فنی در این میان وجود داشت که البته بعد از دو یا سه ماه مبادله اطلاعات و مذاکره حل شد.
از ۱۳ پیاندآی عضو در آیجیای، چندتا آمریکایی هستند؟
فقط مدیر آنها آمریکایی است اما اروپاییها میتوانند بدون تاثیر گرفتن از آن، این پوشش بیمهای را انجام دهند، زیرا آن بخش آمریکایی به دلیل تحریمهای اولیه این کشور نمیتوانند فعالیتی در این زمینه داشته باشند.
قبل از وضع تحریمها آنها میتوانستند همکاری کنند، اما حالا چرا قادر به انجام این کار نیستند؟
اینها سوالاتی است که شرکت ملی نفتکش و کشتیرانی بهتر قادر به پاسخگویی به آنها هستند.
موضوع دیگری که این روزها به گوش میرسد این است که افزایش صادرات ایران مقطعی بوده است و از محل نفتهایی بوده که ذخیره شده؟ این درست است؟
ما نفت انبار شده نداشتیم، میعانات گازی انبار شده داشتیم که فروش خوبی داشت اما حالا مقدار زیادی از آن را نداریم. مانند قبل از اجرای برجام از این محصول روزی ۳۰ تا ۴۰ هزار بشکه به کره جنوبی میدادیم که الان به ۳۰۰ هزار بشکه، یعنی ۱۰ برابر رسیده است، اما نفت انبار شده نداشتهایم.
پس صادرات در سطح بیش از ۲ میلیون بشکه ثابت خواهد ماند؟
بله البته اشاره کردم که میعانات گازی هم به مراتب بالا رفته است. برخی کشورها نفت خام و میعانات گازی را یکی میدانند و به همین دلیل اختلافاتی در این میان ایجاد میشود، اما در ایران معمولا این دو را جدا میکنند.
آقای دکتر به تازگی بیست و یکمین نمایشگاه صنعت نفت و گاز برگزار شد اما شرکتهای بزرگی مانند توتال، بی پی و مانند اینها در این نمایشگاه حضور نداشتند. علت این عدم حضور از نظر شما چه میتواند باشد؟ آیا این شرکتها از ترس قطعی نبودن رفع تحریمها و مسائلی مانند مشکل داشتن سوئیفت در نمایشگاه امسال حضور نداشتند؟
خیر، اصلا اینطور نیست. این جریان به برخی بانکهای بزرگ اروپایی مربوط میشود، زیرا این بانکها از سوی آمریکا، جریمههای سنگینی شدهاند و الان هنوز منتظر هستند، اما شرکتها چنین شرایطی ندارند و شرکت نفت با بیپی، توتال و شل مذاکره دارد. اینکه شرکت کردهاند یا خیر موضوعی جانبی است زیرا مذاکرات کاری بین شرکت ملی نفت و این شرکتهای بزرگ در جریان است، البته در نمایشگاه امسال شرکتهای بزرگ دیگری حضور داشتند و هدفی که وزارتخانه دارد تنها کار با شرکتهای بزرگ نیست، بلکه ما علاقهمند به همکاری با شرکتهای متوسط نیز هستیم که بیشتر خانوادگی هستند. برخی از این شرکتها برای مثال صد سال است که در این حوزه کار میکنند و معمولا فناوری و تکنولوژی از چنین شرکتهایی خارج میشود و شرکتهای بزرگ تکنولوژی را از آنها میخرند.
در حال حاضر مذاکرات همکاری با کدام شرکتها در حال انجام است و این مذاکرات چقدر جدی هستند؟
با بسیاری از شرکتها درحال مذاکره هستیم، اما در این میان توتال خیلی جدی است، گاز پروم، OMV اتریش، چند شرکت نروژی، بی پی و... نیز بسیار جدی هستند. اما موضوع مهم این است که درحال حاضر برجام فرصتی برای شرکت نفت ایجاد کرده است که در مقام انتخاب قرار دارد و این ما هستیم که انتخاب میکنیم با کدام شرکت کار کنیم و چرا. بر اساس اصول اقتصاد مقاومتی، استراتژیهایی تدوین و در IPC هم لحاظ شده است. در حال حاضر ما یادداشتهای تفاهم بسیاری با شرکتها داریم و مشغول مطالعه آنها برای اجرا هستیم و باید رقابتی را ایجاد کنیم تا از میان تمام این یادداشتها یکی را انتخاب کنیم. من به آینده سه تا چهار ماه دیگر بسیار امیدوار هستم و اینکه صنعت نفت یک رونق و جهش تصاعدی پیدا کند.
در حال حاضر در مذاکرات با شرکتهای خارجی تا چه مرحلهای پیش رفتهاید؟
هیچ قراردادی منعقد نشده است. هنوزمراحل داخلی قراردادهای IPC به پایان نرسیده است. برخی پیشنهادهایی که از سوی افراد و سازمانها مطرح شده، در دست بررسی برای لحاظ شدن در قراردادها هستند. ما امیدواریم در اواخر تیرماه مدل جدید قراردادهای نفتی ایران (IPC) را ارائه و حدود ۲۵ پروژه بزرگ و مهم را در قالب IPC معرفی کنیم.
فکر میکنید از طریق این قراردادها چه میزان سرمایه جذب کنیم؟
خواست ما این است که حدود ۲۰ میلیارد دلار در سال از طریق این قراردادها در بالا دست و پایین دست صنعت نفت سرمایه جذب کنیم، ولی برخی که با صنعت جذب سرمایهگذاری آشنا هستند، این مقدار را بلند پروازانه میدانند. امیدواریم صنعت پتروشیمی به تنهایی سالی ۸ میلیارد دلار جذب کند که احتمال تحقق این امر زیاد است، زیرا بازده سرمایهگذاری در این صنعت بالا است و دنیا نیز این را قبول دارد که فرصت سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی ایران بی نظیر است.
ایران به دلیل تحریمها حدود 8 سال از بازار جذب سرمایه دور بوده است. با توجه به تعاملاتی که در چند ماه اخیر جنابعالی با شرکتهای خارجی داشتهاید چه تغییراتی در سیستم جذب سرمایهگذاری در صنعت نفت جهان میبینید که ما باید آنها را در قراردادها لحاظ کنیم؟
سرمایه در جایی جذب میشود که در آن امنیت احساس شود، توجه کنید نه اینکه امنیت وجود داشته باشد بلکه «احساس امنیت» برای سرمایهگذاری باشد، «احساس امنیت» با خود «امنیت» متفاوت است. احساس امنیت طیف گستردهای را شامل میشود؛ از نحوه راه رفتن در خیابان و تعامل افراد عادی با پلیس را شامل میشود تا قوانین ما در تضمین سرمایهگذاری خارجی. یکی از افتخارات ما ایرانیها در کل تاریخ این است که پلیس ما بدون اسلحه در داخل شهر میگردد. برای سرمایهگذار خارجی چند نکته مهم است، اول اینکه نظام سیاسی کشور مورد نظر پایدار باشد، در منطقه این را همه به رسمیت میشناسند که امنیت نظام سیاسی ما در مقایسه با منطقهای که در آن حضور داریم، زبانزد است. دوم اینکه، قوانین ما اجازه سرمایهگذاری و آزادی بازگشت سود و سرمایه را بدهد که قوانین ما این اجازه را میدهد. دیگر اینکه مسائل سیاسی داخلی در متن خودش فهمیده شود. مسائل سیاسی و حزبی ما به نوعی تمرین دموکراسی است که ما از آن نگران نیستیم. اینکه احزابی در داخل کشور داریم که مخالف دولت هستند، موجب نگرانی و ناراحتی ما نمیشود، اما برخی از خارجیها از این موضوع نگران هستند که این مخالفتها در راستای تضعیف دولت و نظام تصمیمسازی باشد که به نظر من این نگرانی آنها چندان روی روند جذب سرمایه تاثیر گذار نیست، زیرا به اعتقاد من برجام از لحاظ بینالمللی به قدری پدیده بزرگ و مهمی است که برنگرانی آنها فائق میآید. به این شکل که به قدری سرمایهگذاری در ایران جذاب است که شرکتهای خارجی حاضر میشوند این ریسکها را بپذیرند.
آقای دکتر، زمانی گفته میشد در صورتی که ما بتوانیم شرکتهای خارجی را به پروژههای نفتی وارد کنیم، میتوانیم تضمینی برای امنیت سیاسی خود در عرصه بینالملل بهدست آوریم. آیا در شرایط کنونی با توجه به افت قیمت نفت و افزایش رقبای نفتی در صنعت جهانی همچنان این موضوع صحت دارد؟ یعنی آیا حضور شرکتهای خارجی میتواند مانع از بازگشت تحریمها شود؟
در دو سطح باید این نکته را بررسی کرد. در سطح کلان این حرف درست است یعنی اگر اقتصاد مقاومتی ایران به قدری خودکفا بوده و همکاریهای بینالمللی وسیعی داشته باشد که بتواند نقش راهبردی در اقتصاد منطقه و جهان بازی کند، این موضوع میتواند تضمینکننده عدم بازگشت تحریمها باشد. اما این شرایط خیلی ایدهآل است که برای رسیدن به آن باید کار و برنامهریزی حداقل ۱۰ ساله داشت. اما در سطح دیگر باید توجه داشت که اگر مسائل استراتژیک ما مثل برنامه هستهای مجددا عمده و بزرگ شود، حتی اگر ۲۰ تا شرکت هم در ایران کار کنند مانع از بازگشت تحریمها نمیشود.
شما پیش از نوشته شدن متن توافق هستهای، گفته بودید که شرکتهای آمریکایی منتظر نوشته شدن متن نهایی و لغو تحریمها هستند تا به بررسی شرایط سرمایهگذاری و تعامل با ایران بپردازند، حال که برجام اجرایی شده است، آیا شرکتهای آمریکایی به سرمایهگذاری در ایران علاقه نشان دادهاند؟
برجام توافقی است که دست شرکتهای اروپایی و غیر آمریکایی را برای سرمایهگذاری در ایران باز کرده است. اما اتباع آمریکایی از امکان استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری در ایران همچنان محروم هستند که به دلیل تحریمهای اولیه کنگره این کشور است. اما در متن برجام پیشبینی شده است که شرکتهای زیرمجموعه شرکتهای آمریکایی میتوانند در ایران حضور داشته باشند. مثلا شرکتی مانند GE (جنرال الکتریک) که شرکتی آمریکایی است، شرکتهای زیر مجموعه مستقلی در خارج از آمریکا دارد که میتوانند در ایران کار کنند. با این شرکت مذاکراتی برای همکاری داشتهایم.
زمینه فعالیت شرکت GE کجاست؟
این شرکت خیلی پیش از این در ساخت وسایل خانه فعالیت داشته اما مدتها است که فعالیت خود را در این زمینه محدود کرده است و در حال حاضر بیشتر در ساخت تاسیسات نفتی و تجهیزات پزشکی فعالیت دارد. بهطوریکه در حال حاضر توربینهای ساخته شده در این شرکت از توربینهای زیمنس با کیفیتتر هستند.
تحریمهای اولیه آمریکا علیه ایران که سرمایهگذاری در ایران را به سالانه 20 میلیون دلار محدود میکند در بازگشت شرکتهای اروپایی تاثیرگذار نیست؟
تحریمهای کنگره آمریکا تنها مشمول شرکتهای آمریکایی میشود. اما قانون ایلسا (ILSA) (قانون تحریم ایران و لیبی) که در سال ۱۹۹۶ میلادی در کنگره آمریکا به تصویب رسید به دلیل اینکه یکجانبه بود، شرکتهای اروپایی آنها را رعایت نکردند و در واقع هیچگاه عملیاتی نشد. اما همین که این تحریمهای آمریکایی وارد شورای امنیت شدند و این سازمان ایران را تحریم کرد همه مجبور به رعایت آن شدند. حال تحریمهای شورای امنیت رفع شده اما تحریمهای یکجانبه آمریکا باقی مانده است. نکتهای که باید به آن توجه کرد و نشان از تفاوت شرایط کنونی و قبل از تحریمها دارد این است که پیش از تحریمها آمریکا به دنبال این بود که کشورهای دیگر را ملزم به رعایت تحریمهای خود کند، اما در حال حاضر تنها میخواهد شهروندان آمریکایی آنها را رعایت کنند. این تفاوت مهمی است که تاکنون کسی به آن اشاره نکرده است.
هفته گذشته یک کارشناس خارجی در سمیناری در لندن اعلام کرده بود که شرکتهای نفتی منتظر برگزاری انتخابات آمریکا هستند، چراکه اگر ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری این کشور انتخاب شود، تحریمها باز میگردد.
من این موضوع را قبول ندارم و نتیجه انتخابات آمریکا نمیتواند در برجام اثر گذار باشد به شرط اینکه ما باب گفتوگو را باز بگذاریم.
یعنی شرکتهای خارجی در حال حاضر منتظر نتیجه انتخابات آمریکا نیستند؟
من خیلی موافق نیستم. شرکتها همه به مشارکت در پروژههای نفتی ایران علاقهمندند، اما مشکل بانکها هستند. در واقع شرکتها پول سرمایهگذاری در ایران را از بانکهای بزرگ میگیرند که این بانکها به دلیل جریمههایی که در رابطه با تحریمهای ایران شدهاند و توافقنامهای که با خزانهداری آمریکا مبنی بر عدم همکاری با ایران در زمان تحریمها امضا کردهاند، احتیاط میکنند. حال سعی میکنند این مشکل حقوقی را حل کنند. مشکل دیگری که وجود دارد به تحریم اشخاص و سازمانها برمیگردد که به تحریم هستهای نیز ربطی ندارد و هنوز در لیست تحریمیها هستند. بانکها نگرانند بدون آگاهی و بدون پیش زمینه به دلیل همکاری با ایران موجب سودرسانی به این افراد شوند که به معنای نقض تحریم و نقض برجام است.
قراردادهای جدید نفتی ایران یا همان آیپیسی در چه مرحلهای قرار دارد؟
تا اواخر تیرماه (حدود دو ماه آینده) قراردادهای نفتی را نهایی کرده و در سطح بینالمللی آن را عرضه خواهیم کرد. در قالب این قرارداد حدود ۲۵ پروژه بزرگ را معرفی و اسناد مناقصه آنها را نیز صادر خواهیم کرد. من فکر میکنم سال ۹۵ سال شروع شکوفایی صنعت نفت ایران خواهد بود. در این زمینه هرچند برخی جذب سرمایه خارجی۲۰ میلیارد دلاری را بلندپروازانه میدانند، اما من یقین دارم که ما میتوانیم بالای ۱۰ میلیارد دلار در صنعت نفت و گاز جذب سرمایه داشته باشیم.
شما در مذاکرات هستهای نیز حضور داشتهاید و مذاکره بر اساس قاعده برد-برد از اصول کاری شما است، آیا در IPC نیز این قاعده رعایت شده است؟
من چندان به قراردادهای نفتی وارد نیستم اما میدانم کسانی که روی این قراردادها کار میکنند و پیشنویس آن را آماده کردهاند، معتقد هستند که این متن که بیشتر یک مدل است تا قرارداد و جذابتر از مدل قبلی است، زیرا اولا بلندمدت است و فقط به اکتشاف مربوط نمیشود و تولید را نیز مد نظر دارد و میتواند تا ۲۵ سال ادامه پیدا کند. این چیزی است که میتواند به امنیت و تعادل عرضه و تقاضای نفت خام در بلندمدت کمک کند.
این مدل نسبت به قراردادها و مدلهای کشورهای منطقه نیز جذابیت دارد؟
ببینید شرکتهای بینالمللی بیشتر به قراردادهای مشارکت در تولید علاقه دارند و بر اساس این مدل در نقاط مختلف دنیا قرارداد بستهاند. اما در ایران عدهای معتقد هستند که این نوع قراردادها با بعضی از اصول قانون اساسی در مورد انفال منافات دارد و تا به حال اجماعی صورت نگرفته است که آیا قراردادهای مشارکت در تولید منافاتی با قانون اساسی ما دارد یا نه. این بحثی است که هنوز در ایران ادامه دارد و نهایی نشده است، بر این اساس ما نیز تاکنون به دنبال قراردادهای مشارکت در تولید نبودهایم و مدلهای دیگری را برای جذب سرمایه، تکنولوژی و مدیریت طراحی کردهایم. در واقع هدف IPC نیز جذب سرمایه، مدیریت و توانمندسازی بخش خصوصی نفت و گاز کشور است. باوجود اینکه بر اساس قانون ما یک شرکت خارجی میتواند ۱۰۰ درصد سهام یک شرکت را داشته باشد و کار کند، IPC پیشبینی کرده است که شرکتهای خارجی که به ایران میآیند باید یک شریک ایرانی داشته باشند تا از طریق این شراکت و تعامل، بخش خصوصی ایران توانمند شود. بر این اساس امیدواریم که IPC زمینهساز شود که در ۱۰ سال آینده ما شرکتهای خصوصی قدرتمند مانند شل، توتال و... داشته باشیم. برای این کار ما نیروی انسانی و توان پایه مهندسی خوبی داریم و چیزی نمیتواند مانع شود که ما یک شرکت بینالمللی نفت و گاز داشته باشیم که بتواند به کشورهای مختلف دنیا برود و سرمایهگذاری کند.
فکر میکنید رقابت نفتی که کشورهای منطقه با ایران دارند در جذب سرمایه نیز جریان دارد؟
ببینید ایران فرق دارد، ایران کشوری با تمدنی درخشان است. صنعت نفت ما نیز بیش از صد سال عمر دارد و پایههای مهندسی آن بسیار قوی است. ما سومین ذخیره نفت و نخستین ذخیره گاز دنیا را داریم، سیستم سیاسی ما بسیار با چیزی که در کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس یا آسیای میانه جریان دارد فرق میکند، در واقع خیلیها افتخار میکنند که بتوانند با ایران در حوزه نفت شراکت داشته باشند.
اگر شرکتی خارجی در کنار همکاری با ایران مثلا با قطر نیز همکاری داشته باشد، مشکلی ایجاد نمیکند؟
ممکن است در میادین مشترک مسائلی پیش بیاید اما ما در برخی میادین مشترک با عراق یا میادین کوچکتر بیعلاقه نیستیم که بتوانیم بهصورت یکپارچه از آنها بهرهبرداری بکنیم. به این شکل که برای مثال ایران و عراق بهصورت یک کارفرمای مشترک با یک شرکت خارجی قرارداد همکاری ببندند. اما در میادین بزرگتر ممکن است تضاد منافع ایجاد شود.
در 25 پروژهای که به آن اشاره کردید، میادین مشترک وجود دارد؟
همه پروژههایی که در جولای اعلام خواهند شد یا میادین مشترک هستند، یا پروژههای قدیمی هستند که به دنبال افزایش برداشت هستند.
خب منتقدان IPC عقیده دارند که شرکتهای خارجی به پروژههای مشترک ورود پیدا نمیکنند.
نه اصلا اینطور نیست، آنها حتما وارد میشوند و حتی با یکدیگر رقابت نیز دارند. اینکه ما میگوییم حق انتخاب با ما است و تعداد درخواستها برای همکاری بالا است یک واقعیت است، تا آنجا که بعضی دیدارها با وزرا را بنده انجام میدهم زیرا آقای زنگنه فرصت کافی برای همه دیدارها را ندارند.
یکی از موضوعاتی که اخیرا ایران را مجددا در صدر اخبار قرار داده، اختلافات ما با عربستان است. در واقع برخی بر این باورند که تغییرات جدید در نظام سیاسی این کشور به خصوص تغییر وزیر نفت این کشور به این معنا است که عربستان قصد دارد مسائل سیاسی را وارد بازار نفت کند. از سویی آقای زنگنه نیز اخیرا اعلام کردند که ایران درگیر جنگ نانوشتهای با عربستان شده است. این جنگ نانوشته در کجاها رخ داده و عربستان چه اقداماتی انجام داده که وزیر نفت برای ذکر آن از این عبارت استفاده کرده است؟
در حال حاضر افت قیمت نفت به دلیل مازاد عرضه در بازار بینالمللی نفت رخ داده است. در این بین عربستان بر خلاف سهمیه تعیین شده در اوپک نفت تولید کرده و موجب از دست رفتن تعادل بازار شده است. حال که به دلیل لغو تحریمها ما به دنبال بازار برای افزایش صادرات خود هستیم، افزایش عرضه عربستان مشکل ایجاد کرده است. همچنین گفته میشود این کشور به بازارهایی که ما قصد صادرات نفت داریم وارد میشود و نفت خود را با تخفیف عرضه میکند. این موضوعات همان جنگ نانوشته ایران و عربستان است که من فکر میکنم به دلیل شکستها و ناکامیهایی که این کشور در منطقه داشته است، منازعات و اختلافات خود را وارد بازار نفت کرده است.
در حال حاضر نفت ایران میتواند از کانال سوئز و خط لوله سومد به اروپا صادر شود؟
من گزارشهایی درخصوص وجود مشکلاتی در انتقال نفت ایران برای عبور از این تنگه خواندهام. اما در ارتباطی که با آقای صفایی، مدیر عامل شرکت ملی نفتکش داشتم، گفتند که مشکل خاصی در این منطقه وجود ندارد. عربستان در این منطقه ۱۵ درصد سهام دارد و امارات، قطر و کویت نیز از این تنگه سهم دارند. اما قوانین بینالمللیای وجود دارد که این کشورها مجبور به رعایت آن هستند.
به نظر میرسد عربستان از قبل نگرانتر است و تحرکات بیشتری علیه ایران دارد، به اعتقاد شما دلیل آن چیست؟
برجام نشان داد که چقدر عربستان سعودی و اسرائیل، آمریکا را تحت فشار قرار دادند که برجام موفق نشود یا با این مفاد به توافق نرسیم. چراکه آنها میدانستند که با موفقیت برجام، ایران رشد تصاعدی کرده و نفوذ ایران گسترش پیدا خواهد کرد، به همین دلیل این دو کشور خیلی واضح با برجام مخالفت میکردند. همچنین ناکامیهای عربستان در منطقه مثلا در سوریه، یمن، بحرین و دیگر کشورهای عربی موجب شده که این کشور دست به اقداماتی بزند اما قطعا موفق نخواهد شد و همچنین اقدامات این کشور در بازار نفت نیز پایدار نخواهد بود.
ارسال نظر