ایران؛ برنده نشست فریز نفتی دوحه
علیرضا سلطانی
عضو هیات علمی دانشگاه و کارشناس اقتصاد انرژی
نشست موسوم به فریز نفتی پس از چند ماه کشمکش و فراز و نشیب در حالی در دوحه قطر برگزار شد که بیم و امید زیادی بازار نفت و به تبع آن کشورهای تولیدکننده نفت را که ماهها دچار فریز شدید اقتصادی در پرتو کاهش قابلملاحظه نفت شدهاند در برگرفته بود. در این میان تنها یک کشور بود که حساب ویژهای روی این نشست و نتایج آن باز نکرد و سیاست راهبردی خود در قبال بازار نفت را با قدرت و جدیت با لحاظ مصالح ملی خود و بدون توجه به فشارها و تبلیغات روانی سایر کشورها ادامه داد.
علیرضا سلطانی
عضو هیات علمی دانشگاه و کارشناس اقتصاد انرژی
نشست موسوم به فریز نفتی پس از چند ماه کشمکش و فراز و نشیب در حالی در دوحه قطر برگزار شد که بیم و امید زیادی بازار نفت و به تبع آن کشورهای تولیدکننده نفت را که ماهها دچار فریز شدید اقتصادی در پرتو کاهش قابلملاحظه نفت شدهاند در برگرفته بود. در این میان تنها یک کشور بود که حساب ویژهای روی این نشست و نتایج آن باز نکرد و سیاست راهبردی خود در قبال بازار نفت را با قدرت و جدیت با لحاظ مصالح ملی خود و بدون توجه به فشارها و تبلیغات روانی سایر کشورها ادامه داد. این کشور، ایران است. پیش از پرداختن به این موضوع، توضیحاتی در مورد طرح فریز نفتی ضروری به نظر میرسد.
طرح فریز نفتی حدود ۳ ماه پیش با محوریت برخی کشورهای نفتی به خصوص عربستان، عراق و ونزوئلا و در پی تداوم روند کاهش قیمت نفت مطرح شد. کاهش شدید قیمت نفت و قرار گرفتن آن در کانال ۳۰ دلار برای هر بشکه، کشورهای نفتی را در منگنه شدید مالی و اقتصادی قرار داد. برخی کشورها بهویژه عربستان سعودی که در ابتدا بهصورت هدفمند و برنامهریزیشده، زمینه کاهش قیمت نفت را موجب شده بودند، در ادامه راه، کنترل روند کاهش قیمت نفت را از دست داده و خود در باتلاقی که ایجاد کرده بودند، گرفتار شدند. عربستان سعودی و برخی کشورهای حامی آن از اوایل سال ۲۰۱۵، با انگیزه غیراقتصادی کردن تولید نفت شیل، تولید نفت خود را افزایش دادند. این سیاست که از حمایت نسبی عمده تولیدکنندگان برخوردار بود خیلی سریع زمینه کاهش قیمت نفت را فراهم کرد و به اهداف خود نیز رسید اما با جدی شدن احتمال به توافق رسیدن ایران و غرب در موضوع هستهای و انعقاد این توافق، عربستان سعودی و حامیان منطقهای وی در بازار نفت را به تداوم اجرای سیاست کاهش قیمت نفت برای تحت فشار قرار دادن ایران به لحاظ سیاسی و ممانعت از افزایش تولید آن با رفع تحریمهای نفت، وادار ساخت. با رفع تحریمهای فرش نفت ایران و اجرای برجام، عملا عربستان سعودی و حامیان وی بهرهای از این سیاست فشار علیه ایران نبردند. از سوی دیگر کشورهای مذکور با کاهش قیمت نفت و تداوم آن به شدت دچار کسری بودجه و چالش اقتصادی شدند. خارج شدن اجرای این سیاست از کنترل و همچنین ناکامی در سیاست اعمال فشار بر ایران، کشورهای نفتی را وادار به ارائه طرح فریز نفتی ساخت که پس از ماهها کشمکش و شرط و شروط کشورهای مختلف بهویژه عربستان، بر برگزاری نشست تصمیمگیری دوحه توافق شد.
نفس برگزاری این نشست بیانگر این واقعیت مهم است که کشورهای تولیدکننده نفت به شدت از روند کاهش قیمت نفت دچار خسران شده و قصد دارند در اقدامی فعال، زمینه بازگشت قیمتها و رساندن بازار نفت به تعادل را فراهم سازند. از سوی دیگر کشورهایی نظیر عربستان سعودی نیز با توجه به زیان گستردهای که در این شرایط متحمل شد، عملا در هدف دوم خود یعنی اعمال فشار بر ایران ناکام ماند و تداوم این سیاست را مستلزم پرداخت هزینههای سنگین در حوزه اقتصادی و به تبع آن سیاسی و امنیتی تلقی ساخت. همراهی روسیه و دیگر کشورهای نفتی اوپک با طرح فریز نفتی نیز این مساله را به اثبات رساند که در اقدامی کمسابقه خارج از سازوکار اوپک، اجماعی نسبی در میان همه کشورهای تولیدکننده نفت برای افزایش قیمتها در بازار نفت شکل گرفته است. فارغ از نتیجهای که حاصل شده برگزاری نشست دوحه برای کشورهای تولیدکننده نفت یک دستاورد خوب است و میتواند زمینه همکاری میان کشورهای نفتی در آینده باشد و منافع آنها را در بازار نفت خارج از چارچوب اوپک و در شرایط کمچالش تامین کند.
فارغ از این مسائل، باید اذعان کرد که غایب بزرگ نشست فریز نفتی دوحه ایران بود. غیبت ایران در این نشست از ابتدا تقریبا قابل پیشبینی بود. از همان ابتدای طرح فریز نفتی، ایران در اولویت مذاکره و رایزنی برای اجرای آن بود اما ایران با هوشمندی ضمن استقبال از طرح و تشویق سایر کشورهای نفتی به اجرای آن، خود را از شمول آن خارج دانست و سیاست بیتفاوتی را در قبال آن به کار گرفت. این موضع در ابتدا با واکنش تند عربستان و برخی کشورهای نفتی عرب مواجه شد بهگونهای که عربستان اعلام کرد شرط حضور در نشست، حضور ایران است و در این راستا تلاش کرد از کانال روسیه ایران را تحت فشار قرار دهد اما این تحرکات موجب کوتاه آمدن ایران از مواضع خود نشد. مقاومت ایران در قبال خواستههای غیرمنطقی کشورهای نفتی برای مشارکت در این طرح که معنایی جز عدم افزایش تولید و صادرات و ماندن در سطح کنونی صادرات (۲ میلیون بشکه) نداشت در طول ۲ ماه گذشته به نتیجه نرسید و نهایتا این کشورها مجبور به برگزاری این نشست حتی بدون حضور ایران شدند. این موضوع یک دستاورد بزرگ برای ایران در حوزه دیپلماسی است که باید به آن توجه شود.
عدم حضور ایران در نشست دوحه در سطح وزیر اولا بار دیگر شکست طرح عربستان سعودی در قبال ایران را موجب شد، چرا که مانع از این شد که ایران در زمین کشورهای عربی به رهبری عربستان بازی کند. عربستان تلاش میکرد ایران را تحت فشار اخلاقی و بینالمللی قرار دهد تا مانع از افزایش صادرات آن پس از رفع تحریمها و باز شدن گشایش در فضای اقتصادی آن شود. ثانیا، حضور ایران با توجه به شرایط متمایز آن نسبت به کشورهای دیگر که در بالاترین سطح تولید میکنند، قابل توجیه نبود. ایران از مدتها پیش اعلام کرده بود که از هرگونه سیاست کاهش تولید و صادرات نفت برای بهبود قیمتها در بازار استقبال میکند اما این استقبال با در نظر داشتن سهم ایران از بازار جهانی قبل از اعمال تحریمهای نفتی است. از منظر ایران هرگونه توقع و انتظار برای کاهش تولید با لحاظ شرایط فعلی که ایران از سهمیه واقعی خود در نتیجه اعمال تحریمها بهدور است، غیرمنطقی و غیرمنصفانه است. ایران در حال حاضر با فرض صادرات ۲ میلیون بشکه در روز، حدود ۸۰۰ هزار بشکه از سهمیه واقعی خود دور است. فارغ از اینکه نشست دوحه چه نتیجهای خواهد داشت که قطعا به بهبود قیمت نفت در بازار کمک میکند، ایران با فراغ بال، اعتماد به نفس بالاتر و سرعت بیشتر با وجود فشارهای داخلی و خارجی، به احیای سهم و جایگاه خود از بازار نفت خواهد پرداخت و برنده اصلی این بازی خواهد بود.
ارسال نظر