چپگرایان، لیتیوم بولیوی را ملی میکنند
تغییر معادله در بازی فلز آینده؟
هر چند بسیاری این سخنان را شکلی از تئوری توطئه میدانند اما بهنظر میرسد از واقعیت هم آنچنان دور نباشد، تا جایی که حتی ایلان ماسک، مدیرعامل شرکت تسلا که به منابع لیتیوم برای باتریهای خودروهای برقی نیاز دارد نیز در توییتی بسیار عجیب ادعای کودتای آمریکایی در بولیوی را مطرح کرد. البته باید گفت ملیسازی لیتیوم در بولیوی به معنای بستن درهای آن بر روی سرمایهگذاران خارجی نبوده و شواهد چندانی نیز درباره اینکه حمایت سازمانهای اطلاعاتی آمریکا در این کودتا به دلیل منابع لیتیوم بوده است وجود ندارد یا شرکتهای چندملیتی نیز نقش مستقیمی در این کودتا ایفا نکردهاند، اما این دیدگاه «کودتای لیتیومی» نشاندهنده گرایشی محکم و قدرتمند در درون نیروهای سیاسی و اجتماعی این کشور برای در پیشگرفتن رویکردی جدید برای توسعه صنعت مرتبط با این ماده با ارزش معدنی است که شباهتهای زیادی به سبک توسعه صنعت نفت در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی در سراسر جهان دارد. بهنظر میرسد بولیویاییها به شکل مشتاقانهای خواهان توسعه منابع لیتیوم بهعنوان یک ثروت عمومی برای تمام جامعه هستند و نمیخواهند کشورشان به نقطهای برای تامین منافع شرکتهای چندملیتی تبدیل شود.
درگیریها بر سر لیتیوم در بولیوی
بولیویاییها سالی بسیار پر فراز و نشیب را پشتسر گذاشتند و پس از حواشی مرتبط با انتخابات قبلی این کشور و پیروزی اوو مورالس کودتایی نظامی در این کشور رخ داد و با حمایت ارتش، معاون دوم مجلس بولیوی یعنی جنین آنز بهعنوان رئیسجمهور موقت این کشور تعیین شد و پس از آن نیز اوو مورالس مجبور شد از کشور خارج شود. هواداران مورالس از همان ابتدا استدلال میکردند که کودتا علیه او در نتیجه تلاشی که دولتش برای ملی کردن لیتیوم بولیوی انجام داد سازماندهی شده بود. بولیوی یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر لیتیوم در جهان محسوب میشود. این ماده معدنی در اصطلاح به «نفت آینده» معروف است و مهمترین کاربرد آن در باتریهای جدید و سبز است که در وسایلی چون خودروهای برقی و تلفنهای هوشمند از آن استفاده میشود. مجله لیتیوم تودی میگوید برآوردهای سازمان زمینشناسی آمریکا نشان میدهد ذخایر لیتیوم بولیوی معادل ۲۲ درصد کل ذخایر لیتیوم جهان است و بالاتر از همسایگانش آرژانتین و شیلی بیشترین ذخایر را در جهان در اختیار دارد. مورالس پس از کودتا در مصاحبهای معروف با روزنامهنگار آمریکایی، گلن گرین والد گفته بود: «جرم من و گناهم بومی بودن است و تلاشم برای ملی کردن منابع طبیعی کشورم. گناه من این است که دست شرکتهای چندملیتی را از بخش استخراج منابع طبیعی و بخش هیدروکربن بولیوی قطع کردم.»
مورالس در آن زمان امیدوار بود YLB یا همان شرکت ملی لیتیوم بولیوی (Yacimientos de Litio Boliviano) نه تنها بتواند استخراج لیتیوم در این کشور را به دست گیرد، بلکه با فرآوری آن را به هیدروکسید لیتیوم و سایر ترکیبات مورد استفاده در باتریهای صنعتی تبدیل کند و به جای خامفروشی دست به عرضه ترکیبات پیچیدهتر و سوددهتر بزند.
اما پس از کودتا علیه مورالس در بولیوی، مدیر شرکت تسلا، ایلان ماسک با انتشار توییتی به تئوریهای حول کودتای بالقوه لیتیومی در بولیوی دامن زد. او در صفحه شخصی خود و در واکنش به کاربری که آمریکا را به طراحی کودتا در بولیوی برای دستیابی به منابع لیتیوم این کشور متهم کرده بود، پاسخی عجیب داد و نوشت: «ما هر جای دنیا که بخواهیم دست به کودتا میزنیم! سعی کنید با این مساله کنار بیایید!» این توییت بسیار عجیب ماسک باعث فوران خشم از سوی بسیاری از کارگران و شهروندان و بومیان بولیویایی شد و واکنش بسیاری از نهادها و نشریات و شخصیتهای سیسی و اقتصادی سراسر جهان را در پی داشت. اوو مورالس نیز در همان زمان تاکید کرد سخنان ایلان ماسک ادله دیگری برای اثبات تئوری کودتای لیتیومی شرکتها در این کشور برای غارت ذخایر بولیوی است.
کودتای لیتیومی؛ تئوری توطئه یا حقیقت؟
شاید اگر نگاهی به اسناد سازمان سیا (CIA) در طول ۷۰ سال گذشته بیندازیم، به راحتی دهها مورد از کودتا و دخالت در مسائل داخلی کشورها را بیابیم، اما بهنظر میرسد شواهد زیادی اکنون وجود ندارد که حاکی از دخالت مستقیم شرکتها در کودتای بولیوی باشد. تئا ریوفرانکوس، دانشمند سیاسی و نویسنده رادیکال نیز در این باره میگوید: «لیتیوم آنقدرها هم در جهان کمیاب نیست و مهمتر آنکه دولت بولیوی از سرمایهگذاری خارجی در این بخش استقبال میکرد. درست است که مورالس با یک کودتا از قدرت برکنار شد اما بعید است دلیل آن صرفا لیتیوم بوده باشد چرا که هیچ مانعی برای سرمایهگذاری خارجی وجود نداشت و مورالس نیز هرگز با آن مخالف نبود.»
بهنظر میرسد برنامههای لوییز آرسه کاتاکورا، رئیسجمهور جدید این کشور نیز که تقریبا ۱۴سال در سمت وزیر اقتصاد و مالیه عمومی دولت اوو مورالس مشغول به کار بود تفاوت چندانی با مورالس نداشته باشد. در واقع بسیاری آرسه را مغز متفکر دولت مورالس میدانستند و او به نوعی معمار تمام سیاستهای کلان و مترقی بولیوی در دو دهه اخیر محسوب میشود. او هم مانند مورالس به سرمایهگذاری شرکتهای خارجی در لیتیوم بولیوی علاقهمندی دارد و به کمک توسعه لیتیوم این کشور خواهان ایجاد حدود ۱۳۰ هزار شغل جدید است. در واقع آنچه مردم درباره «کودتای لیتیومی» در بولیوی به زبان میآورند، بیشتر نمایانگر دوره جدیدی از ژئوپلیتیک در حوزه استخراج منابع طبیعی بود. بهنظر میرسد سیاست ملیسازی منابع طبیعی در بولیوی کماکان ادامه داشته باشد و اجرای چنین سیاستی هم مورد حمایت سرسختانه کارگران، فعالان سیاسی، بومیان و عامه مردم بولیوی است. در ماههای گذشته، طی اعتصابات سراسری که به ابتکار اتحادیههای کارگری در بولیوی شکل گرفت، یکی از موارد شدیدا مورد اعتراض قرار گرفته از سوی این اتحادیهها و نیروهای سیاسی مخالف دولت فاشیستی خانم آنز حضور شرکتهای بینالمللی - ازجمله تسلا - بود که طبق شنیدهها وعده لیتیوم ارزانقیمت بولیوی از سوی راستگرایان به آنها داده شده بود.
به گزارش نیو ریپابلیک، نتایج نظرسنجی که هفته گذشته در بولیوی انجام شده است نشان میدهد بولیویاییها تمایل دارند تا توسعه لیتیوممحور در خدمت منافع عمومی قرار گیرد نه در خدمت سود شرکتها که این امر نشان از وجود ارادهای سراسری در بولیوی برای ملیسازی صنعت لیتیوم است.
برنامه آرسه برای فلز آینده چه خواهد بود؟
اقتصاد بولیوی به رغم رشد چشمگیری که از سال ۲۰۰۶ و پس از سرکار آمدن دولت مورالس داشته است، اما مطابق گزارش آرگوس مدیا کماکان اتکای شدیدی به صادرات گاز، منابع معدنی و سویا دارد. پس از سرکار آمدن دولت موقت برآمده از کودتا و فاشیست آنز، بیکاری به سرعت در بولیوی گسترش یافت و با شیوع ویروس کرونا رکود عمیقی به جان اقتصاد بولیوی افتاد که باعث سقوط ۹/ ۷ درصدی آن در فاصله ماه مارس و سپتامبر شد. حالا دولت آقای آرسه در شرایطی که به دلیل همهگیری بیماری کووید-۱۹ کنترل چنین فاجعه اقتصادی سختتر از گذشته است، به دنبال نجات اقتصاد بحرانزده بولیوی خواهد بود. به گزارش مجله ژاکوبن، آرسه قصد دارد با گسترش تولید بیودیزلها و صنعتیسازی هر چه بیشتر ذخایر لیتیوم بولیوی با بحران اقتصادی مقابله کند. البته با توجه به سیاستهای همواره مترقی آرسه در دوران وزارتش درباره مسائل محیط زیستی، این استراتژی به رغم مزایای فراوانی که برای کارگران بولیویایی خواهد داشت؛ نگرانیهای زیست محیطی و اجتماعی را نیز ایجاد میکند. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که بولیوی برای توسعه صنعت مرتبط با لیتیوم خود باید تغییراتی اساسی در روشهای استخراج خود اعمال کند. اصلیترین روش استخراج لیتیوم در حال حاضر به شدت نیازمند مقادیر گزاف آب در مناطقی است که در سالهای اخیر دچار خشکسالیهای جدی شده است. آرسه احتمالا به دلیل امکانی که برای توسعه لیتیوم در اختیار دارد از آن بهعنوان ابزاری برای اتحاد با قدرتهای جهانی و توسعه اقتصاد این کشور آمریکایجنوبی استفاده خواهد کرد. شرکتهای آلمانی که بهصورت تاریخی مشغول استخراج لیتیوم در بولیوی بودهاند کماکان شریک آرسه باقی خواهند ماند و بهنظر میرسد چین نیز به دنبال استفاده از منابع دستنخورده و غنی لیتیوم این کشور است. به گزارش روزنامه مورنینگ استار انگلیس، پیش از کودتای راستگرایان در بولیوی شرکت «ژیانجینگ تبا» چین قراردادی به ارزش ۳/ ۲ میلیارد دلار با شرکت ملی لیتیوم بولیوی امضا کرده بود که طبق آن در استخراج و ساخت کارخانههای پیشرفته فرآوری لیتیوم به این کشور کمک کند. هر چند دولت موقت متمایل به آمریکا به دنبال لغو تعهدات بولیوی در این قراردادها بود، اما با بازگشت آرسه بهنظر میرسد چینیها نیز به صنعت لیتیوم این کشور با قدرت هر چه تمامتر ورود میکنند و ممکن است با سیاستهای جدید ملی در معادن بولیوی و جذب سرمایهگذاری شرکتهای خارجی تمام معادلات کنونی بازار جهانی لیتیوم به هم بریزد.