تجدید عهد ترامپ با سوخت‌های فسیلی

 با نزدیک‌شدن به دومین دوره ریاست‌‌‌‌‌جمهوری ترامپ، صنعت انرژی آمریکا بیش از هر زمان دیگری به‌دنبال بهره‌‌‌‌‌برداری از سیاست‌های حمایتی او از سوخت‌های فسیلی است. ترامپ در دوره اول ریاست‌‌‌‌‌جمهوری خود مقررات اقلیمی را کاهش داد، دسترسی به اراضی فدرال را برای حفاری نفت و گاز تسهیل کرد و تصمیمات جدی برای خروج آمریکا از توافق پاریس گرفت. اکنون‌ در آستانه بازگشت او به‌قدرت، شرکت‌های بزرگ نفت و گاز و گروه‌های لابی صنعت انرژی فهرستی از خواسته‌‌‌‌‌ها و پیشنهادها را ارائه کرده‌اند تا در دولت او اجرا شوند. این خواسته‌‌‌‌‌ها که از لغو مقررات اقلیمی و حمایت از زیرساخت‌های سوخت‌های فسیلی گرفته تا تسهیل صادرات گاز طبیعی مایع(LNG) را دربرمی‌گیرند، می‌توانند پیامدهای گسترده‌ای بر سیاست‌های اقلیمی داخلی و بین‌المللی داشته باشند. در ادامه به بررسی جزئیات این پیشنهادات و تاثیرات احتمالی آنها می‌‌‌‌‌پردازیم.

 لغو قوانین سختگیرانه

یکی از اولویت‌‌‌‌‌های اصلی صنعت انرژی، لغو یا تعدیل قوانین مربوط به کاهش انتشار گازهای گلخانه‌‌‌‌‌ای وسایل نقلیه است. دولت بایدن قوانینی را پیشنهاد‌کرده که براساس آن تا سال‌۲۰۳۲، انتشار گازهای گلخانه‌‌‌‌‌ای خودروها باید ۵۰‌درصد کاهش یابد. این قوانین همچنین شامل تشویق به تولید خودروهای برقی و هیبریدی است. داستین مایر، مدیر سیاستگذاری موسسه نفت آمریکا، در این‌باره می‌گوید: «این زمانی است که آمریکایی‌‌‌‌‌ها باید حق انتخاب بیشتری در مصرف انرژی خود داشته باشند، نه اینکه تحت‌فشار قوانین محدودکننده قرار بگیرند.» ترامپ پیش‌‌‌‌‌تر نیز بارها مخالفت خود را با قوانین سختگیرانه دولت بایدن اعلام‌کرده و وعده داده که این قوانین را لغو کند. از نگاه صنعت انرژی، این اقدام می‌تواند به رشد تقاضا برای سوخت‌های فسیلی کمک‌کرده و جلوی افزایش سهم خودروهای برقی در بازار را بگیرد.

 پایان توقف پروژه‌های LNG

یکی از مهم‌ترین چالش‌های صنعت گاز طبیعی در دوران بایدن، توقف صدور مجوز برای پروژه‌های جدید LNG بوده‌است. دولت بایدن برای بررسی اثرات اقلیمی این پروژه‌ها، صدور مجوزهای جدید را متوقف کرد، اما این تصمیم باعث نگرانی مدیران صنعت انرژی شد. برایان شفیلد، مدیر یکی از شرکت‌های انرژی، تاکید دارد؛ استفاده از LNG به‌عنوان ابزار سیاسی علیه متحدان آمریکا باید متوقف شود. به‌‌‌‌‌طور خاص، پروژه‌های بزرگی مانند تاسیسات ۱۳‌میلیارد دلاری شرکت Energy Transfer در لوئیزیانا تحت‌تاثیر این توقف قرارگرفته‌‌‌‌‌اند. با بازگشت ترامپ به‌قدرت، مدیران این صنعت امیدوارند که این پروژه‌ها مجددا فعال شوند.

 دسترسی به اراضی فدرال

یکی دیگر از خواسته‌‌‌‌‌های کلیدی، تسهیل دسترسی به اراضی فدرال برای استخراج نفت و گاز است. دولت بایدن با اعمال محدودیت‌هایی در آلاسکا و سایر مناطق، توسعه این منابع را کند کرده‌است. مایکل اوستمن، مدیرعامل یک شرکت انرژی، در این‌باره می‌گوید: «مقررات فعلی نه‌‌‌‌‌تنها زمانبر و پرهزینه هستند، بلکه توسعه منابع انرژی را به‌‌‌‌‌شدت محدود کرده‌اند.» دولت ترامپ پیش‌‌‌‌‌تر با کاهش محدودیت‌ها، دسترسی به اراضی فدرال را آسان‌‌‌‌‌تر کرده‌بود و بازگشت او به‌قدرت می‌تواند ‌بار دیگر این سیاست‌ها را اجرایی کند.

از نگاه صنعت انرژی، این اقدام می‌تواند نقش آمریکا را به‌عنوان تامین‌‌‌‌‌کننده اصلی انرژی جهان تقویت‌کند.

 تسریع در صدور مجوز

یکی دیگر از مشکلات صنعت انرژی، تأخیرهای طولانی‌‌‌‌‌مدت در صدور مجوز برای پروژه‌های بزرگ زیرساختی است. این تأخیرها شامل خطوط لوله، تاسیسات فرآوری گاز و حتی پروژه‌های انرژی تجدیدپذیر می‌شود. تریشا کورتیس، مدیرعامل یک شرکت مشاوره انرژی، می‌گوید: «فرصت‌های عظیمی برای توسعه زیرساخت‌های انرژی وجود دارد، اما تأخیرهای مجوزدهی باعث ازبین‌رفتن این فرصت‌ها می‌شود.» سازمان API، به‌عنوان یکی از بزرگ‌‌‌‌‌ترین و معتبرترین گروه‌های صنعتی در زمینه نفت  که در زمینه‌‌‌‌‌های مختلفی مانند تعیین استانداردهای فنی، پیشبرد سیاست‌های دولتی، تحقیق و توسعه و ارائه آموزش‌های تخصصی فعالیت دارد، خواستار اصلاح قوانین محیط‌زیستی شده  تا  فرآیند صدور مجوز شفاف‌‌‌‌‌تر و سریع‌تر شود.

 تغییرات پیشنهادی شامل بازنگری در قانون آب پاک و قانون سیاست محیط‌زیست ملی است. بازگشت به سیاست‌های ترامپ پیامدهای گسترده‌ای خواهدداشت که در ذیل به چند نمونه بارز آن  اشاره می‌کنیم:

۱- تشدید بحران تغییرات اقلیمی: خروج از توافق پاریس و افزایش تولید سوخت‌های فسیلی می‌تواند تلاش‌های جهانی برای مقابله با تغییرات اقلیمی را تضعیف کند.

۲- تقویت نقش آمریکا در بازار جهانی انرژی: با افزایش تولید نفت و گاز، آمریکا می‌تواند جایگاه خود را به‌عنوان یکی از بزرگ‌‌‌‌‌ترین صادرکنندگان انرژی تثبیت کند.

۳- افزایش اختلافات بین‌المللی: سیاست‌های حمایتی از سوخت‌های فسیلی ممکن است باعث انتقادات شدید از سوی کشورهای متعهد به اهداف اقلیمی شود.

 چالش‌های پیش‌رو

با وجود امیدواری صنعت انرژی به بازگشت ترامپ، اجرای سیاست‌های پیشنهادی به دلایل زیر بدون چالش نخواهد بود:

مخالفت‌های داخلی: گروه‌های زیست‌محیطی و ایالت‌‌‌‌‌هایی که به‌دنبال کاهش انتشار

کربن هستند، ممکن است به مقابله با این سیاست‌ها بپردازند.

فشارهای بین‌المللی: بازگشت آمریکا به سیاست‌های قبلی می‌تواند همکاری‌های جهانی در زمینه اقلیم را به‌خطر بیندازد.

چالش‌های اقتصادی: کاهش تمرکز بر انرژی‌های تجدیدپذیر ممکن است در بلندمدت به تضعیف اقتصاد انرژی آمریکا منجر شود.

 معرفی وزیر انرژی جدید

ترامپ، کریس رایت، مدیرعامل شرکت لیبرتی‌انرژی را به‌عنوان گزینه پیشنهادی خود برای سمت وزیر انرژی معرفی کرده‌است. رایت که یکی از مدافعان سرسخت سوخت‌های فسیلی است، انتظار می‌رود از سیاست‌های ترامپ برای افزایش تولید نفت و گاز و تقویت تولید برق حمایت کند.

وی پیشتر نسبت به تغییرات آب‌وهوایی ابراز تردید‌کرده و از تلاش‌های دموکرات‌ها برای مقابله با آن انتقاد کرده‌است.  

در صورت تایید، رایت مسوولیت‌های متعددی از جمله دیپلماسی انرژی، مدیریت ذخایر استراتژیک نفت و پیشبرد برنامه‌های توسعه فناوری‌های انرژی را بر عهده خواهدداشت.

معرفی رایت به‌عنوان وزیر انرژی می‌تواند جهت‌‌‌‌‌گیری صنعت انرژی آمریکا را به‌‌‌‌‌سمت حمایت گسترده‌‌‌‌‌تر از سوخت‌های فسیلی سوق دهد.

این تصمیم احتمالا منجر به تسهیل قوانین و افزایش تولید داخلی نفت و گاز خواهدشد که هم می‌تواند به رشد اقتصادی کمک کند و هم قیمت انرژی را کاهش دهد، اما این سیاست‌ها ممکن است با نگرانی‌های زیست‌محیطی و انتقادات بین‌المللی در مورد تعهدات اقلیمی ایالات‌متحده همراه باشد. نقش رایت در مدیریت ذخایر نفتی و برنامه‌های انرژی پیشرفته نیز می‌تواند فرصت‌هایی برای نوآوری ایجاد کند، اما تمرکز او به‌نظر بیشتر بر توسعه سوخت‌های سنتی خواهد بود تا انرژی‌های تجدیدپذیر.

خلاصه اینکه بازگشت به سیاست‌های ترامپ، اگرچه در کوتاه‌مدت می‌تواند به رشد صنعت نفت و گاز کمک کند، اما در بلندمدت ممکن است به ضرر اقتصاد و محیط‌زیست تمام شود. درحالی‌که جهان به‌‌‌‌‌سمت انرژی‌های تجدیدپذیر حرکت می‌کند، سرمایه‌گذاری در سوخت‌های فسیلی می‌تواند جایگاه آمریکا را در رقابت جهانی تضعیف کند، با این‌حال زمان مشخص خواهد کرد که آیا این سیاست‌ها به‌صورت پایدار اجرا خواهند شد یا فشارهای داخلی و بین‌المللی آنها را محدود خواهد کرد. صنعت انرژی آمریکا در یک مقطع حساس تاریخی قرار دارد. تصمیمات دولت آینده می‌تواند تاثیرات بلندمدتی بر اقلیم، اقتصاد و سیاست‌های جهانی داشته‌باشد.

بازگشت ترامپ به‌قدرت شاید فرصتی برای تقویت سوخت‌های فسیلی باشد، اما پیامدهای زیست‌محیطی آن چیزی نیست که بتوان نادیده گرفت. آیا آمریکا به‌‌‌‌‌سمت تقویت نقش خود در بازار انرژی جهانی حرکت خواهد کرد یا بحران‌های اقلیمی و فشارهای بین‌المللی مسیر سیاست‌های انرژی را تغییر خواهند داد؟ پاسخ به این پرسش‌‌‌‌‌ها آینده کره خاکی را رقم خواهد زد.