سیدمحسن طباطبایی مزدآبادی

دبیر انجمن علمی اقتصاد شهری ایران

در بعد سازمانی، آموزش نیروی انسانی برای ارتقای بهره‌وری، یکی از موضوعات مهم مدیریت منابع انسانی است. از دیدگاه سیستمی، ارتقای بهره‌وری از طریق توسعه منابع انسانی به عنوان یک راهبرد و استراتژی با استفاده از ابزار آموزش امکان‌پذیر است. بر این اساس، مدیران باید از تمامی زوایا و جوانب سازمان، آگاه باشند و برنامه‌های کاربردی و موثر توسعه منابع انسانی را برای سازمان خود با توجه به قابلیت اثر بر بهره‌وری، تنظیم کنند.


آموزش‌های سازمانی از طریق عوامل زیر، بر بهره‌وری نیروی انسانی در سازمان، کمک شایانی می‌کنند که مهم‌ترین این عوامل، عبارتند از: تلقی کارکنان از کار و سازمان خود، ماهیت کار، دانش و اطلاعات تخصصی متصدیان، فرهنگ کار، تعادل روانی و جسمانی کارکنان، انگیزه افراد برای انجام بهینه کار خود، روحیه کارکنان و خشنودی از کار، میزان همکاری افراد در سازمان، نظم و انضباط در کار و اعمال مدیریت زمان، مشارکت کارکنان در تصمیم‌گیری، اعمال مدیریت اثربخش و کارآمد، فراهم بودن امکانات آموزش، نوآوری، خلاقیت و فراهم بودن محیط برای رشد خلاقیت‌ها، تجربه و سوابق مناسب برای ایفای وظایف شغلی. از بعد حضور فرد در جامعه شهری، آموزش می‌تواند در ارتقای سرمایه شهری، موثر باشد. با استفاده از ابزارهای آموزشی، هر یک از شهروندان نسبت به شهر، نقش‌آفرینی در شهر و از میزان توانایی‌ها و دانش خود، ‌آگاهی پیدا کرده‌اند و درصدد رفع نیازهای جمعی در شهر و مشارکت در حل و فصل مشکلات شهری برمی‌آیند، همچنین آنها می‌توانند در توسعه پایدار شهری موثر باشند. دوره‌های آموزشی با عنوان آموزش شهروندی، از جمله دوره‌های آموزشی است که برای این منظور در نظر گرفته شده است.


بر این اساس، آموزش به منظور ارتقای قدرت خلاقیت نیروی انسانی، هم در بعد سازمانی و هم در بعد حضور فرد در اجتماع، می‌تواند اثرات مهمی در توسعه پایدار شهری داشته باشد. اینکه هر یک از افراد در سازمان خود خلاقیت داشته باشند، می‌تواند در بهره‌وری عملکردی سازمان و خلق محصولات جدید سازمانی، بسیار کمک‌کننده باشد که اثرات سرریز آن می‌تواند باعث تحولات اساسی در اقتصاد شهری شود. از سوی دیگر، خلاقیت هر یک از شهروندان در محیط شهر می‌تواند موجب تسهیل فعالیت‌های شهری و حرکت در جهت کاهش هزینه‌ها در اقتصاد شهری، همراه با افزایش ارائه خدمات شهری، راحت‌تر و با کیفیت‌تر شود. البته ضروری است که مدیریت خدمات شهری با ارتقای خلاقیت شهروندی و جهت‌دهی آن به سمت توسعه شهری و حمایت از اقتصاد شهری، استفاده لازم را ببرد؛ در غیر این صورت، هر یک از شهروندان نمی‌توانند در توسعه پایدار شهری با استفاده از قوه خلاقیت خود نقش‌آفرین باشند. استفاده از انجمن‌های داوطلبانه مردمی و سازمان‌های مردم نهاد در مدیریت شهری، به منظور شکوفا کردن قوه خلاقیت شهروندان، همسو کردن آنها با توسعه پایدار شهری و نیز برای ارتباط با نهادهای مدیریت شهری، می‌توانند بسیار مهم و موثر باشند. از آنجا که یکی از اهداف توسعه پایدار شهری، زندگی در محیط سالم شهری است، یکی از انواع آموزش‌هایی که لازم است متناسب با بعد حضور فرد در شهر به عنوان شهروند داده شود، آموزش برای جلوگیری از خدشه وارد کردن به سلامت شهری و نیز حرکت فعال در جهت ارتقای سلامت شهری است. اینکه هر یک از شهروندان، آموزش ببینند که به نحوی از ایجاد هرگونه آلودگی (آلودگی زیست‌محیطی مانند آلودگی هوا، آب و محیط شهری و آلودگی صوتی) در شهر جلوگیری کنند یا آلودگی‌های ایجاد شده را به طور انفرادی یا با همکاری با سازمان‌های خدمات شهری رفع کنند، می‌تواند از مصادیق بارز و بسیار مهم تاثیر ارتقای سرمایه شهری بر توسعه پایدار شهری باشد.


یکی دیگر از اصول اساسی سرمایه شهری، تعامل اجتماعی منسجم، متعهدانه و همراه با مسوولیت‌پذیری و حرکت به سمت رفع نیازهای جمعی و انجام اقدامات دارای نفع جمعی شهروندان در مجموعه شهر است. تعاملات اجتماعی، میان انسان‌ها، سازمان‌ها و انسان‌ها و سازمان‌ها با سازمان‌ها، انسجام‌بخش است. تعاملات اجتماعی دارای کارکردهای اقتصادی مهمی در سیستم‌های اجتماعی، مانند اجتماع یک شهر هستند. سرمایه اجتماعی مناسب، قادر است هزینه‌های تبادلات و تعاملات مرتبط با اجتماع و سازمان‌های مختلف؛ نظیر هزینه قراردادها، کنترل و نظارت از طریق سلسله‌مراتب و مقررات بوروکراتیک را در حد قابل توجهی، کاهش دهد و در اقتصاد پایدار شهری، موثر واقع شود. هزینه‌های تعاملات اجتماعی و اقتصادی، در اجتماع‌هایی که دارای تعامل اجتماعی منسجم و بهینه‌ای نیستند، بالاست و این امر به دلیل بالارفتن هزینه‌های نظارت و کنترل، مذاکرات و اعمال دستورالعمل‌های رسمی است. از سوی دیگر، این تعاملات می‌توانند زمینه‌های بسیار مثبت و موثری در رفع نیازهای جمعی و انجام اقدامات دارای نفع جمعی در اجتماع شهری داشته باشند. در شهری که شهروندان آن با مسوولیت‌پذیری و تعهد، به مشارکت در امور شهر می‌پردازند، مشکلات به سرعت، حل شده و حرکت به سمت رفع نیازهای شهری و اقداماتی که موجب انتفاع عموم شهر می‌شوند، شتاب می‌گیرد. از این رو، مدیران شهری همواره به دنبال مشارکت حداکثری شهروندان در مناسبات مختلف شهری هستند. این مشارکت‌ها می‌توانند در عرصه‌های مختلفی وجود داشته باشند؛ مانند مناسبات سیاسی در شهر، حرکت‌های اجتماعی، اقتصاد شهری و ملاحظات زیست‌محیطی.