موضع وزارت راهوشهرسازی درباره نحوه ساماندهی و تمرکززدایی از تهران اعلام شد
ملاحظه «سیاسی» در انتقال پایتخت
وزارت راهوشهرسازی اولین مطالعات مکتوب کارشناسان این وزارتخانه درباره انتقال پایتخت را منتشر کرد. در مقدمه این مطالعه که پیرو قانون تازه تصویب امکانسنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور و تمرکززدایی از تهران انجام شده، به اولین جلسه بررسی مشکلات تهران که با حضور معاون اول رئیسجمهوری برگزار شده بود، اشاره شده است که در آن کارشناسان و مقامات مختلف حاضر در این جلسه به اتفاق آرا مخالفت خود را با تغییر مرکز سیاسی کشور اعلام میکنند. در چکیده این مطالعه ۲۴۰ صفحهای که موضع وزارت راهوشهرسازی در خصوص انتقال پایتخت است، تاکید شده، پایتخت، چه در تهران بماند و چه به نقطه جدیدی منتقل شود تمرکز سیاسی جزو لاینفک پایتخت به شمار میرود؛ اما باید موضوع تمرکززدایی اداری و اقتصادی از پایتخت در دستور کار دولت قرار بگیرد.
وزارت راهوشهرسازی اولین مطالعات مکتوب کارشناسان این وزارتخانه درباره انتقال پایتخت را منتشر کرد. در مقدمه این مطالعه که پیرو قانون تازه تصویب امکانسنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور و تمرکززدایی از تهران انجام شده، به اولین جلسه بررسی مشکلات تهران که با حضور معاون اول رئیسجمهوری برگزار شده بود، اشاره شده است که در آن کارشناسان و مقامات مختلف حاضر در این جلسه به اتفاق آرا مخالفت خود را با تغییر مرکز سیاسی کشور اعلام میکنند. در چکیده این مطالعه ۲۴۰ صفحهای که موضع وزارت راهوشهرسازی در خصوص انتقال پایتخت است، تاکید شده، پایتخت، چه در تهران بماند و چه به نقطه جدیدی منتقل شود تمرکز سیاسی جزو لاینفک پایتخت به شمار میرود؛ اما باید موضوع تمرکززدایی اداری و اقتصادی از پایتخت در دستور کار دولت قرار بگیرد.
خلاصه این مطالعه به شرح زیر است:
مساله جابهجایی مرکز سیاسی- اداری ایران اولین بار در سال ۱۳۶۸ و به دنبال بروز نارضایتی در سکونتگاههای غیررسمی حاشیه بعضی از شهرهای کشور مطرح شد. از آن زمان هر از چند گاه به مناسبتهای گوناگون، با طرح مجدد موضوع، بررسیهایی در این زمینه انجام شده است.
از مجموع دلایل عنوان شده برای اثبات ضرورت جابهجایی، مهمترین و محوریترین دلیل تمرکز امور سیاسی و اداری کشور در پایتخت ذکر شده است. تمرکز اقتصادی که گاهی در برشمردن دلایل به آن اشاره میشود نیز در واقع پیامد تمرکز اداری است. تمرکز سیاسی، به معنی در پایتخت مستقر شدن اعضای هیات دولت، که اداره امور سیاسی کشور مستلزم ارتباط هر روزه آنها با هم است، در همه کشورها اجتنابناپذیر است و به خودی خود دلیلی برای بزرگ شدن تدریجی بدنه حکومت و جذب جمعیت اضافی به شمار نمیرود. اما تمرکز اداری، به معنی ممانعت از تفویض اختیار به سطوح اداری میانی برای انجام انواع فعالیتهایی که در نهایت کارکرد اقتصادی دارد، امری است که اجتناب از آن در اختیار حکومت است. تمرکززدایی اداری که ابزار اصلی توزیع متوازن اشتغال و انواع فعالیتهای در نهایت اقتصادی در سطح کشور است، و قطع وابستگی آن به مرکز سیاسی، چه پایتخت در تهران بماند چه به محل جدیدی منتقل شود، شرط اصلی اثربخشی هر اقدامی برای ساماندهی تهران یا جابهجایی پایتخت است.
علاوه بر این مجموعه مباحثات بیستوپنج ساله اخیر در کشور حاکی است که تصمیمگیری درباره جابهجایی پایتخت با تصمیم گیری درباره حل مشکلات زندگی در تهران گره خورده و همبستگی بین این دو موضوع نشان میدهد که منشأ تجدید بحث درباره جابهجایی پایتخت همواره تشدید نارضایتی از شدت گرفتن مشکلات زندگی در تهران از یک طرف و احساس خطر از بروز آسیبهای امنیتی در پایتخت از طرف دیگر بوده است. از این رو پژوهش «تهران و مساله پایتختی» دو وجه جداگانه دارد: یکی بررسی شرایط تهران و دیگری الزامات و ملاحظات مربوط به یک پایتخت امروزی، تهران، چه پایتخت بماند چه نقش پایتختی را واگذار یا حتی بخشی از نقشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را به تدریج به مناطق دیگری از کشور محول کند، همچنان بزرگترین شهر و بزرگترین مرکز اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور و شهری جهانی و به طور مدام درگیر رقابت با رقبای جهانی خود باقی خواهد ماند. شرایط تهران در پروژه جداگانهای با عنوان «طرح راهبردی ساماندهی و ارتقای کیفیت زندگی در منطقه شهری تهران» بررسی میشود و این پژوهش به شرایط، لوازم و پیامدهای انتقال پایتخت اختصاص یافته است.
نتایج بررسیهای جامع در خصوص مساله انتقال پایتخت، با بهرهگیری از آخرین دستاوردهای عملی و نظری در جهان، فهرست حتیالمقدور کاملی از الزامات، مزایا، مخاطرات و هشدارها برای جلب توجه تصمیمگیرندگان عالی کشور فراهم و نتایج این پروژه به همراه نتایج پروژه طرح ساماندهی تهران، سنجش گزینههای موجود و برآورد هزینهها و پیامدهای هر کدام را ممکن میکند.
با توجه به همه این موارد نتایج این بررسیها در قالب سه فصل تدوین شده است:
فصل اول در دو بخش به بررسی تاریخچه انتقال پایتخت در ایران اختصاص یافته است. بخش اول با عنوان «پایتختهای ایران پیش از دوران معاصر» با توضیح سیر تاریخی شکلگیری مراکز قدرت در ایران- از دوره سلسله ماد تا پایان سلسله قاجار- زمینهای مختصر و مفید برای ورود به مبحث انتقال پایتخت در ایران معاصر فراهم میکند. در بخش دوم این فصل نیز با موضوع پایتخت و مسائل آن در دوران معاصر ایران- از روی کارآمدن سلسله پهلوی تاکنون- تلاشهای انجام شده برای رفع مشکلات پایتخت و ساماندهی آن و همچنین بررسی تفصیلی نتایج پژوهشهای مرتبط با موضوع تمرکز زدایی و جابهجایی پایتخت آمده است. با توجه به این نکته که جابهجایی پایتخت، به دلیل اهمیت موضوع و بار مادی و معنوی که به دولت، جامعه و کل کشور تحمیل میکند، تصمیمی نیست که بدون تسلط بر تجربههای پیشین و درک دقیق پیامدهای آنها و صرفا به روش آزمون و خطا قابل اجرا باشد. فصل دوم این گزارش به بررسی دقیق پایتختها و مسائل آنها در آثار مکتوب جهانی و بررسی، ارزیابی و تحلیل دقیق تجربههای انتقال پایتخت در کشورهای دیگر اختصاص یافته که در 100سال اخیر به جابهجایی پایتخت اقدام یا در این باره به طور نظاممند پژوهش کردهاند.
ارسال نظر