ضرورت بازنگری در مصوبه برج باغ توسط شورای شهر تهران
آناهیتاگودرزی کارشناس ارشد شهرسازی بررسی روند تغییرات کالبدی در شهر تهران در طول سه دهه گذشته نشان داده که با وجود اراضی بایر برای توسعه شهر و تامین نیازهای مسکونی و تجاری، اراضی کشاورزی و باغها به دلیل نزدیکی به مراکز جمعیتی (مطلوبیت مکانی) و قرارگیری در مناسبترین مناطق آب و هوایی (مطلوبیت محیط زیستی) همواره درمعرض تغییرکاربری و ساختوساز قرار داشتهاند. مقایسه نقشههای هوایی طی سالهای ۶۸ تا ۸۱ نشان از کاهش ۳۸۸۱ هکتار از اراضی سبز و باغها در شهر تهران داشته است. شورای اسلامی شهر تهران با هدف حفظ و صیانت از باغهای شهر در۱۹ اسفندماه سال ۸۲ (جلسه پنجاه و سوم شورا) اقدام به تهیه دستورالعملی برای نحوه و چگونگی ساختوساز در باغها کرد که در سال ۸۳ ابلاغ شد؛ این مصوبه بعدها به نام «برج باغ» معروف شد.
آناهیتاگودرزی کارشناس ارشد شهرسازی بررسی روند تغییرات کالبدی در شهر تهران در طول سه دهه گذشته نشان داده که با وجود اراضی بایر برای توسعه شهر و تامین نیازهای مسکونی و تجاری، اراضی کشاورزی و باغها به دلیل نزدیکی به مراکز جمعیتی (مطلوبیت مکانی) و قرارگیری در مناسبترین مناطق آب و هوایی (مطلوبیت محیط زیستی) همواره درمعرض تغییرکاربری و ساختوساز قرار داشتهاند. مقایسه نقشههای هوایی طی سالهای ۶۸ تا ۸۱ نشان از کاهش ۳۸۸۱ هکتار از اراضی سبز و باغها در شهر تهران داشته است. شورای اسلامی شهر تهران با هدف حفظ و صیانت از باغهای شهر در۱۹ اسفندماه سال ۸۲ (جلسه پنجاه و سوم شورا) اقدام به تهیه دستورالعملی برای نحوه و چگونگی ساختوساز در باغها کرد که در سال ۸۳ ابلاغ شد؛ این مصوبه بعدها به نام «برج باغ» معروف شد.اعضای شورا بر این باور بودند که با توجه به ازبین رفتن بخشی از باغهای شهر طی سالهای پیش از آن با اعطای مجوز ساخت در باغهای خصوصی با ضوابطی ویژه شهروندان اجازه ساختوساز در ملک شخصی خویش را داشته باشند و از این راه باغها نیز توسط خود آنها حفظ شود. با توجه به ضوابط ساختوسازآن سالها در شهر تهران که بر اساس مصوبههای ۲۶۹ و ۳۲۹ تراکم غالب اراضی و املاک ۲۴۰درصد تراکم (در قالب ۶۰ درصد سطح اشغال و۴ طبقه) بود طبق مصوبه «برج باغ» مقرر شد که در باغهای سطح اشغال به ۳۰ درصد کاهش یافته و تراکم مجاز درقالب ارتفاع و در طبقات مجاز باشد یعنی به جای ۴طبقه در ۶۰درصد سطح اشغال برای ساخت وساز در باغها ۸طبقه با ۳۰درصد سطح اشغال و یک طبقه تشویقی مجموعا ۹ طبقه با ۳۰ درصد امکان ساخت وساز داشته باشند.(در متن مصوبه ۲۰درصد تراکم تشویقی درنظر گرفته شده بودکه عملا به صورت ۳۰درصد یعنی امکان یک طبقه کامل تشویقی مرسوم شد.) البته مشخص نشد که اصولا یک طبقه تشویقی به چه دلیل؟ یعنی یک طبقه اضافهای که اجازه داده شدبه دلیل تشویق به حفظ مابقی باغ توسط مالک بوده است؟ درحالی که عملا طبق مصوبه مذکوربرای مالک باغ تراکم معمول مجاز شناخته شده بود، یعنی میزان ساختوسازدر باغها را برابر با املاک مسکونی محسوب کردند درصورتی که املاک و زمینهایی که طبق سند باغ و اراضی مشجر بودهاند در زمان خرید بهایی بسیارپایینتر ازدیگر املاک داشتهاند، زیرا باغها بر اساس قانون حفظ و گسترش باغها و فضای سبز مصوب ۱۳۵۹به سبب ماهیت ملک که باغ شناخته شده بود بر اساس متراژ باغ مجاز به ساختوسازی محدود بودند.
این روند تا تصویب و ابلاغ طرح تفصیلی جدید شهر تهران (سال ۹۱) ادامه داشت. طرح تفصیلی جدید تهران طرحی مبتنی بر پهنهبندی (زونینگ) است که کلا عرصه شهر درآن به چهار پهنه اختصاص یافته است : پهنههای: R (سکونت) S (کار و فعالیت)، M (مختلط سکونت و فعالیت)، G (سبز و باز و حفاظت) که هر پهنه به چندین زیر پهنه تقسیم و هریک از زیر پهنهها با ضوابطی خاص از جمله تراکم، سطح اشغال و... تعیین تکلیف شدهاند. بسیاری از این زیر پهنهها دارای تراکمهایی بالای ۲۴۰ درصد و بعضا تا ۴۴۰ درصد تراکم هستندکه طبق ضوابط برج باغ با ۳۰ درصد سطح اشغال عملا منجربه احداث بناهایی بیش از ۱۴ و ۱۵ وحتی بیشتر در باغها میشود. درحالی که در زمان ابلاغ مصوبه برج باغ در سال ۸۳ وفق ضوابط تراکمی حداکثر ۹طبقه امکان ساختوساز وجود داشت؛ اگرچه همان وقت نیز بسیاری از صاحبنظران و دوستداران حفظ اکوسیستم شهر تهران اظهار کردند که: «به باقیمانده باغهای شهر تهران رحم کنید». اکنون پس از حدود۱۰ سال خوب است به آثار این مصوبه نگاهی داشته داشته باشیم. واقعا چه میزان از باغهایی که از مصوبه برج باغ جهت ساختوساز استفاده کردند هنوز وا قعا باغ ماندهاند؟ بهعنوان یک شهروند تهرانی اگر گذری به خیابانهای شهر بهویژه مناطق محدوده شمالی داشته باشیم مشاهده میکنیم برجهایی که طبق این مصوبه در باغها احداث شدهاند علاوه بر مسدود کردن منظر بصری کوههای شمال تهران (منظر عمومی کوههای البرز بهعنوان یکی از حقوق عمومی شهروندان تهرانی به شمار میرود) غالبا باقی مساحت
۷۰ درصدی خود را به رمپ پارکینگ، استخر یا... پارک خودروهای اضافه اختصاص دادهاند. ملاحظه میشود علاوه بر نابودی باغی که در این پهنهها قرار میگیرد اصولا ناهمگونی قرارگیری یک بنای بلندمرتبه در میانه یک بافت شکل گرفته موجب مخدوش شدن فضای بصری شده و از سویی نیاز به اتخاذ تدابیر خاص و ویژه بلندمرتبهها از جمله بحث سایهاندازی و دیگر حقوق مجاوران و همچنین بحثهای فنی (استحکام سازهای و...) میباشد، حال بگذریم که در زمان ساختوساز این بنای بلندمرتبه همسایگان با چه آزارهای صوتی و بعضا خطرهای ناشی از گودبرداریهای عمیق روبهرو میباشند. نکته جالب توجه اینکه رییس شورای اسلامی شهر تهران اخیرا (فروردین ۹۴) در پاسخ به این پرسش که «برج باغ» لغو میشود یا خیر؟ اعلام کرد که این مصوبه مفید بوده و ما راهکار دیگری نداریم. آیا واقعا این پاسخ مناسبی به دغدغههای مردم و مسوولان که از چند سال پیش و بهویژه در سالهای اخیر درخصوص اهمیت حفظ باغها و فضاهای سبز تاکید داشتهاند است؟ آیا به واقع زمان بازنگری و آسیبشناسی این مصوبه فرا نرسیده است؟ در اینکه رویکرد و هدف تهیهکنندگان مصوبه مذکور در شورای اسلامی شهر تهران حفظ و صیانت از باغهای تهران بوده است شکی نیست، ولی هر مصوبهای نیازمند ضمانت اجرایی و دستورالعمل کنترلی برای دستیابی به اهدافش است. آیا به موضوع زمان تهیه و ابلاغ مصوبه توجهی شده است؟ آیا در سالهای بعد هیچگونه بررسی میدانی یا حداقل نمونهگیری آماری از باغهایی که طبق مصوبه برج باغ اقدام به ساختوساز کردهاند به منظور اینکه مشاهده کنیم واقعا چه میزان از این باغها پس از ساخت هنوز باغ باقی مانده است یا خیر صورت پذیرفته است؟ براساس تبصره ۱ از ماده ۶ قانون حفظ و گسترش فضاهای سبز و باغها (مصوب ۳/ ۳/ ۵۹) چنانچه صاحب باغی مبادرت به خشک کردن و از بین بردن درختان کند باغ او جهت اختصاص به خدمات عمومی توسط شهرداری ضبط میشود. واقعا چند باغ که صاحبان آن در طول زمان به طرق مختلف درختان را خشک کردهاند، شهرداری مصادره است؟ مشاهده میکنیم که گاهی اشکال مسوولان ما در اجرای همین قوانین موجود است. قوه قضائیه و مدعیالعموم در راستای تحقق این مهم یا اجرایی شدن آنچه نقشی ایفا کردهاند؟ شورای اسلامی شهر و نمایندگان آن چه تلاشی به منظور تعامل با قوه قضائیه در این خصوص بهعمل آوردهاند؟ اکنون مطالبه همه دوستداران حفظ زیستپذیری شهر ونسل امروزین و فردایی که قرار است در تهران زندگی کنند بهعنوان یک حق عمومی شهروندان تهرانی از شورای اسلامی شهر و نمایندگانشان این است به عنوان اولین قدم در اسرع وقت برای پیشگیری از نابودی سطوح و حجمهای سبز شهر (باغ ها و حجمهای سبز شهر در پالایش آلودگی هوا اثرگذاری به مراتب بیشتری نسبت به سطوح سبز دارند) نسبت به تعیین سقف و محدودیت طبقات برای برج باغها اقدام کنند.
ارسال نظر