استاد دانشگاه مطرح کرد:
تهران طرح استراتژیک میخواهد نه طرح جامع
به بیان سادهتر چنانچه مدیران شهری به ابزاری به نام «برنامه شهری» مجهز باشند، میتوانند شهرسازی پایدار منطبق با استانداردهای مطلوب داشته باشند و همچنین در اداره شهر میتوانند بدون کمترین مشکل مدیریت کنند.
با مهندس حسین شیرانی، مدرس دانشگاه آزاد اسلامی و نویسنده کتاب «ساماندهی مکان» در اینباره گفتوگو کردهایم که متن آن در پی میآید:
شهرسازی که در کشور ما اعمال میشود براساس چه طرحهایی است؟
طرحهای شهری در کشور ما به صورت طرحهای سنتی (جامع و تفصیلی) است با این ترتیب که دولت (وزارت مسکن و شهرسازی یا وزارت کشور) به عنوان کارفرما تهیه طرحهای شهری را به مهندسان مشاور واگذار میکند و مهندسین مشاور نیز تهیه طرح را انجام و سپس در شورایعالی شهرسازی و معماری تصویب و برای اجرا به شهرداری ابلاغ میشود. بنابراین در نظام شهرسازی کشور ما 4 رکن دولت، شهرداری، شهرساز (مهندسین مشاور) و مردم قرار دارند ولی بین این چهاررکن روابط کاملی وجود ندارد.
رابطه بین شهرساز (مهندسین مشاور) و مردم بسیار کم است. در حالی که در کشورهای پیشرفته صنعتی طرحهای شهری دچار تحولات اساسی شده است و حداقل بیش از سه دهه است که شیوه تهیه طرحهای جامع به روش سنتی در نظام برنامهریزی جهانی منسوخ شده است و به جای آن برنامهریزی استراتژیک و دموکراتیک جایگزین شده است.
پیدایش و رواج الگوی برنامهریزی استراتژیک در کشورهای پیشرفته جهان، محصول تجارب طولانی و تحولات اساسی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، علمی و فنی در این کشورها است. امکانات برنامهریزی استراتژیک، مبتنی بر وجود زیرساختها و شرایطی است که در طول زمان در این کشورها شکل گرفته است. در طرحهای جامع برای ساماندهی و هدایت شهری از روش عقلایی، محافظهکارانه، بلندمدت و ثابت و با پیشبینی خوشبینانه شرایط آینده بهره میگیرند. این امری است که با سرشت پویای جامعه پیچیده شهری و با وضعیت بحرانی و عدم اطمینان و پیشبینی ناپذیری، مناسبت نظری و عملی ندارد.
در حالی که برنامهریزی استراتژیک نوعی از برنامهریزی است که بیشتر از برنامهریزی سنتی، با عمل سرو کار دارد.
تفاوت طرحهای جامع و استراتژیک در چیست؟
تفاوتهای عمدهای بین برنامهریزی استراتژیک و سنتی وجود دارد از جمله این که برنامهریزی استراتژیک بیشتر به سوی عمل و اجرا سمت گیری شده است و مشارکتهای بسیار گستردهای را در فرآیند برنامهریزی ترویج میکند و تاکید بر درک و فهم محیط خارجی اجتماعات محلی دارد و همچنین این نوع برنامهریزی بیشتر بر این تاکید میکند که ارزیابی نقاط قوت و ضعف اجتماعات محلی باید در بستر امکانات و محدودیتهایش انجام پذیرد.
برنامهریزی استراتژیک در دو سطح راهبردی و اجرایی انجام میشود: اول برنامهریزی راهبردی یا کلان که براساس مطالعات محیطی که شامل بررسی نقاط قوت و ضعف درونی و فرصتها و تهدیدهای بیرونی است.
دوم برنامهریزی اجرایی که برای رسیدن به هدفهای راهبردی کلان لازم است، راهکارها یا سیاستهای مناسب عملیاتی تنظیم شود.
حصول و تحقق استراتژی مستلزم داشتن راهکارها، برنامهها و پروژههای اجرایی مناسب و سپس کنترل و نظارت بر آنها است.
برای توسعه شهرسازی و توسعه مناسب شهر آیا طرحهای کشورهای دیگر میتواند الگوی مناسبی باشد؟
طرحهای استراتژیک در شهرهای مختلف جهان از جمله در شهر بارسلونای اسپانیا، شهر سئول کره جنوبی، شهر استانبول ترکیه و شهر دوربان آفریقای جنوبی با موفقیت به مرحله اجرا در آمده است.
در شهرهای ایران به دلیل وجود تفاوتهای اساسی در کیفیت و کمیت مسائل و مشکلات جامعه شهری، نمیتوان از نسخه واحدی استفاده کرد، بلکه بایستی بنابر نیاز و ویژگیهای هر شهر ضرورت استفاده مطالعات ویژه در حوزههای ساختاری (اجرای درونی) و راهبردی (اجرای بیرونی) دنبال گردد تا براساس آنها بتوان در چارچوب ویژگیهای شهری به انجام مطالعات مورد نیاز پرداخت.
شما به طرحهای مورد استفاده در کشورهای دیگر اشاره کردید، ایران را از نظر شهرسازی نسبت به کشورهای دیگر در چه وضعیتی میدانید؟ آیا امکان ایجاد طرحهای استراتژیک در شهرهای ایران وجود دارد؟
با توجه به وجود تجربه جهانی از طرحهای استراتژیک در کشورهای آمریکایی، اروپایی، آسیایی و حتی آفریقایی، بایستی گفت که شاید نظام برنامهریزی ایران، جزو معدود کشورهایی است که تاکنون از این الگو به طور مشخص در هیچکدام از شهرهای خود استفاده نکرده است، گرچه از دهه ۱۳۷۰ شمسی به بعد، مواردی همچون طرح استراتژیک تهران ۸۰ و یا طرح مجموعه شهری تهران در قالب مبانی نظری الگوی طرح استراتژیک اقدام شده، اما تاکنون چارچوبی به طور کامل مورد استفاده قرار نگرفته و عملا طرحی با الگوی طرح استراتژیک به تصویب شورایعالی معماری و شهرسازی ایران نرسیده است.
با توجه به این نیاز، ایجاد تغییر در نحوه تهیه طرحهای توسعه شهرهای ایران اقدام حتمی است که انجام آن اجتنابناپذیر است ولی در مقابل باید دید که نظام برنامهریزی شهری کشور تا چه اندازه توانایی و آمادگی لازم برای انجام این طرحها را دارد.
عکس: سامان دزیانیان
سرعت تحولات و دگرگونیهای حاضر در عرصه نظام برنامهریزی به قدری زیاد است که عقبماندگی از آن باعث ناممکن شدن جبران مافات میشود، بنابراین تصمیمگیری به موقع و سریع در انجام مراحل مختلف طرحهای استراتژیک هر چند ممکن است، دقیق نباشد، اما به مراتب بهتر از تصمیم صحیح با تاخیر زیاد است.
طرح آمایش سرزمین و طرح کالبدی ملی چگونه طرحی است؟
طرح آمایش سرزمین در چارچوب هدفها و سیاستهای کل توسعه، سازماندهی فضای ملی را پایهگذاری میکند، در عین حال که برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی نیز در سطح ملی است، ولی بیشتر جنبه کمی و اجرایی دارد، ولی در آمایش سرزمین مطالعات بیشتر جنبه کیفی و ارشادی دارد و در حقیقت طرح آمایش سرزمین، تنظیم رابطه انسان و فضا و فعالیتهای انسان در فضا برای بهرهبرداری از تمام امکانات در جهت بهتر شدن وضعیت مادی و معنوی اجتماع است. البته در هر کشور با توجه به وضعیت خاص، طرح آمایش تهیه و به تصویب میرسد.
در سطح جهانی دو دیدگاه در مورد آمایش سرزمین وجود دارد، اول دیدگاه فرانسوی که ادامه سیاستهای اقتصادی و اجتماعی است،
دوم، دیدگاه آلمانی که به صورت برنامهریزی فضایی مخصوصا برنامهریزی کاربری زمین است، ولی طرح کالبدی ملی به صورت طرحهای فیزیکی در سطح ملی است که از نظر اولویت، طرح آمایش سرزمین در راس و طرح کالبدی ملی و سایر طرحهای منطقهای و شهری در مراحل پایینتر قرار میگیرد. در سال 1371 طبق مصوبه شورایعالی اداری مقرر شد طرح جامع سرزمین به دو قسمت طرح آمایش سرزمین و طرح کالبدی ملی و منطقهای تقسیم شود و مقرر شد سازمان مدیریت و برنامهریزی طرح آمایش سرزمین و وزارت مسکن و شهرسازی طرح کالبدی ملی را تهیه کنند.
لیکن به علت اختلاف نظر بین دو سازمان، طرح کالبدی ملی که باید پس از تهیه و تصویب طرح آمایش سرزمین و در قالب و چارچوب آن تهیه میشد، بدون وجود طرح آمایش سرزمین تهیه و تصویب شده است.
بنابر موارد فوقالذکر از نظر سلسله مراتب طرحها میتوان گفت طرح آمایش سرزمین و طرح کالبدی ملی در سطح کلان، طرحهای کالبدی منطقهای و طرح توسعه و عمران شهرستان یا ناحیه و طرح توسعه استان در سطح میانه و طرح مجموعه شهری و منطقه شهری در سطح خرد قرار دارد و در سطح محله نیز طرحهای محلهای قرار دارد. برای توسعه و حل مشکلات محلههای مختلف، شورایاریها مطرح شد که معتمدان هر محله با مشارکت یکدیگر مشکلات محله خود را حل نمایند و در حقیقت شورایاری یک نهاد مردمی است.
چرا طرح شورایاریها در ایران به نتیجهای نرسید؟
تشکیل شورایاریها در کشور ما با تاخیر انجام پذیرفت که در صورت استمرار میتواند نتیجهبخش باشد، ولی لازم به توضیح است گرچه شورایاریها، بازوی توانای شورای شهر به حساب میآیند ولی بدون داشتن امکانات و اختیارات و بدون حمایت از طرف دولت و شهرداریها نمیتوانند موفق شود.
شما به طرحهای مشارکتی اشاره کردید، الگوی برنامهریزی مشارکتی چگونه است؟
برنامهریزی مشارکتی از سال 1980 میلادی به بعد در کشورهای پیشرفته مطرح شد که در آن تاکید بر نقش اجتماعات محلی و مشارکت مردم در تصمیمگیری مسائل شهری دارد که الگوی طرحها و برنامهها به صورت انواع طرحهای محلی است. برای رسیدن به توسعه پایدار شهری ضمن تامین عدالت اجتماعی، مدیریت باید از نوع مشارکتی باشد و تحقق و ایجاد برنامهریزی مشارکتی نیازمند داشتن مبانی فکری دموکراسی و خرد جمعی و نگرش راهبردی است.
شما اخیرا کتاب «ارزشیابی طرحها» را منتشر کردهاید، به طور خلاصه ویژگیهای آن را بیان فرمایید؟
این کتاب اخیرا منتشر شده و در نوع خود میتوان گفت جزو کتب معدود در زمینه ارزشیابی طرحها است. در این کتاب ارزشیابی طرحهای اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی به طور کلی طرحهای شهری و منطقهای به طور اخص به صورت کاربردی با حل مسائل مورد بررسی قرار گرفته است که نه تنها برای دانشجویان رشتههای برنامهریزی، بلکه برای علاقهمندان و مدیران در سطوح مختلف قابل استفاده است.
ارسال نظر