گزینههای مناسب برای تعیین حقالزحمه مهندسین مشاور
گروه مسکن- اخیرا بازنگری روش تعیین حقالزحمه مهندس مشاور مورد توجه قرار گرفته است. از سوی دیگر حکایت طبقهبندی مشاغل در مهندسان مشاور و مشکل طبقهبندی مورد نظر وزارت کار و ناهمگونی آن با ضوابط سازمان مدیریت هنوز لاینحل مانده است. کمیته انتشارات جامعه مهندسین مشاور در این زمینه کاوشهایی را در دستور کار خود قرار داد از جمله، مشخص شد در کشور کانادا در هر ایالت، هر ساله نمایندگان صاحبان حرفههای مختلف گردهم میآیند و برای آن سال براساس قانون عرضه و تقاضا، تصمیمگیری میکنند و در این مورد دولت نقش تصدیگری برای خود قائل نیست. این روش کم و بیش در تمامی کشورهای پیشرفته صنعتی وجود دارد و در هیچیک از این کشورها دولت نقش متولی را ایفا نمیکند.
در این مقاله ابتدا به اصولی که بر اساس آن حقالزحمه مشخص میشود پرداخته شده و در مبحث حقالزحمه، ضمن تاکید بر اینکه حقالزحمه مهندس مشاور «حداقل ممکن» برای ارائه خدمات مناسب است، استفادهکنندگان را در کاربرد آن مختار دانسته است.
در این بین به ارائه بخش حقالزحمه بسنده میشود.
مجموعه سهم مهندسی و ساخت، حدود یک سوم هزینه بهرهبرداری و نگهداری است که در آن هزینه مهندسی بسیار ناچیز میشود و بهتر است که در این مورد صرفهجویی نشود تا بتوان بهرهبرداری و نگهداری کم هزینهتری را به پروژه تحمیل کرد. از اینرو روش QBS، یعنی انتخاب مهندس مشاور براساس کیفیت در دستور کار قرار میگیرد تا با پرداخت حقالزحمه مناسب به یک مهندس مشاور ذیصلاح، خود به خود کارفرما از نظر مالی در دورههای مختلف یک پروژه نیز منتفع شود.
تعیین حقالزحمه
روشهای مختلفی برای تعیین حقالزحمه وجود دارد. روش باید متناسب با نوع پروژه، کیفیت اطلاعات انتخاب شود. روشهای زیر به این منظور میتواند مطرح باشد:
براساس زمان یا زمانمدار (ساعتی)
- حقالزحمه ثابت
- درصدی از هزینه اجرایی
- براساس ارزش افزوده
- سهم بردن از سود
- برمبنای مشارکت متعادل
- بر مبنای عملکرد
در همه روشها علاوه بر بهره بانکی، غرامت تاخیر در پرداخت برای هر ماه ۲درصد منظور شده است.
زمانمدار (ساعتی)
با توجه به حقالزحمه توافق شده برای هر ساعت کار، مهندس مشاور حقالزحمه خود را مشخص و دریافت میکند. حقالزحمه هر ساعت کار، هر ساله با توجه به بالاسریهای مربوطه و شرح خدمات، تعیین میشود. حقالزحمه ساعتی برای تمامی سطوح حرفهای و بدون توجه به میزان کار، مشخص شده است.
حقالزحمه ساعتی به چند عامل از جمله حقوق، نرخ مفید، آموزش، پرسنل پشتیبانی و بالاسریها وابسته است از سوی دیگر این حقالزحمه به میزان تجربه و تبحر و سطح مسوولیتپذیری و فعال بودن نیز بستگی دارد که میتواند ثابت و یا نسبت به هر فرد متغیر باشد.
حداقل حقالزحمه تعیین شده به میزانی است که بتواند بر تمامی هزینههای مترتبه مهندسین مشاور پوشش داشته باشد.
مزیت عمده این روش، حصول به نتایج یک شرح خدمات پویا، بدون ریسکپذیری در حقالزحمه میباشد و در نتیجه شرح خدمات میتواند شامل تغییرات توافق شده بین کارفرما و مهندس مشاور گردد و حقالزحمه مستقل از این تغییرات بهطور منظم براساس کارکرد پرداخت شود.
اگر توافق روی حقالزحمه ساعتی براساس واقعیتهای مستدل انجام شود، مشکلی برای انجام کار متصور نیست. اشکال کار در این است که کارفرما به مفهوم حقیقی و فلسفی (بالاسری) واقف نمیباشد تا بتواند مبنای حقالزحمه ساعتی را قابل قبول بداند. معمولا کارفرماها و بعضا مهندسان مشاور به دلیل اینکه میخواهند مبلغ کل حقالزحمه را حدودا از پیش بدانند، نقطه ضعف این روش را متغیر بودن حقالزحمه و عدم شناخت از مبلغ کل آن میدانند.
حقالزحمه ثابت
این روش هنگامی کاربرد دارد که شرح خدمات و محدوده پروژه برای طرفین مشخص و تعریف شده باشد و کارفرما و مهندس مشاور درک مشترک و واحدی نسبت به محدوده کار داشته باشد.
لازمه این نوع همکاری، دستیابی به تفاهمی مشخص و مکتوب در مورد مسائل پیشبینی نشده و غیر قابل انتظار مانند مسائل اجتماعی، جوی و طبیعی و هرگونه موردی که حقالزحمه را متاثر سازد، است.
مزیت کاربرد این روش این است که کارفرما مولفههای پروژه را میشناسد و به آن مسلط بوده و حقالزحمه مربوطه را نیز از قبل میداند، در نتیجه بودجهبندی و پیشنیازهای لازم را تدارک میبیند. همچنین برای مهندس مشاور هم ابعاد کار مشخص است.
یکی از معایب این روش این است که شناخت مولفههای یک پروژه به راحتی مقدور نیست و اگر در شناسایی و برآورد آن سهلانگاری و یا اشتباهی صورت گیرد، هر دو طرف صدمه خواهند دید و بحثهایی طولانی و غیر قابل حل مطرح خواهد شد و پروژه نه تنها دستخوش هزینههای قابل ملاحظه میشود، بلکه چه بسا حصول اهداف طرح نیز به راحتی متصور نباشد.
حقالزحمه به صورت درصدی
با تجربه و شناختی که نسبت به پروژههای مشابه احداث شده، وجود دارد، میتوان حقالزحمه مهندس مشاور را، مستقل از نیروی انسانی، نسبت به هزینه اجرایی کار برآورد کرد. در جدول زیر دو نوع حقالزحمه برای خدمات مختلف ارائه شده است:
- درصد حقالزحمه فقط برای طراحی مهندسی
- درصد حقالزحمه برای طراحی مهندسی، مدیریت قرارداد و خدمات مربوط به مدیریت پروژه
برای محاسبه حقالزحمه مهندس مشاور، هزینه اجرایی با تمام ضرایب مربوط به پیمانکار (بالاسری، سود و مالیات) در نظر گرفته میشود. برای خدمات اضافی نسبت به شرح خدمات، میتوان یکی از روشهای دیگر از جمله حقالزحمه ساعتی را به کار برد.
پروژهها در ابتدا وضعیت مشخصی ندارند و اطلاعات موجود به اندازهای نیست که بتوان به راحتی تمامی مولفههای طرح را شناخت و حقالزحمه مهندس مشاور را برآورد نمود، لذا از مزایای این روش سادگی آن در بهدست آوردن حقالزحمه است و بهطور معمول با تجربه و شناختی که نسبت به پروژههای مشابه وجود دارد این حقالزحمه با حقالزحمه واقعی فاصله زیاد ندارد. از معایب این روش امکان عدم همخوانی تورم در هزینه اجرایی و حقالزحمه مهندسی میباشد که در صورت طولانی شدن ارائه خدمات و تورم بالا، این مشکل بروز میکند.
ارزش افزوده
در این روش حقالزحمه برمبنای درصدی از صرفهجوییها و درآمدهای پروژه تعیین میشود، دانش، نوآوری و خلاقیت مهندس مشاور در طراحی آن نقش دارد. به این منظور اثرات نوآوری و خلاقیت با حالت «عادی» آن مورد مقایسه قرار میگیرد. ارتباط و شناخت کارفرما از سابقه و تجربه مهندس مشاور و تکرار همکاری در پروژههای مشابه، یکی از عوامل اساسی در انتخاب این روش است.
در این روش توانایی دریافت حقالزحمهای بالاتر از حقالزحمه «عادی» برای مطالعات وجود دارد. در هنگام طراحی جزئیات، در صورتی که گزینههایی پیشنهاد شود که با کارآیی مشابه بتوان در هزینه ساخت و بهرهبرداری و نگهداری و زمان صرفهجویی کرد، مهندس مشاور لایق دریافت حقالزحمه بسیار بالاتر از حقالزحمه «عادی» خواهد بود. از مزایای این روش، تشویق در کاربری افکار نو و اصلاح روشهای موجود است. یکی از معایب این روش، نیاز به شناخت کامل متقابل کارفرما و مهندس مشاور از یکدیگر به منظور تعریف «خلاقیت» و انتظار ارائه خدمات در محدودهای بالاتر از «عادی» است و در غیر این صورت مهندس مشاور ریسک مالی زیادی حاصل از توقعات کارفرما را متحمل میشود.
سهم بردن از سود
در این روش مهندس مشاور حقالزحمه خدمات خود را برمبنای درصدی از سود حاصل از درآمد درازمدت اجرای پروژه دریافت میدارد. در این روش با فرض اینکه پروژه سودآور است، باید طرفین تعریف مشترک، جامع و روشنی از «سود» و نحوه محاسبه آن داشته باشند.
در این روش مهندس مشاور باید آمادگی ریسکپذیری و به نوعی شراکت در پروژه را داشته باشد و این از مزایای این روش برای کارفرما است و موجب میشود که حقالزحمه مهندس مشاور را با تاخیر پرداخت کند. از سوی دیگر مهندس مشاور نیز میتواند حقالزحمه بالاتری را به دلیل این خطرپذیری متوقع باشد. در این روش نیز ارتباط تنگاتنگ و شناسایی متقابل در راستای رسیدن به تعاریف مشترک الزامی است. از معایب این روش برای مهندس مشاور، نیاز به داشتن سرمایهای است که بتواند تحمل عدم دریافت حقالزحمه را تا زمان سودآوری پروژه بنماید.
برمبنای مشارکت متعادل
در این روش مهندس مشاور، حقالزحمه را با درصدی از سرمایهگذاری در پروژه معاوضه مینماید که در آینده به صورت موضعی و یا کامل جبران خواهد شد. در نتیجه مهندس مشاور باید سرمایه کافی به منظور سرانجام دادن خدمات پروژه، داشته باشد.
در صورتی که پروژه موفق باشد، بازگشت این سرمایهگذاری از مزایای کار است و از معایب آن خطرپذیری زیاد برای مهندس مشاور میباشد زیرا محصول کار فقط به توان و کار وی بستگی ندارد و به توانایی و کار سایر شرکا و وضع بازار وابسته است.
برمبنای عملکرد
در این روش بخش ابتدایی حقالزحمه برای خدمات طراحی به ازای انجام خدمات و سپس پرداخت تشویقی متناسب با سطح و میزان عملکرد تعیین میشود که پرداخت تشویقی وابسته مشتمل بر این موارد است:
سرانجام یافتن کار، مطابق زمانبندی، کوتاه شدن زمان تصویب به علت کامل بودن مطالعات، کمتر شدن هزینه اجرایی، کمتر شدن هزینههای بهرهبرداری و نگهداری.
در این روش در مقابل پرداخت تشویقی، امکان دارد تنبیهاتی نیز منظور شود. این روش با دو روش ذکر شده در بالا تفاوت دارد زیرا وابسته به کل پروژه نبوده و عملکرد بخشی از کار مورد ارزیابی قرار میگیرد.
مزیت این روش، تشویق و ترغیب به ارجحیت دادن به «عملکرد» میباشد و این توانایی را ایجاد مینماید که مهندس مشاور بتواند دریافت حقالزحمه بیشتری را به ازای عملکرد مناسب، متوقع باشد.
از معایب این روش این است که کارفرما سعی در پایین آوردن حقالزحمه اولیه و افزایش پرداخت تشویقی دارد و برای جبران این نقیصه لازم است که اهداف طرح به صورت کامل و روشن برای طرفین تبیین شود.
ارسال نظر