سفته بازی و افزایش قیمت نفت، دو عامل اساسی گرانی مسکن

گزارش یک نهاد دولتی حاکی است: عملیات سفته‏بازانه و افزایش قیمت نفت دو عامل اساسی گرانی مسکن است و مسکن از نظر اقتصادى و اجتماعى یکى از مشکلات جامعه چه در زمان حال و چه در آینده ‏خواهد بود. به گزارش خبرگزاری فارس، گزارش این نهاد دولتی از دلائل افزایش قیمت مسکن حاکی است: مسکن از نظر اقتصادى و اجتماعى یکى از مشکلات جامعه چه در زمان حال و چه در آینده ‏خواهد بود. جابه‏جایى هزینه خانوار از خوراکى و بهداشت به سمت مسکن، براى نسل آینده‏ مشکلات عدیده بین نسلى به‏ وجود خواهد آورد و از طرفى عملیات سفته‏بازانه روى مسکن منجر به رشد قیمت این کالاى ‏اساسى شده است.

این نهاد دولتی که نامی از آن در گزارش ذکر نشده افزود: بر اساس آمار منتشره شده توسط مرکز پژوهش‏هاى مجلس از وضعیت بازار مسکن در ایران، در حال حاضر کشور با کمبود ۶/۱‌میلیون واحد مسکونى مواجه است و این در حالى است که‏بیش از ۴۰هزار هکتار بافت فرسوده بدون احتساب حاشیه‏نشینى در کشور شناسایى شده‏است.

همچنین به علت وجود ۷۰۰هزار ازدواج در سال که تا سال ۱۳۹۰ به ۹۳۰هزار ازدواج‏ مى‏رسد، پیش‏بینى مى‏شود سالانه ۵/۱‌میلیون واحد مسکونى طى ۱۰ سال آینده باید ساخته‏شود.

بنابراین گزارش، مسائلى از این دست دولتمردان و تصمیم‏گیران را به سمت هدایت منابع مالى و سرمایه‏اى به‏این بخش اقتصاد رهنمون کرده است اما در برابر این سیاست این سوال مطرح است که آیا تنها با تزریق منابع مالى‏ می توان به مشکل مسکن رسیدگى کرد.

گزارش این نهاد دولتی حاکی است، یکى از دلائل اصلى افزایش قیمت مسکن را باید در افزایش درآمدهاى نفتى کشور جست‌و‌جو کرد. اکثر اقتصاددانان بر این موضوع اتفاق نظر دارند که به دلیل تاثیر درآمدهاى نفتى کشور بر تقاضاى کالاهاى ‏مختلف از جمله مسکن یکى از آثار سوء افزایش این درآمدها رشد قیمت مسکن ‏است. البته دلائل زیادى براى این افزایش مطرح شده است اما در کنار دلائل مطرح مى‏توان به دلیل ‏دیگرى که ناشى از افزایش درآمدهاى نفتى است اشاره کرد.

بر اساس این گزارش، اقتصاددانان در بیان رابطه افزایش درآمدهاى نفتى و رابطه آن با افزایش قیمت مسکن معتقدند که در اثر تزریق درآمدهاى نفتى به اقتصاد ملى این درآمدها موجب افزایش تقاضاى کل مى‏شود و عکس‏العمل بازار به این افزایش تقاضاى کل بر حسب نوع کالا متفاوت است.

به طور کلى عکس‌العمل کالاهاى مختلف در برابر افزایش تقاضا را مى‏توان به دو دسته کالاهاى‏ قابل مبادله و کالاهاى غیر قابل مبادله تقسیم کرد.

به عبارت دیگر فرض بر این است که با افزایش درآمدهاى نفتى تقاضا در جامعه افزایش پیدا مى‏کند. کالاهایى که امکان مبادله آنها وجود دارد از طریق واردات مى‏توانند به افزایش تقاضا پاسخ داده و از افزایش قیمت جلوگیرى شود اما برخى کالاها وجود دارند که امکان مبادله آنها وجود ندارد که نمونه بارز آنها مسکن است.

به عبارت دیگر در اثر افزایش تقاضا براى مسکن که‏البته همه تقاضا تقاضاى واقعى‏ نیست و بخشى از آن مى‏تواند تقاضاى سفته‌بازى باشد چون‏امکان مبادله بین‌المللى این کالا وجود ندارد عملا شاهد افزایش قیمت آن در بازار خواهیم بود.

این گزارش افزود: در نهایت در خصوص رابطه نفت و بازار مسکن می‏توان گفت کمبود کالاهاى قابل مبادله، با افزایش‏واردات جبران مى‏شود، بنابراین قیمت کالاهاى قابل مبادله ثابت مى‏ماند یا تغییر چشمگیرى‏ نخواهد داشت. اما پاسخ کالاهاى غیرقابل مبادله به‏ویژه مسکن به افزایش تقاضاى کل، افزایش‏قیمت است، زیرا نمى‏توان با واردات، کمبود این نوع کالاها را جبران کرد.

در ادامه گزارش این نهاد دولتی آمده است، یکى از واقعیت‏هایى که در بخش مسکن شاهد آن هستیم افزایش تقاضا براى پروانه‏هاى ‏ساختمانى است که مى‏تواند نشان‌دهنده رونق در این بخش باشد و جالب است که همزمان با افزایش قیمت مسکن این پدیده نیز در بازار مسکن رخ داده است.

آمار مربوط به صدور پروانه‏هاى ساختمانى از رونق این بخش در تهران و دیگر شهرهاى ‏کشور حکایت مى‏کند.

به گزارش فارس، بعد از رکود نسبى که در سال‏هاى اخیر در بخش ساخت و ساز کشور حاکم بوده جدیدترین آمار بانک مرکزى نشان مى‏دهد که صدور پروانه‏هاى ساختمانى در کل کشور ۴/۱۰‌درصد افزایش‏داشته است.

افزایش در صدور پروانه‏هاى ساختمانى شاخصى است که نشان از افزایش سرمایه‌گذارى در بخش ساختمان دارد.

بر اساس آمار بانک مرکزى تقاضا براى دریافت پروانه ساختمانى در بازار مسکن افزایش یافته‏و بازار مسکن در آستانه رونق نسبى قرار گرفته است.

آمار بانک مرکزى حاکی‌است در شش ماه نخست سال ۸۵ در کل مناطق شهرى کشور براى ۷۳هزار و ۶۰۹دستگاه ساختمان، پروانه ساخت صادر شده که این میزان نسبت به مدت مشابه سال‏قبل آن ۴/۱۰‌درصد افزایش نشان مى‏دهد. از کل تعداد پروانه‏هاى صادر شده ۹/۵‌درصد به‏شهر تهران، ۳/۲۲‌درصد به شهرهاى بزرگ و ۶۸‌درصد به سایر مناطق شهرى اختصاص‏داشته است.

بررسى سطح کل زیربناى ساختمان‏هایى که در این مدت پروانه ساختمانى گرفته‏اند نشان ‏مى‏دهد از مجموع سطح کل زیربناى در نظر گرفته شده ۱۹‌درصد به شهر تهران، ۲۸‌درصد به ‏شهرهاى بزرگ و ۶۸‌درصد به سایر مناطق شهرى اختصاص داشته است.

در شش ماه نخست سال جارى در تهران ۶هزار و ۹۵۸ فقره پروانه ساختمانى صادر شده که‏نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن از نظر تعداد ۲۳‌درصد و از لحاظ سطح کل زیربنا ۱۹‌درصد رشد داشته است.

بررسى اداره آمار اقتصادى بانک مرکزى نشان ‏دهد، در این مدت از سوى شهردارى‏هاى ‏شهرهاى بزرگ ۱۶ هزار و ۴۳۹ پروانه ساختمانى صادر شده که نسبت به شش ماه نخست‏سال ۸۴ از نظر تعداد و سطح کل زیربناى طبقات به ترتیب ۷/۳‌درصد و ۵/۱۰‌درصد کاهش‏نشان مى‏دهد.

در همین حال در شش ماه مورد گزارش، شهردارى‏هاى سایر مناطق شهرى کشور براى ۵۰هزار و ۲۱۱ ساختمان با سطح کل زیربناى ۹/۱۵‌میلیون متر مربع پروانه ساخت صادر کردند که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل از آن از رشدى معادل ۲/۱۴درصد برخوردار بوده است.

بنابراین قابل پیش‌بینی است که با افزایش صدور پروانه‏هاى ساختمانى طى ماه‏هاى آینده شاهد رشد سرمایه‌گذارى در این بخش باشیم. افزایش سرمایه‏گذارى در بخش مسکن به معنى رونق‏در دیگر بخش‏هاى اقتصادى کشور است زیرا بخش مسکن با صنایع مختلف کشور در ارتباط نزدیک است.