بررسی تفاوت بین معماری با سرپناه در گفتوگو با یک کارشناس معماری
معماری یعنی انتشار انرژی مثبت درساختمان
معماری مساله مهمی است که طی سالهای گذشته به دلیل تولید سریع ساختمان برای جوابگویی تقاضا همواره مغفول واقع شده است. این در حالی است که یک کارشناس معماری معتقد است توجه به معماری در ساختوساز میتواند یک سازه را برای همیشه زنده نگه دارد.
سمیرا بختیاری
معماری مساله مهمی است که طی سالهای گذشته به دلیل تولید سریع ساختمان برای جوابگویی تقاضا همواره مغفول واقع شده است. این در حالی است که یک کارشناس معماری معتقد است توجه به معماری در ساختوساز میتواند یک سازه را برای همیشه زنده نگه دارد. عکس: سعید عامری
با سید علیرضا قهاری مدیرعامل شرکت خانهگستر یکم در این باره گفتوگو کردهایم که متن آن در زیر میآید:
آقای قهاری شما تاکنون چه فعالیتهایی داشتهاید؟
هماکنون در سمت مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری خانهگستر یکم فعالیت میکنم، طی سالهای اخیر هم به عنوان انبوهساز در ساخت حدود ۳۰۰هزار مترمربع ساختمان در تمام کشور انجام وظیفه کردهام و در حال حاضر از فعالان در زمینه ساختوساز هستم.
با توجه به سابقهای که از فعالیت خود در زمینه ساخت و ساز گفتید از نظر شما مهمترین تفاوت بین معماری ایران با غرب در چه زمینه است؟
معماری ما قدمتی هزاران ساله به اندازه تمدن بشری دارد، در عین حال ما در معماری پویایی مستمر داریم، اما طی یک قرن اخیر دچار فریفتگی و از خود بیگانگی شدیم با اینکه حکومتها سعی کردند تجددگرایی کنند، اما به علت نبود زیربنایی درست و ریشه نداشتن در فرهنگ خودی، این عمل صورت نگرفت. علت موفقیت بزرگان معماری دنیا، ریشه داشتن آنها در فرهنگ خود است، مانند «اسکارنیمایر» که در هر زمانی از بهترینهای معماری غرب بوده است. دلیل اینکه اصول معمار که همان ریشه داشتن در فرهنگ خود است را رعایت کرده است.
اما معماری معاصر ما چون ریشه در فرهنگ خود ندارد دچار فریفتگی شده است، این در حالی است که کشور ما صادرکننده فرهنگ و تمدن و معماری بوده است و این خارجیها بودند که از کشور ما الگوبرداری میکردند، ولی متاسفانه درحالحاضر کشور ما است که از کشورهای غربی تقلید میکند و دچار این فریفتگی شدهایم.
مثلا در دوره پهلوی ویلاهایی به سبک اسپانیایی ساخته شد. یکی دیگر از دلایلی که معماری ما عقب مانده است دانشگاههای کشورمان هستند که در آن باستانشناسان فرانسوی آموزش میدهند و دانشجویان ما بیشتر با معماری غرب آشنا شدند و از معماری سنتی فاصله گرفتند و معماری ما دچار عقبماندگی شد.
از نظر شما مهمترین تفاوت بین معماری و سرپناه چیست؟
دو دلیل عمده شامل ازدیاد جمعیت و افزایش میزان ازدواج موجب شد که نیاز به مسکن نسبت به قبل از انقلاب بیشتر شود، موضوع دیگر فرسوده شدن مسکن نسبت به زمان قبل از انقلاب است چرا که ساختمانها بیش از ۳۵سال در ایران عمر مفید ندارند، این در حالی است که در غرب ساختمان بین ۱۰۰ تا ۱۵۰سال عمر مفید دارد.
درحالحاضر تقاضا برای مسکن افزایش پیدا کرده و حدود ۲میلیون واحد کمبود مسکن داریم و به علت نیاز بیشتر مردم فعالیت در زمینه مسکن فقط با هدف تولید صورت میگیرد نه به صورت ساختمانی که در آن معماری به کار رفته شود و به اینکه ساختمان عمر مفید داشته باشد توجهی ندارند. معماری در ایران فقط در بعضی دستگاهها و مکانهای دولتی به کار میرود.
تفاوت اصلی سرپناه و معماری در محتوا است. معماری به معنای آن است که رفاه و آرامش و انرژیهای مثبت که یک ساختمان میتواند به افراد بدهد باید در ساختوساز رعایت شود و در یک جمله معماری برابر با تولید انرژی مثبت است، ولی سرپناه تمامی ساختمانهایی است که در تهران و شهرهای دیگر کشورمان مشاهده میکنیم و این سرپناه فقط و فقط برای رفع نیاز مسکن است. در کل میتوانیم بگوییم روح معماری در ساختمانهای کشور چندان دیده نمیشود. معماری میتواند روح تازهای به شهر ببخشد، مثلا در سدههای قبل پلهایی که ساخته میشد نمای زیبایی برای شهر داشت و کاربری آنها هم همچون پلهای آهنی و زشت امروزی بود و معماری مساله مهمی است که در هیچ یک از پلها یا ساختمانهای امروزی به کار نرفته است.
با توجه به اینکه میگویید معماری در ایران مغفول بوده، مسوولین چه نقشی میتوانند در حمایت از این امر داشته باشند و آیا تاکنون اقدام موثری صورت گرفته است؟
از طرف دولت هیچ گونه حمایتی صورت نگرفته است و همیشه مساله معماری را به فردا موکول میکردند، اما به تازگی صحبتهایی در مورد معماری از زبان مسوولان گفته شده، به عنوان نمونه توسط ریاست محترم مجلس شورای اسلامی.
متاسفانه مشاغلی که باید به دست معماران باشد نیست و به دست کسانی است که در این کار تجربه و اطلاعاتی ندارند، ما باید جایگاهی برای آموزش تعیین کنیم و جایگاه معماری در ایران را دوباره زنده کنیم، چون این معماری است که میتواند ساختمانها را برای همیشه زنده نگه دارد.
ارسال نظر