امروزه، در بسیاری از کشورهای جهان برگزاری مسابقات معماری، جهت دستیابی به ایده‎های جدید و کیفیت برتر طراحی، از طریق ایجاد یک رقابت سالم و سازنده میان طیف‌های مختلف معماران، به امری مهم و متداول تبدیل شده است. اما متاسفانه به دلایل مختلف، تاکنون تجربیات مسابقات معماری در کشور ما چندان موفق نبوده و نحوه برگزاری این مسابقات همواره با حرف و حدیث‌های فراوانی همراه بوده است. همین امر باعث ‌شده که برخی از معماران و دانشجویان معماری، به‌رغم برخورداری از توانایی‌های قابل توجه در زمینه طراحی معماری، از شرکت در مسابقات معماری داخلی منصرف شوند و برخی نیز تنها به شرکت در مسابقات خارجی بسنده ‌کنند، با این توجیه و امید که مسابقات خارجی با‌ رعایت استانداردهای لازم و بر اساس قضاوتی عادلانه برگزار می‌گردد. مایکل سورکین، معمار آمریکایی مستقر در نیوریورک، در مقاله‌ای با عنوان «اعترافات یک معتاد مسابقات و اینکه شاید زمان ترک آن فرا رسیده است» که اصل آن در مجلهArchitectural Record به چاپ رسیده است، نکات جالبی را در مورد مسابقات معماری مطرح کرده است که تا حد زیادی با اتفاقات رخ‌داده در نمونه‌های داخلی این مسابقات مطابقت دارد. مایکل سورکین در ابتدا، به طور خلاصه در رابطه با اینکه چرا باید مسابقات معماری داشته باشیم؟ می‌گوید: «مسابقات برای اهل حرفه امکان گرفتن کار را بدون دغدغه مذاکره یا تبلیغ برای خود فراهم کرده و گاهی هم آنها می‌توانند با انجام کاری کوچک به سطح بالاتر صعود کنند. کارفرمایان، فرصتی به دست می‌آورند تا از میان گزینه‌های متعدد، یکی را انتخاب کنند.

مایکل سورکین که به گفته خویش در گذشته معتاد مسابقات معماری بوده و از این حیث نوعی سابقه‌دار محسوب می‌شود، در ادامه مقاله خویش، اعتراف می‌کند که اخیرا یک سلسله تجربیات ناخوشایند که با شرکت در مسابقات متعدد معماری به آنها دست یافته، او را از ادامه این کار بازداشته است. او بر اساس این تجربیات، فهرستی نسبتا کامل از سوءاستفاده‌های بالقوه در مسابقات معماری ارائه ‌داده است که در نوع خود جالب توجه است:

* ابتدا درباره دسته‌ای از اعضای هیات داوری تبلیغ می‌شود، اما آنان در پایان برای داوری حاضر نمی‌شوند. چه بسا معمارانی که تنها به این دلیل که فرد خوشایندشان در هیات داوری حضور دارد، در مسابقات شرکت کرده‌اند و بعد متوجه شده‌اند که آن شخص یا حاضر نشده، یا اساسا از همان ابتدا با او توافقی صورت نگرفته بوده است.

* در مسابقاتی که شرکت‌کنندگان زیادی دارد، پیش‌انتخابی از طرف گردانندگان صورت می‌گیرد تا در وقت بسیار محدود داوران صرفه‌جویی شود و آنها را از شر بررسی انبوه کارهای رسیده که خیلی زود می‌توان مشخص کرد جالب نیستند، برهاند. این در حالی است که در اطلاعیه‌های مسابقات به ندرت به احتمال چنین کاری اشاره می‌شود.

* بررسی فنی کارهای شرکت داده شده در مسابقه ممکن است به حذف طرح‌هایی بسیار جالب، فقط به دلیل برخی مشکلات جزئی یا تفاوت‌های بی‌معنی در نحوه ترسیم، بینجامد.

* این روزها شش معمار همیشگی در همه فهرست‌ها حضور دارند و این یکی دیگر از منطق‌های سیستم مسابقات را زیر سوال می‌برد: اینکه مسابقات تاثیر شهرت و مد روز را تعدیل می‌کنند. اگر همین معدود معماران همیشه فهرست‌ها را اشغال کنند، دیگر اتفاق جدیدی نمی‌افتد.

* بهترین شرکت‌کننده در مسابقه، از زمان مسابقه ساختمان شیکاگو تریبون تا مقر جامعه ملل، همیشه کسی بوده که مقام دوم را کسب کرده است. چرا که یک گروه بزرگ داوری بهترین «پروژه» را انتخاب نمی‌کنند، بلکه بهترین کسی را برمی‌گزینند که می‌توانند بر سر او به توافق برسند.

رای‌گیری هم انجام می‌شود‌، یک دموکراسی شناخته‌شده با ظاهر عادلانه. هرچند عدالت یک‌مقوله زیبایی‌شناختی نیست، لیکن در این فرآیند باید جایگزین آن شود. در نتیجه یک دوجین طرح‌های «دوم»‌ی وجود خواهند داشت که بسیاری از آنها بر برنده اصلی ارجح هستند.

این همان چیزی است که مسابقات معماری را به مسابقات طاس‌اندازی شبیه می‌کند.مایکل سورکین پس از آسیب‌شناسی مسابقات معماری، در پایان مقاله خود، نکته قابل تاملی مطرح می‌کند: «بیشترین امیدواری که می‌توان داشت، این است که روزی روزگاری در یک هیات داوری کسی باشد که به یک گوشه از کار ما آن قدر توجه داشته باشد که برای برنده شدن آن بجنگد.» و این دقیقا همان امیدی است که بایستی جوانان به خاطر آن، حداقل تا زمانی که به مهارت و جایگاهی نرسیده‌اند، فرصت شرکت در مسابقات معماری را از دست ندهند.

مسابقات معماری، فارغ از تمامی حاشیه‌ها و ساخت‌وپاخت‌های احتمالی، برای جوانان نوعی تمرین معماری به شمار می‌روند، تمرینی بدون محدودیت‌های رایج کار حرفه‌ای که به ندرت به جوانان واگذار می‌شود و در صورت واگذاری نیز، مجال چندانی برای خلاقیت به آنها داده نمی‌شود.

منبع: Zorwan.persinblog.com