گونهشناسى مسکن - ۱۷ اسفند ۸۵
دکتر سلطان حصاری
عضو اتحادیه مهندسان دانمارک
تنوع گونهها باعث میشود که دامنه بین این دو موقعیت را در بر بگیرند، بنابراین ابعاد موقعیتى از محقر تا مجلل را به خود اختصاص میدهند.
بخش سوم
دکتر سلطان حصاری
عضو اتحادیه مهندسان دانمارک
تنوع گونهها باعث میشود که دامنه بین این دو موقعیت را در بر بگیرند، بنابراین ابعاد موقعیتى از محقر تا مجلل را به خود اختصاص میدهند. همچنان مهم است مشخص شود که فضاها چه ابعاد واندازهاى دارند، زیرا فضاها یا کوچک و محدودند و یا وسیع و گشاده هستند. پس مقوله ابعاد واندازه فضاها، دو زیر مقوله محدودیت و وسعت فضاها را با خود دارد. خاصیت فضاهاى محدود آن است که آسایش کمتر دارد، در حالى که فضاهاى وسیع از آسایش بیشتر برخوردار است و موقعیتى از کم تا زیاد را در بر میگیرند.
طراحى داخلى
طراحى داخلى یکى دیگر از پدیدههاى گونه مسکن به شمار میرود. آنچه در اینجا به طراحى داخلى تعبیر میشود، چیزى جز برخى از دادههاى محتواى داخلى گونه از قبیل پدیدههاى کف، سقف و جدارهها نیست. همان طورى که پلان یعنى تقسیمات و چیدن فضاها در کنار یکدیگر و مسما نمودن آن فضاها به عملکردهاى ضرورى است، طراحى داخلى نحوه تجلى و ظهور فیزیکى و هویتیابى آن فضاها است.
فضاهایى به طور محسوس متعالىتر و برازندهتر از دیگران در نظر گرفته میشود. آثار و علایم کالبدى در کف، سقف و جدارهها ظاهر میشود. ایجاد اختلاف سطح در کف هم باعث تفکیک کاربریها و هم سبب تنوع و پویایى فضاها میگردد.
نحوه مبلمانگذارى و آرایش ملزومات مورد نیاز فضاهاى مختلف بازتابدهنده وجوه خاصى از زندگى ساکنان است. سقفهاى متنوع و بعضا تزیین شده، فضاهاى مطبوع و پرتحرکى را به وجود میآورند. جدارههاى قائم، بر روى پلان، هرچند نمودهایى از گشادگى درها و پنجرهها بردارنده بار سقفاند ولیکن زمینه ظهور و تجلى فرورفتگیها و طاقنماهاى هنرمندانه و تزئینىاند که گاهى توام با کارکرد نیز هستند. بهعلاوه گاهى جدارهها جایگاه مناسب تجلى اشکال نمادین و استعارهاى اعتقادات و باورهاى ساکنان محسوب میشود.
طراحى داخلى زمینه ارزیابى آن را فراهم میکند که آیا براى انسان و فضاهاى زندگى او شان و شرافتى قایل است و یا آن که کرامت انسانى به قدر قابلتوجهى نادیده گرفته شده است. با این وصف هریک از مقولههاى سنتى و رسمى یا به صورت فضاهاى رها شده است که با بیاعتنایى نسبت به آن برخورد شده است و یا به صورت فضاهاى کار شده مورد توجهند که به عنوان زیر مقوله فضاهاى رها و کار شده مطرح میشوند. بدیهى است که زیر مقوله فضاهاى رها شده، خاصیت خشک و بىروح بودن دارد و برعکس فضاهایى کار شده بر طبیعى و دوست داشتنى بودن خاصیت آن تاکید دارد و دامنه موقعیتى از نامطبوع تا مطبوع را به خود اختصاص میدهند.
سازه و مصالح ساختمانى
دیگر پدیده گونه مسکن، سازه و مصالح ساختمانى است. سازه و مصالح ساختمانى دو پدیده مجزا در عین حال مرتبط به هم هستند. نظر به اینکه این دو پدیده در سرتاسر شکل خارجى و محتواى داخلى گونه ذهنى به صورت پراکنده و جزیى حضور دارند، لذا سعى شده است در یک بخش مستقل و به صورت یکپارچه و مرتبط به هم در نظر گرفته شوند.
سازه عبارت از قدرت تحمل بارى است که بر دیوارها وارد میشود و سپس به پى (شالوده) انتقال مییابد و سر انجام به زمین پخش میگردد.
سازه سیستمى است که یا تحت عنوان مقوله اندام ناپیوسته و منفرد مطالعه میشود و اجزای آن به صورت منفرد و مجزا عمل میکنند، مانند تیرهاى منفرد سقف، دیوار باربر و شالوده مرکب از مصالح بنایى ریزاجزا و یا به صورت اسکلتاندام پیوسته به شکل سقف و تیر و ستون یکپارچه و شالوده مرتبط به هم هستند که به عنوان مقولهاندام پیوسته میآید. مقولهاندام ناپیوسته یا منفرد خاصیت عدم استحکام و تزلزلپذیرى دارد، در حالى که مقولهاندام پیوسته، قرص و محکم بودن خواص آن مطمح نظر است. هر یک از مقولهها دامنه موقعیتى از غیرمستحکم تا مستحکم را میپیمایند.
مصالح ساختمانى تقریبا همه اجزای و عناصر کالبدى گونه را در بر میگیرد. اهم مصالح ساختمانى بهکار رفته در گونه تحت سه مقوله نوع، رنگ و بافت مصالح ساختمانى قرار میگیرند.
مقوله نوع در برگیرنده زیر مقولههاى مصالح طبیعى پیرامون و مصالح صنعتى تولیدى است که خواص محقر و ساده بودن و همچنان خواص مجلل بودن دارد که دامنهای از ساده تا مجلل را طى میکند.
مقوله رنگ مرکب از زیر مقولههاى رنگ طبیعى و رنگ صنعتى است. از خواص رنگ طبیعى مانند رنگ گل و یا رنگ سفیده طبیعى، سادگى، محقر بودن و بىآلایشى آن است، در حالى که رنگهاى صنعتى بر خواص صیقلى و نورانى شدن تاکید دارد. پس دامنه موقعیت آن از کم تا زیاد است.
مقوله بافت ناشى از ترکیب مصالح ساختمانى اعم از مصالح بهکار رفته در داخل و یا در خارج گونه است. بافت بازتابدهنده احساس نرم و لطیف بودن و یا زبر و درشت بودن است که خواص نرم و زبر را بروز میدهد. گونهها هریک بسته به نوع مصالح ساختمانى موقعیت نرم تا درشت را اشغال میکنند.
نماى خارجى
نماى خارجى عمدهترین پدیده گونه مسکن را به وجود میآورد. نماى خارجى در واقع صورت، کالبد و یا همان شکل ظاهرى گونه است که در مقولههاى میزان گشادگى دیوارهای خارجى، نحوه اتصال با زمین یا بستر طبیعى و نوع پوشش یا سقف تجلى مییابد.
محل تبارز میزان گشادگى، دیوارهاى خارجى است و به دو زیر مقوله دیگر ناگشاده و گشاده تقسیم میشود. برخى از دیوارهای خارجى گشادگى زیادى به بیرون ندارند. میزان گشادگى آنها در حد بازشوهاى درها است. این نوع نماى خارجى کاملا بسته و ناگشاده است. دیوارهای خارجى ناگشاده به دو زیر مقوله عادى و داراى حفاظ دفاعى تفکیک میشوند. دیوارهای خارجى ناگشاده عادى آن است که نماى خارجى آن بدون هیچ تظاهر معنىدار باشد، در حالى که دیوارهای خارجى ناگشاده با حفاظ دفاع، به رغم ناگشادگى، داراى تظاهرات و استحکامات دفاعى از قبیل دیوارهاى ضخیم و مرتفع، دیوارهاى برج و بارو دار و... است. علاوهبر بازشوى درها، محلهها و دریچههاى دیدهبانى بر فراز دیوارها و درها افزوده میگردد.
زیرمقولههاى دیوارهای خارجى ناگشاده عادى و داراى حفاظ دفاعى هریک خواص درونگرایى دارند و طیف موقعیتى از کم تا زیاد را در بر میگیرند.
لازم به توضیح است که دیوارهاى حیاط کم ارتفاع بیشتر به منظور متمایز ساختن حریم ملک و یا عملکردهاى خاص از جمله حفاظ دید است. نظر به اینکه این گونه دیوارها فرعىاند و بدنه اصلى بنا را نمىسازد، به ویژه آن که قادر نیست بر پوشیدگى و بسته بودن بنا کمک شایانى بکند، بنابراین نمىتوان آنها را در ردیف نمونههاى کاملا بسته قرار داد. گشاده بودن یکى دیگر از مقولههاى میزان گشادگى دیوارهاى خارجى است.
در برخى از دیوارها گشادگى بیشترى مشاهده میشود. برعلاوه بازشوى درها، بازشوهاى پنجرهها و روزنههاى دیگر نیز بر آن افزوده میگردد.
بهعلاوه قسمتهایى از دیوار یا به داخل بنا فرو برده میشود و یا به بیرون امتداد مییابد و حاصل آن فضایى فیمابین فضاهاى داخل و بیرون است که بالکن یا تراس نامیده میشود. عمده اهداف گشادگى دیوارها معطوف به بالکن است. به عبارتى ابعاد واندازه بالکن تعیینکننده میزان گشادگى محسوب میشود.
بالکن گاهى بخش کوچکى از نماى دیوار را در بر میگیرد و گاهى کل جبهه یک دیوار، دو دیوار، سه دیوار و یا حتى هر چهار دیوار خارجى را به خود اختصاص میدهد. پس مقوله گشاده بودن به دو زیر مقوله کم گشاده و زیاد گشاده تقسیم میشود و خواص برونگرایى را بروز میدهند. دامنه برونگرایى آنها از کم تا زیاد است.
نحوه اتصال با زمین یا بستر طبیعى یکى دیگر از پدیده گونه مسکن است. بستر طبیعى بسته به دو مقوله نوع بستر طبیعى و جنس بستر طبیعى است. نوع بستر طبیعى یا به صورت بستر طبیعى مسطح یا هموار است و یا به صورت بستر طبیعى شیبدار ظاهر میشود، در حالیکه جنس بستر طبیعى مرکب از زمین شل و زمین سفت و محکم است.
زیر مقولههاى بستر طبیعى هموار و شیبدار، خواص ایستایى و خواص ناایستایى و لغزندگى را آشکار میسازند. بنابراین دامنه از لغزنده تاایستا را در بر میگیرند. به همین منوال، زیرمقوله بستر طبیعى زمین شکل خاصیت ناپایدارى دارد و زمین سفت خاصیت پایدارى را ظاهر میسازد. پس دامنه موقعیتى از ناپایدار تا پایدار را به خود اختصاص میدهند.
همچنان دیگر پدیده گونه، سقف است که در مقولههاى نوع سقف و مصالح آن تظاهر پیدا میکند.
نوع سقف یا به صورت صاف و تخت است و یا به اشکال شیبدار و گنبدى هستند. پس نوع مرکب از زیر مقولههاى تخت، شیبدار و گنبدى است.
هر یک از زیر مقولهها یا جلوه آشکار و عیان دارند و یا نهان و ناپیدا هستند که خواص جوابگو بودن و راهحل منطقى و مناسب داشتن را ظاهر میسازند و یا اینکه خاصیت جوابگو نبودن و نامناسب را بروز میدهند. از این رو طیفى از نامناسب تا مناسب را به خود اختصاص میدهند.
تا اینجا میتوان اذعان کرد که براى پرسش اصلى «یک گونه مسکن چیست؟» پاسخی به این شرح به دست آوردهایم در مشاهده اجمالى از یک گونه مسکن ذهنى و کلى دریافتیم، یک گونه مسکن، مکعب مستطیلى است که عملکردهاى شبانهروزى یک خانوار را در خود جا داده و مرکب از شکل ظاهرى و محتواى داخلى است. نه شکل ظاهرى و نه محتواى داخلى به تنهایى نمىتوانند معرف کاملى براى گونه باشد.
ارسال نظر