گونه‌شناسى مسکن‏ - ۱۶ اسفند ۸۵

بخش دوم

دکتر سلطان حصاری

عضو اتحادیه مهندسان دانمارک

دیگر پدیده اجزاى بیرونى گونه، نشیمنگاه یا بستر طبیعى است. نشیمنگاه در برگیرنده دو مقوله نوع نشیمنگاه و جنس نشیمنگاه می‌شود. مقوله نوع نشیمنگاه به زیر مقوله‌هاى هموار و شیبدار قابل تفکیک است و مقوله جنس نشیمنگاه به زیر مقوله‌هاى زمین شل و زمین سفت تقسیم می‌شود. زیر مقوله‌هاى نوع نشیمنگاه‌هاى هموار و شیبدار، خواص ایستایى و لغزنده بودن دارند و موقعیتى از لغزنده تا ایستا را اشغال می‌کنند، در حالى که زیر مقوله‌هاى نشیمنگاه‌هاى زمین شل، خاصیت ناپایدارى دارد و زمین سفت خاصیت پایدارى، بنابراین دامنه موقعیتى از ناپایدار تا پایدار را به خود اختصاص می‌دهند. همان‌گونه که مشاهده شد، اجزاى بیرونى گونه مدلى، متشکل از پدیده‌ها، مقوله‌ها و زیر مقوله‌هاى متعدد است که هریک خواص خود را دارند و ابعاد موقعیتى متفاوتى بر روى محور پیوسته احراز می‌کنند.

تا اینجا، براى ایجاد نظم و جلوگیرى از تشتت و پراکندگى مجموع داده‌هاى برداشت شده حاصل از مشاهده اجزاى بیرونى گونه ذهنى و مدلى را صورت، کالبد و یا شکل ظاهرى می‌نامیم.

دوباره به گونه ذهنى مراجعه می‌کنیم و به یاد می‌آوریم، آنچه در نخستین مشاهدات مان اظهار کردیم که «مکعب مستطیلى را مشاهده می‌کنیم که فضاى محصور شده را... در بطن خود جا داده است». حس کنجکاوى باعث می‌شود، این سوال را طرح بکنیم که فضاى محصور شده در بطن گونه چیست؟

براى دریافت پاسخ مناسب، ناگزیر بطن گونه را می‌شکافیم و با دقت بیشتر به مشاهده خود ادامه می‌دهیم.

در یک نگاه اجمالى در می‌یابیم که اهم فضاى داخل گونه ذهنى، در اثر کار گذاشتن دیوارهایى به چندین فضاى کوچک‌ترى تفکیک شده و هر یک از فضاها داراى کف و سقف است. پس اجزاى داخلى گونه مدلى شامل پدیده‌هاى «تقسیمات یا آرایش فضاها»، «جداره‌هاى داخلى»، «کف»، و «سقف» است. هر یک از پدیده‌ها به نوبه خود از اجزاى متعدد دیگر تشکیل شده‌اند که داراى خواص و ابعاد موقعیتى خاصى‌اند.

پدیده تقسیمات یا آرایش فضاها شامل مقوله‌هاى تنوع فضاها و ابعاد و‌اندازه فضاها است.

مقوله تنوع فضاها از زیر مقوله‌هاى فضاهاى نشیمن و پذیرایى، خواب و استراحت، خورد و خوراک، پخت‏وپز، شست و شو، بهداشت و نظافت و ... تشکیل شده و خواص مشترک بودن و مجزا بودن فضاها را دارد و ابعاد موقعیتى آن بر روى محور پیوسته از پایین تا بالا در تحول است.

مقوله ابعاد و‌اندازه فضاها مرکب از زیر مقوله‌هاى فضاهاى محدود و فضاهاى وسیع است که خواص آسایشى داشتن و آسایشى نداشتن دارد و طیفى از کم تا زیاد را در بر می‌گیرد.

یکى دیگر از پدیده اجزاى داخلى گونه، جداره‌هاى داخلى است. جداره‌هاى داخلى به مقوله‌هاى نوع مصالح ساختمانى رنگ و بافت تقسیم می‌شود. نوع در برگیرنده اعم از زیر مقوله متصل به فضاى بیرونى و زیر مقوله متصل به فضاى داخلى است. جداره‌هاى متصل به فضاى بیرون محل بازشو‌هاى درها، پنجره‌ها و بالکن‌ها است و همچنان جداره‌هاى متصل به فضاى داخل نیز محل بازشوهاى درهاى داخلى، طاقچه‌ها و کمدهاى تزیینى است. جداره‌هاى داخلى یا در اثر بی‌اعتنایى به حال خود رها می‌شوند و یا به لحاظ توجه به آنها حتى در نحوه پرداختن به رنگ و بافت آنها از اهمیت خاصى برخوردار می‌شوند، بنابراین خاصیت مطبوع شدن و نا مطبوع شدن فضا را آشکار می‌سازند و طیفى از نامطبوع تا مطبوع را به خود اختصاص می‌دهند.

مقوله مصالح ساختمانى شامل زیر مقوله‌هاى جنس، رنگ و بافت می‌شود. زیر مقوله جنس مرکب از مصالح طبیعى و صنعتى است. مصالح طبیعى خواص محقر و ساده بودن دارد، در حالى که مصالح صنعتى خواص مجلل بودن را داراست و دامنه از محقر تا مجلل را در بر می‌گیرد.

زیر مقوله رنگ در برگیرنده رنگ طبیعى و رنگ مصنوعى است و خواص آن بر کم نور بودن و صاف و صیقلى و نورانى بودن فضا دلالت دارد و طیفى از کم نور تا نورانى را به خود می‌گیرد.

زیر مقوله بافت مرکب از مصالح نرم و مصالح زبر و درشت است. ترکیب لطیف و نرم و همچنان ترکیب زبر و درشت از جمله خواص آنها است و ابعاد موقعیتى آنها از ناموزون تا موزون است.

کف پدیده دیگر اجزاى داخلى گونه ذهنى است. پدیده کف داراى مقوله‌هاى نوع و مصالح ساختمانى است. نوع به زیر مقوله‌هاى مسطح و پست و بلند تقسیم می‌شود. خواص آنها به یکنواخت بودن و تنوع و پویایى کف دلالت دارد و ابعاد موقعیتى آنها از یکنواخت تا متنوع است.

مقوله مصالح ساختمانى کف نیز داراى زیر مقوله‌هاى جنس و رنگ است. زیر مقوله جنس اعم از مصالح طبیعى و مصالح صنعتى است که خواص محقر و ساده بودن و مجلل بودن دارند و دامنه از پایین تا بالا را احراز می‌کنند. در حالى که زیر مقوله رنگ مرکب از فرآورده‌هاى گل طبیعى و رنگ‌هاى صنعتى جنس کف‌پوش‌ها است. هریک خواص طبیعى بودن و صنعتى بودن دارد و ابعاد موقعیتى از تاریک تا روشن را به خود می‌گیرد.

همچنان، سقف نیز یکى دیگر از پدیده اجزاى داخلى گونه است. نظر به اینکه جداره تحتانى پوشش، سقف نامیده می‌شود و از طرفى به پدیده پوشش قبلا پرداخته‌ایم، لذا در اینجا صرفا به موارد مرتبط با سقف بسنده می‌شود.

پس پدیده سقف شامل مقوله‌هاى نوع و مصالح ساختمانى می‌شود. مقوله نوع سقف در برگیرنده زیر مقوله‌هاى سقف واقعى و سقف کاذب است. ناآراستگى، لخت و عریان بودن و همچنان آراسته و تزیینى بودن از جمله خواص آنها است و ابعاد موقعیتى از ناآراسته تا آراسته را در بر می‌گیرد.

مقوله مصالح ساختمانى سقف به زیر مقوله مصالح ابتدایى و ساده و مصالح پیشرفته قابل تفکیک است و خواص سادگى و کمال دارد و دامنه از کم تا زیاد را طى می‌کند.

همان طور که از داده‌هاى حاصل از مشاهده ما بر می‌آید، علاوه بر شکل ظاهرى، اجزاى داخلى گونه تصورى نیز از پدیده‌ها، مقوله‌ها و زیر مقوله‌هاى گوناگون و متفاوت تشکیل شده است و هر یک خواص و ابعاد موقعیتى ویژه‏اى دارند.

این بار نیز بر حسب رویه قبل و به منظور فهم بیشتر، مجموع داده‌هاى مرتبط با اجزاى داخلى گونه تصورى مسکن را، محتواى داخلى نام می‌گذاریم.

با این وصف و همان‌گونه که از مشاهده ما بر می‌آید، محتواى داخلى گونه مسکن ذهنى ما متشکل از پدیده‌هاى «تقسیمات یا آرایش فضاها»، «جداره‌هاى داخلى»، «کف» و «سقف» است، در حالى که «جداره‌ها»، «پوشش یا سقف» و «نشیمنگاه یا بستر طبیعى» پدیده‌هاى شکل ظاهرى گونه را به وجود آورده‌اند.

تا اینجا هر چند در اثر مشاهده یک‌گونه مسکن ذهنى و اطلاعات‌بردارى (کد‌بندى) و دسته‌بندى اولیه آن داده‌ها، شناختى از یک گونه حاصل شده است، ولیکن این مقدار شناخت به هیچ وجه کافى نیست و براى مقاصد آتى هنوز هم پراکنده و فاقد نظم فنى و آرایش معمار پسندانه است.

از این لحاظ سعى بر آن است که یک بار دیگر با استفاده از شیوه گزینشى عمل کردن ، مقوله‌ها آراسته و آراسته تر شوند و از میان آنها مقوله مرکزى جامع و فراگیرى براى ادامه داستان تحلیلى مورد نظر انتخاب شود.

از مشاهده داده‌ها بر می‌آید که از میان دو مقوله اصلى شکل ظاهرى و محتواى داخلى گونه، هیچ یک به قدر کافى جامع و فراگیر نیست که بتوان بر کل مجموعه یک گونه اطلاق کرد و آن‌ را مقوله مرکزى در نظر گرفت. از این رو، به نظر می‌رسد، «عناصر تشکیل‌دهنده گونه» و یا اختصارا «گونه» از میان سایرین، مقوله هسته‏اى مناسبى باشد، زیرا هم از جامعیت لازم برخوردار است و هم تداعى‌کننده منظور مورد نظر است.

به‌علاوه، داده‌ها حاکى از آن است که اشتراکات فى‏مابین مقوله‌ها و زیر مقوله‌ها وجود دارد و بر حسب آن اشتراکات هم در شکل ظاهرى و هم در محتواى داخلى گونه مطرح شده‌اند. مضافا موارد تشابه و اشتراکات در درون اجزا و عناصر شکل ظاهرى و محتواى داخلى گونه نیز نفوذ دارد. از این رو براى آراسته‌تر ساختن مقوله‌ها از یک سو و از سویى سازگار ساختن آنها با مقاصد معمارانه، نه تنها نباید صرفا به انتخاب مقوله هسته‌ای اکتفا بشود، بلکه در اثر به هم آمیختن داده‌ها، حذف داده‌هاى مشترک و کم اهمیت و آراستن مجدد داده‌ها و عنوان‌گذارى جدید مقوله‌ها، دگرگونی‌هاى اساسى پدیدار شود.

با بهره‌گیرى از تعبیر‌های رایج معمارى، می‌توان مقوله‌هاى پلان، طراحى داخلى، سازه و مصالح ساختمانى و نماى خارجى را جایگزین مقوله‌هاى اولیه کرد. مقوله‌هاى پلان و طراحى داخلى از میان مقوله‌هاى منتسب به محتواى داخلى گونه استخراج شده‌اند، در حالى که نماى خارجى به استثناى سازه و مصالح ساختمانى، در برگیرنده همه مقوله‌هاى مرتبط با شکل ظاهرى گونه است. مضافا مقوله سازه و مصالح ساختمانى که هم در مقوله شکل ظاهرى و هم در مقوله محتواى داخلى دخیل است، به دلیل وجوه اشتراک، به عنوان یک مقوله مستقل مطرح می‌شود.

پس از تجزیه و تحلیل مرحله‏اى داده‌ها، سرانجام این نتیجه به‌دست می‌آید که عناصر تشکیل‌دهنده گونه مسکن و یا اختصارا گونه به عنوان مقوله مرکزى و سایر ارکان آن متشکل از مقوله‌هاى پلان، طراحى داخلى، سازه و مصالح ساختمانى و نماى خارجى است. مقوله‌ها هر یک داراى ویژگی‌هایی هستند که با خواص و بعد موقعیتى خاص، عناصر و اجزا یک گونه را توصیف و بیان می‌کنند.

پلان

پلان مهم‌ترین پدیده یک گونه مسکن است. پلان در واقع همان تقسیم و یا آرایش فضاى عملکرد شبانه‌روزى یک خانوار به همراه ملزومات و سایر ضرورت‌هاى زندگى او است. به طور کلى دو مقوله مهم در پلان مطرح است، یکى تنوع فضا و دیگرى ابعاد و‌اندازه فضاها است. تنوع فضا آن است که در یک پلان زیر مقوله‌هایى نظیر فضاهاى نشیمن و پذیرایى، خواب و استراحت، خورد و خوراک، پخت و پز، شست و شو، بهداشت و نظافت، انبار و ذخیره گاه، فضاهاى کار و اشتغال و... در نظر گرفته می‌شود.

به عبارتى در وهله اول، لازم است دانسته شود که یک پلان متشکل از چه فضاهایى است.

فضاهاى یاد شده، هرچند ابعاد گوناگون نیاز‌های زندگى یک خانوار را بازتاب می‌دهد، اما بدون تردید، مجموع این فضاها همواره به طور آشکار در ترکیب یک پلان حضور نمى‌یابند. در این حالت، فضا‌ها به طور قابل‌توجهى از ارزش سلسله مراتبى برخوردار می‌شوند. در بحرانى‌ترین حالت، نه تنها مجموع عملکرد یک خانوار به همراه ابزار کار او در یک اتاق گنجانده می‌شود، بلکه حتى دام او نیز به‌طور مسالمت‌آمیزى از این اتاق محدود استفاده می‌کند.

به همین منوال، بیرون بردن دام از کانون زندگى انسان، مجزا ساختن فضاهاى زندگى به شمول نشیمن، خورد و خواب از فضاهاى ناپالوده کارى مانند طبخ غذا و وجود مستراح و حمام بهداشتى با آب جارى که از ملاک‌هاى اساسى تامین‌کننده کرامت انسانى است. به‌علاوه اختصاص فضاهاى مجزا براى عملکردهاى اصلى از ارزش سلسله مراتبى برخوردارند که در گونه‌هاى مختلف بروز می‌یابند.

گاهى یک فضا چندین عملکرد را در خود جا می‌دهد، در حالى که در مواردى فضاها اختصاصى‌اند و براى کار کرد خاصى در نظر گرفته می‌شوند. از این رو می‌توان اذعان کرد که زیر مقوله فضاهاى متنوع پلان هم خاصیت مشترک و غیراختصاصى بودن عملکرد‌ها را دارد و هم خاصیت مجزا و اختصاصى بودن عملکرد‌ها از آنها استنباط می‌شود. بدیهى است که فضاهاى مشترک چند عملکردى بر سادگى و محقر بودن دلالت دارد، در حالى که فضاهاى مجزا با عملکردهاى اختصاصى بازتاب‌دهنده شکوه و جلال است.

ادامه دارد