ضرورت تدوین استراتژی برای سازمان نظام مهندسی ساختمان
حبیبا... بیطرف*- سازمان نظام مهندسی ساختمان یک سازمان غیر دولتی و متکی به مهندسان هر استان است و شکلگیری آن براساس یک روند دموکراتیک و ساختار سازمانی آن مبتنی بر ساختارشرکتی است. براین اساس دارای مجمع عمومی، هیات مدیره و رییس به جای مدیرعامل است. به دلیل رویکرد مشتری مداری، شورایی به نام شورای انتظامی در ساختار سازمان نظام مهندسی هر استان، پیشبینی شده است که به عنوان یک مرجع داوری برای رسیدگی به شکایات اشخاص حقیقی و حقوقی در خصوص تخلفات حرفهای و انضباطی اعضای سازمان نظام مهندسی ایفای نقش میکند.
بررسیها حاکی از این است که بسیاری از سازمانها در دوره فعالیت خود و پس از ورود به مرحله رشد، دچار یکسری چالشها و مشکلات میشوند که این چالشها عمدتا باعث کاهش کارآیی آنها میشود. مطالعات انجام شده نشان میدهد که در حال حاضر بسیاری از سازمانهای نظام مهندسی ساختمان در استانها ازجمله تهران دچار برخی چالشهای بیرونی و درونی شدهاند که باعث کاهش کارآیی آنها شده است. به عنوان مثال دربخش چالشهای بیرونی میتوان به ارتباط ضعیف و غیرسازنده بین سازمان نظام مهندسی و شهرداری، رفتار یک طرفه و خارج از شان سازمان از جانب وزارتخانه راه وشهرسازی، چالش بین اعضای سازمان با مخاطبان خود و بالاخره رفتارهای غیرحرفهای برخی از مهندسان اشاره کرد.
اثرپذیری از معضلات اقتصادی و عقب ماندگی از فنآوریهای جدید ساختوساز هم در افزایش چالشهای مذکور تاثیرگذار است. از دیگر سو با وجود اینکه حدود ۲۰ سال از تاسیس این سازمان میگذرد شاهد برخی چالشهای درونی در داخل سازمانها هم هستیم که از آن جمله میتوان به رویه منفعلانه اعضا در انتخابات، کارآیی ضعیف کمیتههای تخصصی و عدم رضایت مهندسان از مدیریت سازمانها اشاره کرد.
البته نباید انکار کرد که بسیاری از سازمانهای با ماهیت سازمان نظام مهندسی ساختمان، کماکان با این چالشها مواجه هستند و این معضلات فصل مشترک سازمانهایی از این دست است، اما مساله مهم دستیابی به روند کاهشی و نحوه برونرفت ازاین مشکلات است. به نظر میرسد استفاده از تجربه متخصصان مدیریت و الگوبرداری از راهکارهای علمی آنها برای حل این نوع مشکلات درکنار بهره جستن از مدیران دانا و توانا، از جمله روشهای علمی است که به منظور غلبه بر این نوع چالشها میتواند موثر واقع شود. در این راستا نظریه سازمان یادگیرنده یکی از راهکارهایی است که متخصصان مدیریت برای برون رفت از مشکلات محیطی سازمانها تعریف کردهاند. اینجانب براین باور است که بلوغ و توسعه یافتگی سازمانی در گرو توسعهیافتگی مدیریت، اعضا و ذینفعان سازمان میباشد.با این رویکرد باید راهکارهای تبدیل سازمان نظام مهندسی از وضعیت فعلی به سازمانی چابک، کارآمد و هوشمند را پی جویی کرد.
در تعریف فوق سازمان چابک به سازمانی اطلاق میشود که با حداقل بوروکراسی و حداکثر مشارکت مهندسین، بتواند بیشترین رضایتمندی را کسب کند و منظور از کارآمدی سازمان نظام مهندسی این است که این سازمان بتواند به اهداف پیش بینی شده در قوانین که مهمترین آن ارتقای کیفیت ساخت و ساز درکشور است در قالب یک برنامه بلندمدت از رهگذرتعامل با مهندسان متخصص و سازمانهای ذیربط دست پیدا کند. همچنین سازمان هوشمند به این معنا است که سازمان قادر باشد تمامی مسائل تاثیرگذار مرتبط با محیط خارجی و داخلی خود را بررسی و قبل از مواجهه با آنها تشخیص و برای آنها راهکار پیدا کند. به این ترتیب برای اینکه سازمان نظام مهندسی بتواند به مولفههای مذکور دست پیدا کند، در ابتدا نیاز به تغییر تفکر و رویکرد و سپس، برنامهریزی و تصمیمگیرهای کارشناسی و آنگاه اجرای زمانبندی شده برنامهها و اقدامات و در نهایت ارزیابی و بازخورد آنها را دارد. در این راستا هیات مدیره سازمان نظام مهندسی ساختمان باید به جای غرق شدن درکارهای روزمره اقدام به سبکسازی فعالیتها و واسپاری آنها به سایر همکاران و تمرکز بر امور مهم و اثرگذار بنماید. همزمان، ایحاد یک تحول بنیادی در سیاستها و خط مشیهای این سازمان امری ضروری است به طوری که یک برنامه جامع برای تحقق بخشیدن به این تحول، بایستی طراحی شود.
در صورتی که برای سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران، یک برنامه استراتژیک تدوین شود با توجه به بزرگی و پیشرو بودن این سازمان در قیاس با سازمانهای مشابه استانی، به طور طبیعی موجب تسری آن به سایر سازمانهای نظام مهندسی استانی خواهد شد. در یک جمعبندی کلی میتوان به این نتیجه رسید که با نگاه بلند مدت به مسائل مربوط به سازمان نظام مهندسی، میتوان چالشهای موجود در آن را رفع یا تبدیل به فرصت کرد و این سازمان را به سازمانی چابک، کارآمد و هوشمند مبدل کرد.
* وزیر پیشین نیرو
ارسال نظر